• (1)تعریف: a fabric bearing a pattern of stripes of various widths and colors, intersecting at right angles.
- The kilts are made of plaid.
[ترجمه گوگل] کت های شطرنجی ساخته شده اند [ترجمه ترگمان] دامن kilts از پارچه پیچ شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: the pattern itself.
صفت ( adjective )
• : تعریف: bearing a pattern like that of a plaid.
- He likes to wear his plaid flannel shirts on the weekends.
[ترجمه گوگل] او دوست دارد آخر هفته ها پیراهن های فلانل چهارخانه اش را بپوشد [ترجمه ترگمان] اون دوست داره که لباس plaid رو روی آخر هفته بپوشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Jack's plaid shirt didn't mix well with his striped trousers.
[ترجمه گوگل]پیراهن چهارخانه جک به خوبی با شلوار راه راه او ترکیب نمی شد [ترجمه ترگمان]پیراهن شطرنجی جک با شلوار راه راه او سازگار نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Eddie wore blue jeans and a plaid shirt.
[ترجمه گوگل]ادی شلوار جین آبی و یک پیراهن چهارخانه پوشیده بود [ترجمه ترگمان]ادی یک شلوار جین آبی و یک پیراهن شطرنجی به تن داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Jack's plaid skirt didn't mix well with his striped trousers.
[ترجمه گوگل]دامن چهارخانه جک به خوبی با شلوار راه راه او ترکیب نمی شد [ترجمه ترگمان]دامن plaid جک با شلوار راه راه او خوب نشده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mary affects plaid coats.
[ترجمه Javad Keyhan] مریم کت های باطرح چهار خانه می پوشد ( تا که دیده شود یا همون پُز بده )
|
[ترجمه گوگل]مریم روی کت های چهارخانه تاثیر می گذارد [ترجمه ترگمان]مری کت plaid را آلوده می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was wearing old plaid trousers, over-large and loose as pantaloons, and tied at the ankles with string.
[ترجمه گوگل]شلوار چهارخانهای کهنه پوشیده بود، بزرگ و گشاد مثل شلوار، و از مچ پا با نخ بسته شده بود [ترجمه ترگمان]شلوار شطرنجی کهنه پوشیده بود که شلوار گشاد و گشاد و شلوارش را با نخ بسته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I had worn my red tartan plaid jacket, the one I wear only on weekends.
[ترجمه گوگل]من ژاکت چهارخانه تارتان قرمزم را پوشیده بودم، کتی که فقط آخر هفته ها می پوشم [ترجمه ترگمان]کت قرمز tartan را پوشیده بودم که فقط آخر هفته ها می پوشیدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. What about pale-faced geeks in plaid shirts?
[ترجمه گوگل]در مورد گیک های صورت رنگ پریده در پیراهن های چهارخانه چطور؟ [ترجمه ترگمان]اون geeks با صورت رنگ پریده در لباس plaid چی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Lamar Alexander and his trademark red-and-black plaid was a strong contender.
[ترجمه گوگل]لامار الکساندر و علامت تجاری شطرنجی قرمز و مشکی او یک رقیب قوی بود [ترجمه ترگمان]لامار الکساندر و trademark قرمز و قرمز او یک رقیب قدرتمند بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was dressed in a wrinkled yellow plaid shirt which hung outside ill-fitting trousers.
[ترجمه گوگل]او یک پیراهن چهارخانه زرد چروک پوشیده بود که بیرون از شلوار نامناسب آویزان بود [ترجمه ترگمان]پیراهن پشمی زرد چین و چروک به تن داشت که بیرون شلوارش آویزان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But too much plaid gets on the nerves.
[ترجمه گوگل]اما شطرنجی بیش از حد اعصاب را به هم می زند [ترجمه ترگمان]اما plaid زیادی روی اعصاب هست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Lyle, wearing a plaid shirt, stared gape-mouthed at Conn.
[ترجمه گوگل]لایل، با پیراهن چهارخانه ای، با دهان باز به کان خیره شد [ترجمه ترگمان]Lyle پیراهن شطرنجی پوشیده بود و با دهان باز به کن زل زده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Plaid curtains give the room a casual look.
[ترجمه گوگل]پرده های چهارخانه جلوه ای غیررسمی به اتاق می دهند [ترجمه ترگمان]پرده ها به اتاق نگاهی بی تفاوت انداختند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Plaid Cymru, which did a similar deal, voted with the Government, acknowledging that its deal did go further.
[ترجمه گوگل]Plaid Cymru که معامله مشابهی انجام داد، با دولت رای داد و اذعان کرد که معامله اش فراتر رفته است [ترجمه ترگمان]پلید Cymru، که معامله مشابهی را انجام داد، با دولت رای داد، و تصدیق کرد که معامله آن بیشتر ادامه یافت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Lamar Alexander has plaid shirts and youth.
[ترجمه گوگل]لامار الکساندر پیراهن های چهارخانه و جوانی دارد [ترجمه ترگمان]Lamar سزار پیراهن های plaid و جوانان دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
پارچه پیچازی (اسم)
plaid, tartan
شطرنجی (صفت)
checked, checkered, plaid, chequered
تخصصی
[نساجی] پارچه چهارخانه رنگی - پارچه شطرنجی - طرح چهاخانه رنگی - طرح شطرنجی [ریاضیات] پیچازی [آمار] چهارخانه ای
انگلیسی به انگلیسی
• colorful fabric with a pattern of squares and crossbars plaid is material with a tartan or other check design on it, or the design itself; used in american english. a plaid is a long piece of tartan material which is worn over the shoulder as part of scottish highland national dress.
پیشنهاد کاربران
plaid ( n ) ( pl�d ) =a pattern on cloth of lines and squares of different colors and widths, especially a tartan pattern
میتونه به معنی لباس با طرح چارخونه هم باشه
Plaid پلَد به معنی : چهار خونه اما با تقاطع خاص اما چهار خونه و شطرنجی عادی میشه checked Plaid به معنی چهار خونه با خط های اضافه رویش
دارا
شطرنجی.
چهار خونه
plaid \ˈpl�d\ noun 1 [noncount] : a pattern on cloth of stripes with different widths that cross each other to form squares — often used before another noun a plaid pattern a plaid shirt — see color picture ... [مشاهده متن کامل]
2 plaids [plural] US : clothes with plaid patterns She likes to wear plaids. 3 [count] : a woolen cloth with a plaid pattern that is worn over the shoulder as part of the Scottish national costume Other forms: plural plaids تلفظ : پلَد پارچه ای که چهارخونه چهارخونه هست Striped هم میشه راه راه سترایپت