pillowcase

/ˈpɪloʊkeɪs//ˈpɪləʊkeɪs/

معنی: روبالش، جلد بالش
معانی دیگر: رو بالشی، روکش متکا (pillow slip هم می گویند)، روه متکا، رویه بالش

جمله های نمونه

1.
روکش متکا،روبالشی

2. He pressed his hand to his pillowcase.
[ترجمه گوگل]دستش را به روبالشی اش فشار داد
[ترجمه ترگمان]دستش را روی روبالشی فشار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I bought a pillowcase yesterday.
[ترجمه گوگل]من دیروز یک روبالشی خریدم
[ترجمه ترگمان]من دیروز یه روبالشی خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He fingered the hem of her pillowcase.
[ترجمه گوگل]به لبه بالش او انگشت زد
[ترجمه ترگمان]به لبه of اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A pair of sheets cost 12s. 0d. and a pillowcase 1s. 6d.
[ترجمه گوگل]قیمت یک جفت ورق 12 ثانیه است 0d و یک روبالشی 1s 6d
[ترجمه ترگمان]یه جفت ملافه برای ۱۲ دلار خرج داره ۰ دی و یک روبالشی، یک روبالشی ۶ دی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cotton pillowcase smelling of sweat filled his nose, eyes, mouth, a sharp searing pain on his shoulder.
[ترجمه گوگل]روبالشی نخی که بوی عرق می داد، بینی، چشم ها، دهانش را پر کرده بود و درد شدیدی روی شانه اش بود
[ترجمه ترگمان]pillowcase پنبه ای که بوی عرق می داد، بینی، دهان و دهانش درد شدیدی را روی شانه او حس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The stand cloth, bedspread, pillowcase, blind, and lamp. . . etc. all want cooperativeness on the pattern style, hue.
[ترجمه گوگل]پارچه پایه، روتختی، روبالشی، کور و لامپ و غیره همه خواهان همکاری در سبک الگو، رنگ هستند
[ترجمه ترگمان]پارچه، روتختی، روبالشی، کور و … و غیره همه چیز به سبک الگو و رنگ و رنگ می خواهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She edged the pillowcase with lace.
[ترجمه گوگل]روبالشی را با توری لبه زد
[ترجمه ترگمان]She را با تور کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The spun silk is the best material for pillowcase.
[ترجمه گوگل]ابریشم تابیده بهترین ماده برای روبالشی است
[ترجمه ترگمان]نخ ابریشم بهترین ماده pillowcase
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I made a snake bag out of a pillowcase, as Helen had instructed.
[ترجمه گوگل]همانطور که هلن دستور داده بود، از روبالشی یک کیسه مار درست کردم
[ترجمه ترگمان]همان طور که هلن دستور داده بود، یک کیسه مار بیرون آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A: Fold up your bedding, and change the pillowcase.
[ترجمه گوگل]پاسخ: رختخواب خود را تا کنید و روبالشی را عوض کنید
[ترجمه ترگمان]پاسخ: bedding را تا کنید و روبالشی را تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He put the pillow into the clean pillowcase.
[ترجمه گوگل]بالش را داخل روبالشی تمیز گذاشت
[ترجمه ترگمان]بالش را روی روبالشی تمیز گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The burglar carried his loot in a pillowcase.
[ترجمه گوگل]سارق غارت خود را در روبالشی حمل می کرد
[ترجمه ترگمان]سارق loot رو روی روبالشی حمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'll a pillowcase over my head.
[ترجمه گوگل]یک روبالشی روی سرم می گذارم
[ترجمه ترگمان]یک روبالشی روی سرم خواهم گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Does the Sona Pillow come with a pillowcase?
[ترجمه گوگل]آیا بالش سونا دارای روبالشی است؟
[ترجمه ترگمان]the \"Sona\" با a میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روبالش (اسم)
pillow slip, pillowcase

جلد بالش (اسم)
pillow slip, pillowcase

تخصصی

[نساجی] روبالش - رومتکا

انگلیسی به انگلیسی

• pillowslip, fabric covering for a pillow
a pillowcase is a cover for a pillow.

پیشنهاد کاربران

pillowcase ( n ) ( pɪloʊˌkeɪs ) ( also pillowslip, pɪloʊˌslɪp ) =a cloth cover for a pillow, that can be removed
pillowcase
رو بالشتی
رو بالشتی

بپرس