perilous

/ˈperələs//ˈperələs/

معنی: خطر ناک، مخاطره امیز، در مخاطره
معانی دیگر: پر مخاطره، سیجناک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: perilously (adv.), perilousness (n.)
• : تعریف: causing or involving great danger; risky; hazardous.
مترادف: dangerous, hazardous, risky, treacherous
متضاد: safe
مشابه: chancy, menacing, minatory, ominous, precarious, threatening

- For three days, the ship tossed on perilous seas.
[ترجمه گوگل] به مدت سه روز، کشتی در دریاهای خطرناک پرتاب شد
[ترجمه ترگمان] برای سه روز کشتی در دریاهای پر مخاطره قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a perilous journey
مسافرتی خطرناک

2. crossig the old shemiran road was always perilous
عبور از جاده ی قدیم شمیران همیشه خطرناک بود.

3. The road grew even steeper and more perilous.
[ترجمه گوگل]جاده حتی شیب دار تر و خطرناک تر شد
[ترجمه ترگمان]جاده بیشتر می شد و بیشتر به خطر می افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She promised to climb up the perilous peak along with us the next day,but she chickened out at the last moment.
[ترجمه گوگل]او قول داد روز بعد با ما از قله خطرناک بالا برود، اما در آخرین لحظه از این قله خارج شد
[ترجمه ترگمان]روز بعد، قول داده بود که با ما از قله پر خطر بالا برود، اما در لحظه آخر، نا امید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The country roads are quite perilous.
[ترجمه مریم سالک زمانی] راه های روستایی نسبتا پرمخاطره است.
|
[ترجمه گوگل]جاده های کشور کاملاً خطرناک است
[ترجمه ترگمان]جاده های کشور کاملا خطرناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The journey through the jungle was perilous.
[ترجمه گوگل]سفر از طریق جنگل خطرناک بود
[ترجمه ترگمان]سفر در جنگل خطرناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The war risked setting off a perilous chain reaction that would endanger the whole world.
[ترجمه گوگل]این جنگ خطر ایجاد یک واکنش زنجیره ای خطرناک را به همراه داشت که کل جهان را به خطر می اندازد
[ترجمه ترگمان]جنگ خطر ایجاد یک واکنش زنجیره ای خطرناک را به خطر انداخت که تمام دنیا را به خطر می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Year after year he voyaged, hurried from one perilous adventure to another.
[ترجمه گوگل]سال به سال سفر می کرد و از یک ماجراجویی خطرناک به ماجراجویی دیگر می رفت
[ترجمه ترگمان]هر سال پس از هر سال از یک ماجرای خطیری به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He thought dipping at parties was perilous, to say the very least.
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد که غوطه ور شدن در مهمانی ها، دست کم، خطرناک است
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد که آب تنی در مهمانی ها خطرناک است، و کم ترین حرفی برای گفتن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She wouldn't waste her enforced imprisonment in Castle Perilous, she would make a start on her lines!
[ترجمه گوگل]او حبس اجباری خود را در Castle Perilous هدر نمی داد، او شروعی در خطوط خود می کرد!
[ترجمه ترگمان]او او را در اسارت اجباری در قلعه Perilous به هدر نمی داد و از her شروع می کرد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They forgot Mary, forgot everything except their own perilous plight.
[ترجمه گوگل]آنها مریم را فراموش کردند، همه چیز را فراموش کردند به جز مصیبت خطرناک خودشان
[ترجمه ترگمان]آن ها مری را فراموش کرده بودند، همه چیز را به جز وضع خطرناک خودشان فراموش کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She dinged the perilous plan.
[ترجمه گوگل]او نقشه خطرناک را اجرا کرد
[ترجمه ترگمان]او نقشه خطرناک را بر سر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It could become complex, more perilous.
[ترجمه گوگل]می تواند پیچیده تر و خطرناک تر شود
[ترجمه ترگمان]می توانست پیچیده تر و خطرناک تر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She struck him as perilous and avid, and he had the sensation of going into a skid.
[ترجمه گوگل]او او را خطرناک و مشتاق تلقی کرد، و او احساس لغزش را داشت
[ترجمه ترگمان]او به عنوان خطرناک و حریص به او حمله کرد، و احساس کرد که قصد رفتن به یک مسیر را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To prescribe nothing could be unethical, uncaring, and perilous in terms of the investigation of the case and the pursuit of truth.
[ترجمه گوگل]تجویز هیچ چیز از نظر بررسی پرونده و پیگیری حقیقت نمی تواند غیراخلاقی، بی توجه و خطرناک باشد
[ترجمه ترگمان]تجویز هیچ چیز غیر اخلاقی، بی تفاوت، و مخاطره آمیز برای بررسی پرونده و پی گیری حقیقت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خطر ناک (صفت)
serious, parlous, disastrous, calamitous, grave, perilous, dangerous, hazardous, herculean, malignant, jeopardous, venturesome, venturous

مخاطره امیز (صفت)
perilous, venturesome

در مخاطره (صفت)
perilous

انگلیسی به انگلیسی

• dangerous, risky
something that is perilous is very dangerous; a formal word.

پیشنهاد کاربران

perilous تفاوتش با Dangerous
perilous = \پرخطر - پرخطر یک کلمه شدیدتر از خطرناک است که برای توصیف چیزی که احتمال آسیب جدی یا مرگ در آن زیاد است استفاده می شود. به عنوان مثال، می توان گفت "صعود به این کوه پرخطر است" یا "سفر به این کشور پرخطر است".
...
[مشاهده متن کامل]

این مسیر پرخطر است.
این شغل پرخطر است.
این رابطه پرخطر است.
Dangerous =خطرناک
این کار خطرناک است.
این مواد شیمیایی خطرناک هستند.
این بیماری خطرناک است.
مترادف های هر دو کلمه :
hazardous
risky
unsafe
precarious
perilous
menacing
threatening
threatening

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : imperil
✅️ اسم ( noun ) : peril
✅️ صفت ( adjective ) : perilous
✅️ قید ( adverb ) : perilously
فوق العاده خطرناک ، خطیر
پر مخاطره
ماجراجویی

بپرس