1. Would you like to pig out with us tonight?
[ترجمه محمد] دوست داری امشب با ما پرخوری کنی؟|
[ترجمه گوگل]دوست داری امشب با ما سر بزنی؟[ترجمه ترگمان]دوست داری امشب با ما بیای بیرون؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I stopped pigging out on chips and crisps.
[ترجمه Nilooliliput] من دست از پر خوری چیپس و پفک برداشتم|
[ترجمه نسرین رنجبر] من دیگه تو خوردن چیپس و پفک زیاده روی نمیکنم.|
[ترجمه گوگل]من از خوردن چیپس و چیپس دست کشیدم[ترجمه ترگمان]من توی چیپس و چیپس توی چیپس وایسادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We pigged out on Chinese food last night.
[ترجمه فاطمه] دیشب در خوردن غذای چینی زیاده روی کردیم|
[ترجمه گوگل]دیشب غذای چینی خوردیم[ترجمه ترگمان] دیشب غذای چینی خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was time to pig out on rock and roll.
[ترجمه گوگل]وقت آن بود که روی راک اند رول بازی کنیم
[ترجمه ترگمان]وقتش بود که بره روی سنگ و غلت بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتش بود که بره روی سنگ و غلت بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I found Sam in front of the TV, pigging out on pizza and fries.
[ترجمه گوگل]سام را جلوی تلویزیون دیدم که داشت پیتزا و سیب زمینی سرخ کرده می خورد
[ترجمه ترگمان]سم رو جلوی تلویزیون دیدم که با پیتزا و سیب زمینی سرخ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سم رو جلوی تلویزیون دیدم که با پیتزا و سیب زمینی سرخ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We pigged out on all the lovely cakes and pastries.
[ترجمه گوگل]ما همه کیک ها و شیرینی های دوست داشتنی را خوردیم
[ترجمه ترگمان]همه کیک و کیک دوست داشتنی رو از بین بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه کیک و کیک دوست داشتنی رو از بین بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Last night we pigged out and ate three pizzas.
[ترجمه گوگل]دیشب رفتیم بیرون و سه تا پیتزا خوردیم
[ترجمه ترگمان]دیشب رفتیم بیرون و سه تا پیتزا خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیشب رفتیم بیرون و سه تا پیتزا خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We pigged out on pizza in front of the TV.
[ترجمه گوگل]جلوی تلویزیون پیتزا خوردیم
[ترجمه ترگمان] جلوی تلویزیون پیتزا خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] جلوی تلویزیون پیتزا خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. When he's depressed he always pigs out on ice cream.
[ترجمه فاطمه فدایی] وقتی که اون افسرده میشه؛ همیشه تا خرخره بستنی میخوره .|
[ترجمه گوگل]وقتی افسرده است همیشه بستنی می خورد[ترجمه ترگمان]وقتی اون افسرده باشه همیشه خوک بستنی بیرون میاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They pigged out on pizza.
[ترجمه مبی] آنها تا خرخره پیتزا خوردند|
[ترجمه گوگل]آنها پیتزا خوردند[ترجمه ترگمان] پیتزا رو با پیتزا گرفتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His favorite pig out food is barbecued spareribs.
[ترجمه گوگل]غذای مورد علاقه او برای خوک کباب شده است
[ترجمه ترگمان]غذای خوک مورد علاقه اش barbecued spareribs است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]غذای خوک مورد علاقه اش barbecued spareribs است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Then she opened the lid again, lifted the pig out, and held it against her cheek.
[ترجمه گوگل]سپس دوباره درب را باز کرد، خوک را بیرون آورد و روی گونه اش گرفت
[ترجمه ترگمان]سپس در صندوق را باز کرد، خوک را بیرون کشید و آن را به گونه اش چسباند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس در صندوق را باز کرد، خوک را بیرون کشید و آن را به گونه اش چسباند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. How could they pig out like that when we're starving?
[ترجمه گوگل]وقتی ما از گرسنگی میمیریم چطور میتوانند آنها را اینطور بیرون بیاورند؟
[ترجمه ترگمان]وقتی داریم از گرسنگی می میریم، چطور می توانند این طوری رفتار کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی داریم از گرسنگی می میریم، چطور می توانند این طوری رفتار کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I'm starving! Let's go pig out.
[ترجمه آزاده] دارم از گرسنگی میمیرم! بیا بریم خودمون رو با غذا خفه کنیم|
[ترجمه گوگل]من دارم از گرسنگی میمیرم! بیا بریم بیرون[ترجمه ترگمان]دارم از گرسنگی می میرم! بیا بریم خوک بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید