اسم ( noun )
• (1) تعریف: a member of the class of farm laborers and small farmers, esp. in Europe.
- In feudal times, peasants worked the land but had no right to own it.
[ترجمه گوگل] در دوران فئودالی، دهقانان زمین را کار می کردند اما حق مالکیت آن را نداشتند
[ترجمه ترگمان] کشاورزان در زمان فئودالی، زمین را به کار گرفتند، ولی حق نداشتند مالک آن شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کشاورزان در زمان فئودالی، زمین را به کار گرفتند، ولی حق نداشتند مالک آن شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: an unsophisticated country person, or a person considered to be crude and unlearned.
• مشابه: clodhopper, rustic
• مشابه: clodhopper, rustic
- What would a peasant like him know about art?
[ترجمه مهتاب] ادم بی ادراکی مثل او از هنر چه میداند؟|
[ترجمه علی جادری] دهاتی مثل او از هنر چه می داند؟|
[ترجمه محمد شفیعی] آدم بی ادراکی چون وی از هنر چه میشناسد|
[ترجمه گوگل] دهقانی مثل او از هنر چه می داند؟[ترجمه ترگمان] دهقانی مثل او درباره هنر چه می داند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید