صفت ( adjective )
• : تعریف: feigning charity and moral purity; hypocritical in one's attitude of benevolence.
• مترادف: sanctimonious
• مشابه: holier-than-thou, hypocritical, moralistic, priggish, self-righteous
• مترادف: sanctimonious
• مشابه: holier-than-thou, hypocritical, moralistic, priggish, self-righteous
- The old woman's Pecksniffian relatives visited her in her sickbed in the hope of being included in her will.
[ترجمه گوگل] بستگان Pecksniffian پیرزن او را در بستر بیماری ملاقات کردند به این امید که در وصیت نامه او گنجانده شوند
[ترجمه ترگمان] بستگان old پیرزن در بس تر بیماری از او دیدن کردند، به امید اینکه او در وصیت نامه حضور داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بستگان old پیرزن در بس تر بیماری از او دیدن کردند، به امید اینکه او در وصیت نامه حضور داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید