pizzazz

جمله های نمونه

1. Their new album has plenty of pizzazz.
[ترجمه Shirinbahari] آلبوم جدید آنها بسیار هیجان انگیز است.
|
[ترجمه گوگل]آلبوم جدید آنها پیتزاهای زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]آلبوم جدید آن ها pizzazz زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We need someone with youth, glamour and pizzazz.
[ترجمه گوگل]به یک نفر با جوانی، زرق و برق و پیتزا نیازمندیم
[ترجمه ترگمان]ما به فردی با جوانی، glamour و pizzazz نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their performance was full of pizzazz.
[ترجمه گوگل]اجرای آنها پر از پیتزا بود
[ترجمه ترگمان]عملکرد آن ها پر از pizzazz بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Straight after this are two Masterclasses on adding pizzazz, functionality and usability to your Web site.
[ترجمه گوگل]بلافاصله بعد از این دو کلاس مستر در مورد افزودن پیتزا، عملکرد و قابلیت استفاده به وب سایت شما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن دو Masterclasses بر روی اضافه کردن pizzazz، قابلیت و قابلیت استفاده در وب سایت خود وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I knew I didn't have the pizzazz to be a top news anchor.
[ترجمه گوگل]می دانستم پیتزا را ندارم که مجری اصلی خبر باشم
[ترجمه ترگمان]می دانستم که چیز قابل توجه برای گوینده خبر ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. SiMing Lake has andTing Lake's pizzazz.
[ترجمه گوگل]دریاچه SiMing دارای پیتزا و دریاچه Ting است
[ترجمه ترگمان]دریاچه siming دریاچه andTing را در اختیار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But if a speaker doesn't project pizzazz and show devotion to her topic, the speech may still fall flat on its well-prepared face.
[ترجمه گوگل]اما اگر یک گوینده پیتزا را فرافکنی نکند و به موضوع خود ارادت نشان ندهد، ممکن است سخنرانی همچنان بر روی چهره ای که به خوبی آماده شده است بیفتد
[ترجمه ترگمان]اما اگر یک گوینده اخبار مربوط به خود را ارائه ندهد و به موضوع خود نشان دهد، این سخنرانی ممکن است همچنان بر روی صورت کاملا آماده خود قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Trader Joe's brand-name products offer low prices and "pizzazz beyond plain old corn flakes," says analyst Bob Goldin.
[ترجمه گوگل]باب گلدین، تحلیلگر می گوید، محصولات با نام تجاری تریدر جو، قیمت های پایین و «پیتزا فراتر از دانه های ذرت قدیمی» ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]تحلیلگری به نام باب Goldin می گوید: \"محصولات برند به نام تجاری جو قیمت های پایینی دارند و\" pizzazz فراتر از دانه های ذرت ساده \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Custom drawers also give this space a little pizzazz .
[ترجمه گوگل]کشوهای سفارشی نیز به این فضا کمی پیتزا می دهند
[ترجمه ترگمان]drawers هم این فضا را کمی pizzazz می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hip-hop house, hip-hop jazz, with a little pizzazz From the Queen, the Queen of Royal Badness Remember me from "Wrath of My Madness?"
[ترجمه گوگل]خانه هیپ هاپ، جاز هیپ هاپ، با کمی پیتزا از ملکه، ملکه رویال بدنس مرا از «خشم دیوانه من» به خاطر بسپار؟
[ترجمه ترگمان]یک خانه هیپ هاپ، جاز هیپ هاپ، با کمی pizzazz از ملکه، ملکه سلطنتی badness مرا از \"خشم\" جنون من به یاد می آورید؟ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This was, after all, one of the highlights of their journey, the purpose behind the pizzazz.
[ترجمه گوگل]به هر حال، این یکی از نکات برجسته سفر آنها بود، هدف پشت پیتزا
[ترجمه ترگمان]پس از همه اینها، یکی از نکات برجسته سفر آن ها، هدف پشت the بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But its manned space programme has never got back the pizzazz of 196
[ترجمه گوگل]اما برنامه فضایی سرنشین دار آن هرگز پیتزا ۱۹۶ را پس نگرفت
[ترجمه ترگمان]اما برنامه فضایی سرنشین آن هرگز the ۱۹۶ نفر را بازپس نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mr. Jobs is credited with transforming the company by consistently pioneering new products and marketing them with pizzazz.
[ترجمه گوگل]آقای جابز با پیشروی مداوم محصولات جدید و بازاریابی آنها با پیتزا، باعث تغییر شرکت شده است
[ترجمه ترگمان]آقای جابز با تبدیل شرکت به محصولات جدید پیشگام و بازاریابی آن ها با pizzazz اعتبار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• vigor, energy, courage, spunk
someone or something that has pizzazz is very exciting or attractive; an informal word.

پیشنهاد کاربران

Pizzazz is a term used to describe someone who has a lively and energetic presence. It often refers to someone who stands out or has a unique style.
اصطلاحی است برای توصیف شخصی که جذبه ای/حضوری مملو از انرژی و شادابی دارد. اغلب به شخصی اشاره دارد که برجسته است یا سبک منحصر به فردی دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

“Her performance had so much pizzazz, everyone was captivated. ”
When describing someone’s fashion sense, one might say, “She always dresses with pizzazz and stands out from the crowd. ”
A person might compliment someone by saying, “You bring so much pizzazz to every event you attend. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-presence/
نوشیدنی
هیجان و سبک قوی و جالب
شور و حرارت

بپرس