pledgee

/pledʒˈiː//ˌplɪˈdʒiː/

گرو گیرنده، گیرنده ی وثیقه (در برابر: گرو دهنده pledgor)، گروستان، رهن دار، مرتهن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person to whom a pledge is made or with whom an object is deposited as a pledge.

جمله های نمونه

1. The pledgee was immunized against the freight claim because of his failure to acquire full title to the goods.
[ترجمه گوگل]متعهد به دلیل عدم دستیابی به مالکیت کامل کالا در برابر ادعای حمل و نقل مصونیت یافت
[ترجمه ترگمان]The به دلیل عدم موفقیت در کسب عنوان کامل برای کالاها، در برابر ادعای بار ایمن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Where the pledgor requests the pledgee to enforce his interest to the pledge in a timely manner, the pledgee slacks in doing so, thus causing losses, he shall be liable for compensation.
[ترجمه گوگل]در صورتی که متعهن از متعهدله بخواهد که منافع خود را در وثیقه به موقع اجرا کند، متعهد در انجام آن کوتاهی می کند و در نتیجه موجب ضرر می شود، مسئول جبران خسارت خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در جایی که the به درخواست pledgee نیاز دارد تا به موقع مورد توجه خود را به تعهد به موقع اجرا کند، شلوار گشاد pledgee در انجام این کار و در نتیجه منجر به ضرر می شود، او مسئول غرامت خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Article 222 The pledger and the pledgee may, upon negotiation, set up the pledge right of maximum amount.
[ترجمه گوگل]ماده 222 - متعهن و متعهدله می‌توانند با مذاکره حداکثر میزان حق رهن را تنظیم کنند
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۲۲ The و the ممکن است در مذاکره حق حداکثر مقدار را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Article 69 The pledgee shall have the obligation to maintain the pledged property in good condition.
[ترجمه گوگل]ماده 69 - متعهدله موظف است مال مورد وثیقه را سالم نگه دارد
[ترجمه ترگمان]ماده ۶۹: pledgee موظف به حفظ دارایی تعهد شده در شرایط خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pledgee and the quality of its people a different effect.
[ترجمه گوگل]متعهد و کیفیت افراد آن تأثیر متفاوتی دارد
[ترجمه ترگمان]کیفیت و کیفیت افراد آن اثر متفاوتی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Where the pledgee fails to do so, the pledgor may request the people's court to have the pledged property auctioned or sold.
[ترجمه گوگل]در صورت کوتاهی متعهدله، متعهد می تواند از دادگاه مردم تقاضای مزایده یا فروش مال مورد وثیقه را بنماید
[ترجمه ترگمان]در جایی که the نتوانند این کار را انجام دهند، pledgor ممکن است از دادگاه درخواست کند اموال وعده داده شده را به حراج گذاشته یا فروخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Article 222 The pledger and the pledgee may negotiation, set up the pledge right of amount.
[ترجمه گوگل]ماده ۲۲۲ - متعهد و متعهد می‌توانند با مذاکره، حق رهن را تعیین کنند
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۲۲ The و the ممکن است مذاکره کنند و تعهد را به مقدار زیادی تنظیم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pledgor hereby covenants to the Pledgee, that during the term of this Agreement, Pledgor shall.
[ترجمه گوگل]متعهد بدین وسیله با متعهدله متعهد می‌شود که در طول مدت این قرارداد، متعهدکننده باید
[ترجمه ترگمان]بدین وسیله covenants به the، که در طول مدت این موافقت نامه امضا خواهند شد، اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Article 68 The pledgee shall be entitled to collect the fruits derived from the pledged property.
[ترجمه گوگل]ماده 68 - متعهد حق دارد ثمرات حاصل از مال مورد گرو را وصول کند
[ترجمه ترگمان]ماده ۶۸ ماده ۶۸ باید مستحق جمع آوری میوه های ناشی از دارایی وعده داده شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If there is default by the pledgor, the pledgee has a right to sell the item.
[ترجمه گوگل]در صورت نکول متعهد، متعهد حق فروش کالا را دارد
[ترجمه ترگمان]اگر توسط the پیش فرض وجود داشته باشد، pledgee حق فروش این مورد را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Without consent from the pledgee, the pledgor shall not transfer or re-pledge the pledged equities.
[ترجمه گوگل]بدون رضایت متعهد، متعهد نباید سهام تعهد شده را انتقال یا مجدداً تعهد کند
[ترجمه ترگمان]the بدون رضایت از pledgee، متعهد به انتقال یا تجدید تعهد در سهام سهام متعهد نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Article 64 A pledgor and a pledgee shall conclude a pledge contract in writing.
[ترجمه گوگل]ماده 64 - متعهد و متعهد باید کتباً قرارداد رهن منعقد کنند
[ترجمه ترگمان]ماده ۶۴ A pledgor و a باید قراردادی را به منظور نگارش به پایان برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The pledgor and the pledgee may directly apply to the trademark bureau or may authorize a trademark agency to file an application.
[ترجمه گوگل]متعهد و متعهد می توانند مستقیماً به دفتر علائم تجاری مراجعه کنند یا ممکن است به آژانس علامت تجاری اجازه دهند تا درخواست ارائه کند
[ترجمه ترگمان]pledgor و the ممکن است به طور مستقیم به اداره علامت تجاری (علامت تجاری)اعمال شوند و یا ممکن است یک نمایندگی تجاری را مجاز به ثبت یک برنامه کاربردی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Article 3 The pledger and the pledgee of a patent right shall enter into a written pledge contract.
[ترجمه گوگل]ماده 3 - متعهد و متعهد حق ثبت اختراع باید قرارداد کتبی وثیقه منعقد کنند
[ترجمه ترگمان]ماده ۳ ماده pledger و the حق ثبت حق اختراع وارد یک قرارداد تعهد کتبی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The relationship between pledgor and pledgee is regarded by the law as a bailment.
[ترجمه گوگل]رابطه بین متعهد و متعهد در قانون به عنوان وثیقه تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]رابطه بین pledgor و pledgee توسط قانون به عنوان یک bailment شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] مرتهن، گرو گیرنده

انگلیسی به انگلیسی

• lender, creditor; one who receives property as security

پیشنهاد کاربران

بپرس