فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: perishes, perishing, perished
حالات: perishes, perishing, perished
• (1) تعریف: to die or be destroyed, esp. in an untimely or unnatural way.
• مشابه: croak, decease, demise, depart, die, expire, fall, pass
• مشابه: croak, decease, demise, depart, die, expire, fall, pass
- Thousands of people perished from starvation.
[ترجمه گوگل] هزاران نفر از گرسنگی جان باختند
[ترجمه ترگمان] هزاران نفر از گرسنگی تلف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هزاران نفر از گرسنگی تلف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Her family perished in the concentration camp.
[ترجمه گوگل] خانواده او در اردوگاه کار اجباری کشته شدند
[ترجمه ترگمان] خانواده او در اردوگاه غلظت کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خانواده او در اردوگاه غلظت کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to decay or pass out of existence or use.
• مترادف: break down, decay, decline, die, disappear, erode, vanish, wear, wear out
• متضاد: endure, survive
• مشابه: corrode, degenerate, deteriorate, dim, fade, wane, waste, wear off
• مترادف: break down, decay, decline, die, disappear, erode, vanish, wear, wear out
• متضاد: endure, survive
• مشابه: corrode, degenerate, deteriorate, dim, fade, wane, waste, wear off
- Meat will perish quickly if not refrigerated.
[ترجمه اکبرب] گوشت به سرعت خراب خواهد شد اگر فریز نشود|
[ترجمه گوگل] گوشت اگر در یخچال نگهداری نشود به سرعت از بین می رود[ترجمه ترگمان] اگر سرد نباشد، گوشت به سرعت نابود خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- His hopes of becoming a musician perished when he was forced to take over the family business.
[ترجمه گوگل] امیدهای او برای تبدیل شدن به یک نوازنده زمانی که مجبور شد کسب و کار خانوادگی را در دست بگیرد از بین رفت
[ترجمه ترگمان] امید او برای تبدیل شدن به یک موسیقیدان، هنگامی که مجبور شد کسب وکار خانوادگی را به عهده بگیرد، از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] امید او برای تبدیل شدن به یک موسیقیدان، هنگامی که مجبور شد کسب وکار خانوادگی را به عهده بگیرد، از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Farming has perished as a livelihood in that region.
[ترجمه گوگل] کشاورزی به عنوان امرار معاش در آن منطقه از بین رفته است
[ترجمه ترگمان] کشاورزی به عنوان یک زندگی در این منطقه از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کشاورزی به عنوان یک زندگی در این منطقه از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید