perambulation


گردش، گردگردى، دور زنى، بازدید، بازرسى، زمین پیمایى، مساحى، حدود

جمله های نمونه

1. It was time now to end our perambulation round Paris.
[ترجمه گوگل]اکنون زمان آن رسیده بود که حرکت خود را در پاریس به پایان برسانیم
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر وقتش بود که perambulation را دور بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On 20 July another perambulation of the Huntingdonshire Forest was ordered to be made.
[ترجمه گوگل]در 20 ژوئیه دستور داده شد که مسیر دیگری از جنگل هانتینگدونشایر ساخته شود
[ترجمه ترگمان]در روز ۲۰ ژوئیه، یکی دیگر از perambulation جنگل Huntingdonshire سفارش داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stick on the post, and do the regular perambulation and inspection. To eliminate the hidden trouble in time.
[ترجمه گوگل]روی پست بچسبانید و چرخش و بازرسی منظم را انجام دهید برای از بین بردن مشکل پنهان به موقع
[ترجمه ترگمان]به پست بچسبید و کار منظم و بازرسی را انجام دهید برای از بین بردن مشکل پنهان در زمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The perambulation and inspection message of dams is thought about, which also is subdivided and expressed in symbol.
[ترجمه گوگل]پیام راهپیمایی و بازرسی سدها در نظر گرفته شده است که به صورت نمادین نیز تقسیم شده و بیان می شود
[ترجمه ترگمان]پیام perambulation و بازرسی سدها در مورد آن، که به نماد تقسیم و بیان می شود، در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perambulation inspection has features of overall, in time and visual, and can't be replaced by monitoring instruments or automation system.
[ترجمه گوگل]بازرسی پرامبولیشن دارای ویژگی های کلی، به موقع و بصری است و نمی توان آن را با ابزار نظارت یا سیستم اتوماسیون جایگزین کرد
[ترجمه ترگمان]بازرسی perambulation دارای ویژگی های کلی، در زمان و دیداری بوده و نمی تواند با ابزارهای نظارت یا سیستم اتوماسیون جایگزین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Based on the geological perambulation report, this paper advises to divide the soil into four kinds and adopt different reinforcement measures according to the four kinds of soil.
[ترجمه گوگل]بر اساس گزارش زمین‌شناسی، این مقاله توصیه می‌کند که خاک را به چهار نوع تقسیم کرده و با توجه به چهار نوع خاک، اقدامات تقویتی مختلفی را اتخاذ کنید
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش زمین شناسی زمین شناسی، این مقاله توصیه می کند که خاک را به چهار نوع تقسیم کرده و اقدامات تقویتی متفاوتی را بر طبق چهار نوع خاک اتخاذ نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Presently, it has applied to the uranium mine perambulation, geological mapping, oil gas perambulation fields as well as seeking various metal and metalloid mineral and etc.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در زمینه معادن اورانیوم، نقشه برداری زمین شناسی، میادین پرتاب گاز نفت و همچنین جستجوی انواع کانی های فلزی و متالوئیدی و غیره اعمال شده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، این معدن به استخراج معدن اورانیوم، نقشه برداری زمین شناسی، میادین گازی و میادین نفتی و همچنین به دنبال مواد معدنی و metalloid مختلف و غیره اعمال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In order to assisting perambulation of underground petroleum pipeline, an infrared imaging method for rapidly detecting the stealing branches of pipeline and locating the leakage spots was proposed.
[ترجمه گوگل]به منظور کمک به حرکت خط لوله زیرزمینی نفت، یک روش تصویربرداری مادون قرمز برای شناسایی سریع شاخه های سرقت خط لوله و مکان یابی نقاط نشتی پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]به منظور کمک به perambulation لوله نفت زیرزمینی، یک روش تصویربرداری مادون قرمز برای تشخیص سریع شاخه های سرقت از خطوط لوله و یافتن نقاط نشت پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Assisting perambulation of underground petroleum pipeline and rapid detection of its stolen branches is an urgent problem in oilfield .
[ترجمه گوگل]کمک به راه اندازی خط لوله زیرزمینی نفت و کشف سریع انشعابات سرقت شده آن یک مشکل فوری در میدان نفتی است
[ترجمه ترگمان]کمک به جذب خطوط لوله نفت زیرزمینی و تشخیص سریع شاخه های ربوده شده آن یک مشکل فوری در میدان نفتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Basing on the field perambulation and information collection, 107 typical mines in Liaoning Province were evaluated with Analytic Hierarchy Process.
[ترجمه گوگل]بر اساس بررسی میدانی و جمع آوری اطلاعات، 107 معدن معمولی در استان لیائونینگ با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ارزیابی شدند
[ترجمه ترگمان]Basing در زمینه جمع آوری اطلاعات و جمع آوری اطلاعات ۱۰۷ معدن معمولی در استان لیائونینگ با فرآیند سلسله مراتبی تحلیلی ارزیابی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To do the regular perambulation for the main areas such as the pumping room and distributor cabinet.
[ترجمه گوگل]برای انجام چرخش منظم برای مناطق اصلی مانند اتاق پمپاژ و کابینت توزیع
[ترجمه ترگمان]برای انجام کاره ای منظم برای بخش های اصلی مانند اتاق پمپاژ و کابینت پخش کننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The boundaries laid down followed fairly closely those of the perambulation of 1300.
[ترجمه گوگل]مرزهای تعیین شده تقریباً از مرزهای سال 1300 پیروی می کند
[ترجمه ترگمان]مرزه ای آن به طور نسبتا نزدیک به perambulation ۱۳۰۰ نفر رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On the following day the jury signed a verdict that the 1277 perambulation still set forth the true bounds.
[ترجمه گوگل]در روز بعد، هیئت منصفه حکمی را امضا کرد که بر اساس آن، دستور 1277 هنوز حدود واقعی را مشخص می کند
[ترجمه ترگمان]روز بعد هیات منصفه حکمی را امضا کرد مبنی بر اینکه the perambulation هنوز مرزه ای واقعی را تعیین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The appearance of a great deal of economic crimes needs the perambulation to the involved accounting materials.
[ترجمه گوگل]ظهور تعداد زیادی از جرایم اقتصادی نیاز به بررسی مواد حسابداری درگیر دارد
[ترجمه ترگمان]ظهور یک معامله بزرگ اقتصادی به perambulation مربوط به مواد حسابداری درگیر نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] گردش، پیمایش

انگلیسی به انگلیسی

• strolling, walking about; moving about

پیشنهاد کاربران

بپرس