pentagram

/ˈpentəɡræm//ˈpentəɡræm/

رجوع شود به: pentacle، ستاره پنج راس، شکل پنج ضلعی، شکل پنج تایی

جمله های نمونه

1. The pentagram, left undisturbed in its place, radiates a zone within the room.
[ترجمه گوگل]پنتاگرام، بدون مزاحمت در جای خود رها شده، ناحیه ای را در داخل اتاق تابش می کند
[ترجمه ترگمان]The که در جای خود دست نخورده باقی مانده، یک منطقه را در داخل اتاق منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Stab the pentagram in the center and face West.
[ترجمه گوگل]پنتاگرام را در مرکز ضربه بزنید و به سمت غرب بروید
[ترجمه ترگمان]بزن به پنج ستاره در مرکز و رو به غرب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In 200 Michael Bierut of Pentagram wrote an eloquent homage to it, and in 2007 Gary Hustwit'sdocumentary "Helvetica"spread knowledge of the map beyond design historians.
[ترجمه گوگل]در سال 200، مایکل بیروت از پنتاگرام، ادای دینی شیوا به آن نوشت، و در سال 2007، مستند «هلوتیکا» گری هاستویت، دانش نقشه را فراتر از مورخان طراحی گسترش داد
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰ مایکل Bierut از pentagram به این موضوع ادای احترام کرد، و در سال ۲۰۰۷ گری Hustwit sdocumentary \"Helvetica\" را از نقشه فراتر از مورخان طراحی گسترش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pentagram 's graphics for the hotel reinforce and celebrate these contrasts providing a counterbalance between the city's sophisticated pleasures and edgy reputation.
[ترجمه گوگل]گرافیک پنتاگرام برای هتل این تضادها را تقویت و تجلیل می‌کند و تعادلی بین لذت‌های پیچیده و شهرت هیجان‌انگیز شهر ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]گرافیکی pentagram برای این هتل، این تضاد را تقویت و تجلیل می کند که تعادلی میان لذت پیچیده شهر و شهرت edgy فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. More contextual images and project info on the Pentagram blog.
[ترجمه گوگل]تصاویر متنی بیشتر و اطلاعات پروژه در وبلاگ پنتاگرام
[ترجمه ترگمان]تصاویر زمینه ای بیشتر و اطلاعات پروژه در وبلاگ pentagram
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Perform the Enochian Pentagram Banishing Ritual and Hexagram Banishing Ritual, using either Fire Wand, Air Dagger or thumd wand.
[ترجمه گوگل]با استفاده از عصای آتش، خنجر بادی یا عصای انگشت شست، مراسم تبعید پنتاگرام انوکیان و آیین تبعید هگزاگرام را انجام دهید
[ترجمه ترگمان]Ritual Enochian و Hexagram Banishing را با استفاده از چوب آتش، Dagger و یا چوب thumd انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A pentagram, numbers, there's certainly something to elicit from all this.
[ترجمه گوگل]یک پنتاگرام، اعداد، مطمئناً چیزی برای استخراج از همه اینها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]، یه ستاره پنج پر، تعداد زیاد مطمئنا یه چیزی پیدا میشه که از همه اینا سر در بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was draped with a black cloth and embroidered with a gold pentagram.
[ترجمه گوگل]با پارچه مشکی پوشانده شده بود و با پنتاگرام طلایی گلدوزی شده بود
[ترجمه ترگمان]پارچه سیاهی بر آن انداخته شده بود و روی آن گلدوزی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She has clearly made a lot of sacrifices in her life-mostly involving goats and a pentagram.
[ترجمه گوگل]او به وضوح فداکاری های زیادی در زندگی خود انجام داده است که بیشتر شامل بزها و پنتاگرام بوده است
[ترجمه ترگمان]او به وضوح در زندگی خود قربانی زیادی شده است - اغلب شامل بزها و a می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cut an apple across the middle and the center will reveal a perfect pentagram.
[ترجمه گوگل]یک سیب را از وسط برش دهید و مرکز یک پنتاگرام عالی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]یک سیب را در وسط قرار دهید و مرکز یک pentagram کامل را نشان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "The key is in the last one". Father evoked that to me, just after he spoke of the pentagram . Everything may be connected.
[ترجمه گوگل]"کلید در آخرین است" پدر دقیقاً بعد از اینکه از پنتاگرام صحبت کرد، آن را برای من تداعی کرد همه چیز ممکن است متصل باشد
[ترجمه ترگمان]کلیدی در آخرین حلقه است پدرم آن را به من داد، درست بعد از اینکه در پنج پر ستاره صحبت کرد همه چیز ممکنه به هم ربط داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If the information they're giving is valuable and truthful like with "Watergate" or "the Pentagram Papers", and their motive don't matter.
[ترجمه گوگل]اگر اطلاعاتی که می‌دهند مانند «واترگیت» یا «مقاله‌های پنتاگرام» ارزشمند و درست باشد، و انگیزه آنها مهم نیست
[ترجمه ترگمان]اگر اطلاعات آن ها ارزشمند و صادق باشد مانند \"واترگیت\" یا \"اسناد pentagram\"، و انگیزه آن ها مهم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In Season Two, it appears in flames and the "A" becomes a pentagram.
[ترجمه گوگل]در فصل دوم، در شعله های آتش ظاهر می شود و "A" به پنتاگرام تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]در فصل دوم، در شعله های آتش ظاهر می شود و \"A\" تبدیل به یک pentagram می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] ستاره ی پنج پر

انگلیسی به انگلیسی

• five-pointed star, pentacle

پیشنهاد کاربران

a star with five points, drawn using five straight lines, sometimes used as a symbol of magic
ستاره ای با پنج نقطه، ترسیم شده با پنج خط مستقیم، که گاهی به عنوان نماد جادو استفاده می شود
He said he was interested in the occult, which explained the pentagram tattoo.
pentagram
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/pentagram

بپرس