persevere

/pərsəˈvɪr//ˌpɜːsɪˈvɪə/

معنی: پشتکارداشتن، استقامت بخرج دادن، ثابت قدم ماندن
معانی دیگر: ثبات قدم به خرج دادن، پایداری کردن، پافشاری کردن، استقامت کردن، ایستادگی کردن، پایمردی کردن، اصرار کردن، سماجت کردن، سرسختی کردن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: perseveres, persevering, persevered
• : تعریف: to continue steadfastly in a task or course of action or hold steadfastly to a belief or commitment, esp. when met with opposition or difficulties; persist.
مترادف: continue, keep, persist, stick
متضاد: backslide, give up
مشابه: endure, hammer, hold out, push

- The journalist was threatened several times, but he persevered in telling the truth.
[ترجمه A.A] روزنامه نگار چندین بار تهدید شده بود، اما او در گفتن حقیقت ایستادگی کرد
|
[ترجمه گوگل] این روزنامه نگار چندین بار مورد تهدید قرار گرفت، اما او در گفتن حقیقت ایستادگی کرد
[ترجمه ترگمان] این روزنامه نگار چندین بار تهدید شده بود، اما او اصرار داشت که حقیقت را بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. It can be tricky at first, but persevere.
[ترجمه A.A] در ابتدا می تواند مهارت آمیز ( سخت ) باشد اما پایدار میماند
|
[ترجمه گوگل]در ابتدا ممکن است مشکل باشد، اما پشتکار داشته باشید
[ترجمه ترگمان]در ابتدا ممکن است مهارت داشته باشد، اما پشت کار داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You'll need to persevere if you want the business to succeed.
[ترجمه علی جادری] اگر بخواهی کسب و کارت موفق باشد باید پشتکار داشته باشی .
|
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید کسب و کار موفق شود، باید پشتکار داشته باشید
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهی موفق بشوی، باید به این کار ادامه بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Just persevere, knowledge, finally discovered the secret.
[ترجمه گوگل]فقط پشتکار، دانش، بالاخره راز را کشف کرد
[ترجمه ترگمان]فقط پشت کار، دانش، بالاخره راز را کشف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you persevere with the work, you'll succeed in the end.
[ترجمه س] اگر شما پشت کار به خرج بدید در کار، در نهایت موفق خواهید شد
|
[ترجمه گوگل]اگر در کار استقامت داشته باشید، در نهایت موفق خواهید شد
[ترجمه ترگمان]اگر به کار ادامه بدهید، در پایان موفق خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's difficult, but I'm going to persevere with it.
[ترجمه گوگل]سخت است، اما من با آن پشتکار خواهم داشت
[ترجمه ترگمان]سخت است، اما ادامه می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If we persevere, we cannot but succeed.
[ترجمه علی جادری] اگر ما پشتکار داشته باشیم , ما حتما موفق می شویم .
|
[ترجمه epione] اگر ما پشتکار داشته بااشیم، چاره ای جز موفقیت نیست ( اتفاقی نمیوفتد مگر موفقیت )
|
[ترجمه گوگل]اگر پشتکار داشته باشیم، نمی توانیم موفق شویم
[ترجمه ترگمان]اگر استقامت داشته باشیم، نمی توانیم موفق شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If you persevere at your search for a job, you are sure to find something suitable in the end.
[ترجمه گوگل]اگر در جستجوی شغل خود پشتکار داشته باشید، مطمئناً در نهایت چیزی مناسب پیدا خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]اگر در جستجوی کار خود استقامت داشته باشید، مطمئن هستید که در پایان چیز مناسبی پیدا خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They are determined to persevere in the fight.
[ترجمه گوگل]آنها مصمم هستند که در مبارزه استقامت کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها مصمم هستند که در مبارزه استقامت داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Persevere and keep going until you reach your ideal weight.
[ترجمه گوگل]پشتکار داشته باشید و تا رسیدن به وزن ایده آل ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]حرکت کنید و ادامه دهید تا زمانی که به وزن ایده آل خود برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You have to persevere with difficult students.
[ترجمه گوگل]شما باید با دانش آموزان مشکل دار استقامت کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید با دانش آموزان دشوار پشت کار داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Persevere Enjoy traditional home cooking in a friendly, relaxed atmosphere.
[ترجمه گوگل]استقامت کنید از آشپزی خانگی سنتی در فضایی دوستانه و آرام لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]Persevere از پخت وپز خانه سنتی در یک فضای دوستانه و راحت لذت ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Half wanting to quit, half determined to persevere he was caught for some moments, indecisive and forlorn.
[ترجمه گوگل]نیمه میل به ترک، نیمی مصمم به استقامت برای لحظاتی گرفتار شد، بلاتکلیف و بیچاره
[ترجمه ترگمان]نیمه میل داشت استعفا بدهد، با عزم جزم برای ادامه دادن چند لحظه دودل و درمانده به دام افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To clear static, persevere by taking drastic steps to fight all interference and distraction.
[ترجمه گوگل]برای پاک کردن استاتیک، با برداشتن گام‌های شدید برای مبارزه با تمام تداخل‌ها و حواس‌پرتی‌ها استقامت کنید
[ترجمه ترگمان]برای روشن کردن ایستا، با اتخاذ گام های جدی برای مبارزه با همه تداخل و حواس پرتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I can persevere in any definite pursuit.
[ترجمه گوگل]من می توانم در هر تعقیب قطعی استقامت کنم
[ترجمه ترگمان]من می توانم به دنبال هدفی معین باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Instead, we keep calm and persevere.
[ترجمه گوگل]در عوض، ما آرامش خود را حفظ می کنیم و استقامت می کنیم
[ترجمه ترگمان]در عوض، ما آرامش و پشت کار خود را حفظ می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پشتکار داشتن (فعل)
persevere

استقامت بخرج دادن (فعل)
persevere

ثابت قدم ماندن (فعل)
persevere

انگلیسی به انگلیسی

• endure, continue; persist, insist
if you persevere with something difficult, you continue doing it and do not give up.

پیشنهاد کاربران

۱. استقامت نشان دادن. پشتکار داشتن. عزم راسخ داشتن ۲. ادامه دادن. دنبال کردن. دست نکشیدن از
مثال:
Those who persevere in their prayer.
�الذین هم علی صلاتهم دائمون�
انان که بر نمازشان مداومت دارند
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : persevere
✅️ اسم ( noun ) : perseverance
✅️ صفت ( adjective ) : persevering
✅️ قید ( adverb ) : _
استقامت به خرج دادن.
به معنای پشتکار داشتن و پافشاری کردن
واژگان مشابه:
حفظ کردن. . . ایمن داشتن=preserve
به تفاوت این دو واژه توجه شود

پشتکار داشتن، ثابت قدم ماندن
پشتکار،
تلاش و کوشش
متضاد - give up

ادامه دادن، کم نیاوردن
پا فشاری کردن، سرسختی کردن

بپرس