pillared

جمله های نمونه

1. Seeing much, suffering much, and studying much are the three pillars of learning.
[ترجمه گوگل]زیاد دیدن، زیاد رنج کشیدن و زیاد مطالعه سه رکن یادگیری است
[ترجمه ترگمان]دیدن بیشتر، رنج بردن، و مطالعه بیشتر، سه ستون یادگیری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The administration of jusice is the firmest pillar of government.
[ترجمه گوگل]اجرای عدالت محکم ترین رکن حکومت است
[ترجمه ترگمان]The jusice رکن اصلی دولت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The poet's voiceneed not merely be the record of man, it can be one of the props, the pillars to help him endure andprevail.
[ترجمه گوگل]صدای شاعر صرفاً کارنامه انسان نیست، بلکه می‌تواند یکی از پایه‌ها، ستون‌هایی باشد که به او کمک می‌کند تا دوام بیاورد و پیروز شود
[ترجمه ترگمان]شاعر شاعر نه تنها رکورد مرد است بلکه می تواند یکی از the و ستون ها باشد تا به او کمک کند که andprevail را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Eight massive stone pillars supported the roof.
[ترجمه گوگل]هشت ستون سنگی عظیم سقف را نگه می داشتند
[ترجمه ترگمان]هشت ستون سنگی بزرگ از سقف حمایت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This pillar is a monument to all those who died in the civil war.
[ترجمه گوگل]این ستون یادبود تمام کسانی است که در جنگ داخلی جان باختند
[ترجمه ترگمان]این ستون یادگاری برای همه کسانی است که در جنگ داخلی کشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I fell asleep against a pillar.
[ترجمه گوگل]روی یک ستون خوابم برد
[ترجمه ترگمان]من در کنار یک ستون خوابم برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The roof of the church was supported by stone pillars.
[ترجمه گوگل]سقف کلیسا را ​​ستون های سنگی نگه می داشتند
[ترجمه ترگمان]سقف کلیسا از ستون های سنگی محافظت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A row of reinforced concrete pillars supports the bridge.
[ترجمه گوگل]ردیفی از ستون های بتن آرمه پل را نگه می دارند
[ترجمه ترگمان]ردیفی از ستون های بتونی مسلح از پل پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The pillar obstructed our view of the stage.
[ترجمه گوگل]ستون مانع دید ما از صحنه شد
[ترجمه ترگمان]ستون جلوی دید ما از صحنه را مسدود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The pillars couldn't support the weight of the roof.
[ترجمه گوگل]ستون ها نمی توانستند وزن سقف را تحمل کنند
[ترجمه ترگمان]ستون ها نمی توانستند از وزن سقف پشتیبانی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The steel pillars began to buckle.
[ترجمه گوگل]ستون های فولادی شروع به کمانش کردند
[ترجمه ترگمان]ستون های فولادی از هم باز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This pillar is a monument to all those who died in the war.
[ترجمه گوگل]این ستون یادگاری است برای تمام کسانی که در جنگ جان باختند
[ترجمه ترگمان]این ستون یادگاری برای تمام کسانی است که در جنگ کشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The roof is supported by eight massive stone pillars.
[ترجمه گوگل]سقف را هشت ستون سنگی عظیم نگه می دارند
[ترجمه ترگمان]این سقف توسط هشت ستون سنگی بزرگ پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I can't decipher what is inscribed on the pillar.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم آنچه را که روی ستون نوشته شده است رمزگشایی کنم
[ترجمه ترگمان]نمی توانم چیزی را که روی ستون نوشته شده کشف کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She has buffeted about from pillar to post for ten years.
[ترجمه گوگل]او ده سال است که از ستونی به پست دیگر بوفه زده است
[ترجمه ترگمان]او در حدود ده سال است که از ستونی به پست تجاوز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having pillars; supported by pillars
a pillared building or part of a building has pillars supporting it.

پیشنهاد کاربران

ستوندار
columned= pillared: ستوندار
مانند columned hall: تالار ستوندار

بپرس