• (1)تعریف: to choose. • مترادف: choose, select, single out • مشابه: elect, favor, pick, settle on
• (2)تعریف: to distinguish or discern. • مترادف: discern, distinguish • مشابه: discriminate, notice
جمله های نمونه
1. Bring up a raven and he'll pick out your eyes.
[ترجمه Amino] کلاغی که تربیتش میکنی، یه روز چشمانت رو درمیاره ( خیانت )
|
[ترجمه گوگل]یک کلاغ بیاور تا چشمانت را ببرد [ترجمه ترگمان]یه کلاغ بیار و چشمات رو باز میکنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Can you pick out the three deliberate mistakes in this paragraph?
[ترجمه حسین جدیدی] آیا میتونید سه اشتباه عمدی این پاراگراف رو تشخیص بدید؟
|
[ترجمه گوگل]آیا می توانید سه اشتباه عمدی در این پاراگراف را انتخاب کنید؟ [ترجمه ترگمان]آیا شما می توانید سه اشتباه عمدی در این پاراگراف را انتخاب کنید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Could you help me to pick out the yellow pieces?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به من کمک کنید تا تکه های زرد را انتخاب کنم؟ [ترجمه ترگمان]میتونی کم کم کنی تکه های زرد رو بردارم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We're going to Andreas's Boutique to pick out something original for both of us.
[ترجمه گوگل]ما به بوتیک آندریاس میرویم تا چیز اصلی را برای هر دومان انتخاب کنیم [ترجمه ترگمان]ما به فروشگاه (آندریاس)خواهیم رفت تا برای هر دوی ما یک چیز اصیل انتخاب کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They had to stop to pick out thorns from their feet.
[ترجمه گوگل]آنها مجبور شدند توقف کنند تا خارها را از پاهایشان بیرون بیاورند [ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند تا خارها را از روی پاهایشان بردارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Pick out a dozen oranges for me.
[ترجمه گوگل]یک دوجین پرتقال برای من انتخاب کنید [ترجمه ترگمان] یه ده دوازده تا پرتقال رو برای من انتخاب کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Read the play again and pick out the major themes.
[ترجمه گوگل]نمایشنامه را دوباره بخوانید و موضوعات اصلی را انتخاب کنید [ترجمه ترگمان]دوباره بازی را بخوانید و تم های اصلی را انتخاب کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Listen to the interview again and pick out the bits you want to use in the article.
[ترجمه گوگل]دوباره به مصاحبه گوش دهید و بخش هایی را که می خواهید در مقاله استفاده کنید انتخاب کنید [ترجمه ترگمان]دوباره به مصاحبه گوش دهید و چیزهایی را که می خواهید در این مقاله استفاده کنید را انتخاب کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She tried to pick out the tune of a song she had heard on the radio.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد آهنگ آهنگی را که از رادیو شنیده بود انتخاب کند [ترجمه ترگمان]سعی کرد آهنگ ترانه ای را که از رادیو شنیده بود بردارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I can pick out a simple tune on the piano, but that's about it.
[ترجمه گوگل]من می توانم یک آهنگ ساده را روی پیانو انتخاب کنم، اما همین [ترجمه ترگمان]می توانم یک آهنگ ساده را از روی پیانو انتخاب کنم، اما در این مورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I have to pick out its meaning with the help of an English translation.
[ترجمه گوگل]من باید معنی آن را با کمک ترجمه انگلیسی انتخاب کنم [ترجمه ترگمان]من باید معنای آن را با کمک یک ترجمه انگلیسی بردارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Let's pick out the bad potatoes from the basket.
[ترجمه گوگل]بیایید سیب زمینی های بد را از سبد انتخاب کنیم [ترجمه ترگمان]بیا سیب زمینی بد رو از سبد برداریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It was just possible to pick out the hut on the side of the mountain.
[ترجمه گوگل]فقط می شد کلبه کنار کوه را انتخاب کرد [ترجمه ترگمان]فقط امکان داشت که کلبه را از طرف کوه بردارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Can you pick out the operatic arias quoted in this orchestral passage?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید آریاهای اپرا نقل شده در این قطعه ارکسترال را انتخاب کنید؟ [ترجمه ترگمان]آیا می توانید آوازهای اپرایی را که در این passage orchestral نقل کردید، بردارید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We must pick out the enemy's weakest units for attack.
[ترجمه گوگل]ما باید ضعیف ترین واحدهای دشمن را برای حمله انتخاب کنیم [ترجمه ترگمان]ما باید نیروهای دشمن را برای حمله انتخاب کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
single, choose, chap, elect, select, opt, pick out, wale
انگلیسی به انگلیسی
• choose
پیشنهاد کاربران
یعنی یک چیزی رو از بین تعدادی جدا کردن و برداشتن. مثل برداشتن یک کتاب از بین کتاب های کتابخانه جدا کردن یک گل از بین یک دسته گل
pick out a tune ساز زدن
عیان کردن
وقتی میرید گل فروشی میخواید برای یکی گلی مناسب بخرید، همه رو نگاه کرده در آخر یکی رو Pick out میکنی. یعنی انتخاب و جدا و متمایز از بقیه می کنید. یا مثلاً میخوای بری مهمونی از توی جا کفشیت، کفش مورد علاقه ات رو pick out میکنی، یعنی انتخاب و به بقیه ترجیحش میدی. وقتی هم برگشتی خونه کفشت رو put away میکنی یعنی میزاری سرجاش ... [مشاهده متن کامل]
🔴 distinguish someone or something from a group ◀️ What's she doing? She's either picking the shoes out or putting the shoes away : یا داره کفشارو برمیداره یا داره میزاره سر جاشون در مثال بالا Pick out دقیقاً نقطه ی مقابل Put away هست
انتخاب کردن معنی میده، شناسایی کردن هم معنی میده، بستگی به متن و مضمون کلام داره
گلچین کردن
The stepsisters were delighted and asked Cinderella to help them pick out the fanciest dresses and the most expensive jewels to wear. انتخاب کردن