pelvis

/ˈpelvəs//ˈpelvɪs/

معنی: لگن خاصره، حفره لگن خاصره، لگنچه کلیوی
معانی دیگر: (جانور شناسی - کالبد شناسی)، لگن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: pelves, pelvises
(1) تعریف: in many vertebrates, the basinlike structure formed by the hipbones and other bones that form a ring near the base of the spinal column.

(2) تعریف: the body cavity thus formed.

جمله های نمونه

1. Tilt the pelvis to keep your tummy and bottom tucked in.
[ترجمه گوگل]لگن را کج کنید تا شکم و قسمت پایینی شما به سمت داخل کشیده شود
[ترجمه ترگمان]لگن را باز کنید تا شکم تان را نگه دارید و کف آن را فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I felt my pelvis lifting off the ground.
[ترجمه گوگل]احساس کردم لگنم از روی زمین بلند شد
[ترجمه ترگمان] حس کردم که لگن هام از زمین بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Lynne Deeley suffered a crushed pelvis, multiple fractures to her leg, a broken ankle and head injuries.
[ترجمه گوگل]لین دیلی از لگن له شده، شکستگی های متعدد در پایش، شکستگی مچ پا و آسیب سر رنج می برد
[ترجمه ترگمان]لین Deeley از لگن خرد شده، شکستگی های متعدد در پای خود، قوزک شکسته و آسیب های سر رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Take care not to tilt your pelvis forward.
[ترجمه گوگل]مراقب باشید که لگن خود را به سمت جلو خم نکنید
[ترجمه ترگمان]مواظب باشید که لگن تان را به جلو کج نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Interlink hands and stretch up, tilting the pelvis.
[ترجمه گوگل]دست ها را به هم متصل کنید و به سمت بالا بکشید، لگن را کج کنید
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز می کند و کش و قوسی می دهد و لگن را کج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was managed conservatively, the fractured pelvis being treated by rest in bed.
[ترجمه گوگل]او به صورت محافظه کارانه مدیریت شد، لگن شکسته با استراحت در تخت درمان شد
[ترجمه ترگمان]او به طور محافظه کارانه مدیریت شد، لگن شکسته با استراحت در بس تر درمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Your body is arching, your pelvis is thrown forward. 07 am.
[ترجمه گوگل]بدن شما قوس می شود، لگن شما به جلو پرتاب شده است 07 صبح
[ترجمه ترگمان]بدن شما خم شده است، لگن شما به جلو پرتاب می شود فصل ۷
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Interlink hands and stretch up. Tilt the pelvis upwards - hold for 5 counts.
[ترجمه گوگل]دست ها را به هم متصل کنید و دراز کنید لگن را به سمت بالا خم کنید - 5 عدد نگه دارید
[ترجمه ترگمان]دست خود را دراز می کند و کش و قوسی می دهد لگن رو به سمت بالا به ۵ دست نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In figure A the pelvis is pushed forward so that the man is leaning backwards.
[ترجمه گوگل]در شکل A لگن به جلو رانده می شود به طوری که مرد به عقب متمایل می شود
[ترجمه ترگمان]در شکل یک لگن به جلو هل داده می شود تا مرد به عقب تکیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He may practise lifting the pelvis in order to turn sideways, which is an essential pattern for turning over in bed.
[ترجمه گوگل]او ممکن است بالا بردن لگن را تمرین کند تا به پهلو بچرخد، که یک الگوی ضروری برای چرخش در رختخواب است
[ترجمه ترگمان]او ممکن است لگن را به منظور چرخش از پهلو، که یک الگوی اساسی برای تبدیل شدن به تخت خواب است، تمرین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A woman had fallen off and broken her pelvis.
[ترجمه عباس اسماعیلزاده] یک زنی افتاده بود و لگنش شکسته بود.
|
[ترجمه گوگل]زنی افتاده بود و لگنش شکسته بود
[ترجمه ترگمان] یه زن افتاده و لگنش شکسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The scapula and pelvis were broken, but they may have been broken already in the pellet.
[ترجمه گوگل]کتف و لگن شکسته بودند، اما ممکن است قبلاً در گلوله شکسته شده باشند
[ترجمه ترگمان]استخوان کتف و استخوان شکسته بود، اما ممکن است قبلا با گلوله شکسته شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Willis underwent two operations by Patzakis to repair the injury, which involved controlling the infection and transplanting bone from his pelvis.
[ترجمه گوگل]ویلیس برای ترمیم جراحت تحت دو عمل جراحی توسط پاتزاکیس قرار گرفت که شامل کنترل عفونت و پیوند استخوان از لگن او بود
[ترجمه ترگمان]ویلیس دو عمل جراحی را توسط Patzakis انجام داد تا آسیب را ترمیم کند که شامل کنترل عفونت و پیوند استخوان از لگن او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لگن خاصره (اسم)
pelvis

حفره لگن خاصره (اسم)
pelvis

لگنچه کلیوی (اسم)
pelvis

تخصصی

[زمین شناسی] لگن خاصره، حفره لگن خاصره، لگنچه کلیوی

انگلیسی به انگلیسی

• pelvic girdle, structure made from a combination of several bones in the lower abdomen (anatomy)
your pelvis is the wide, curved group of bones at the level of your hips.

پیشنهاد کاربران

pelvis ( n ) ( pɛlvəs ) =the wide, curved set of bones at the bottom of the body that the legs and spine are connected to
pelvis
[پزشکی] 1. لگن: حلقه ی استخوانی بزرگ در قسمت تحتانی تنه 2. لگنچه: هرچیزکوچک شبیه لگن
pelvis = لگن، لگن خاصره
pelvis
نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت بدن انسان به انگلیسی:
✅️ skull / cranium = جمجمه 💀
✅️ cheekbone = استخوان گونه
✅️ jawbone / mandible = استخوان فک
✅️ ribcage = قفسه سینه
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ collarbone / clavicle = ترقوه، استخوان چنبر
✅️ shoulder blade / scapula = استخوان شانه، استخوان کتف
✅️ breastbone / sternum = استخوان جناغ سینه
✅️ humerus = استخوان بازو
❗️جمع: hemeri ( هیومِرای )
✅️ rib = دنده
✅️ vertebra = مهره ی ستون فقرات
❗️جمع: vertebrae ( وِرتِبریی )
✅️ spine / backbone = ستون فقرات
✅️ ulna = استخوان زند زیرین
✅️ radius = استخوان زند زِبَرین
✅️ pelvis = لگن، لگن خاصره
✅️ hip bone = استخوان خاصره
✅️ tailbone / coccyx = دنبالچه
✅️ thigh bone / femur = استخوان ران
✅ cartilage = غضروف
✅ tibia / shin bone = استخوان درشت نی
✅ fibula = استخوان نازک نی

بپرس