معنی: در، صدف، مروارید، اب مروارید، مرواریدی، مروارید نشان کردن، با مروارید اراستن، صدف وار کردنمعانی دیگر: رودخانه ی پرل (در ایالت می سی سی پی - امریکا)، لولو، کسپرج، (از نظر زیبایی یا اندازه یا شکل یا رنگ و غیره) مرواریدسان، در مانند، مروارید صید کردن، به شکل یا رنگ مروارید درآوردن، به صورت قطره های مروارید مانند در آوردن، دانه دانه شدن یا کردن، ساخته شده از صدف، رجوع شود به: mother-of-pearl، (رنگ) خاکستری مایل به آبی، درفام، صدفی، با مروارید آراستن، در آذین کردن، مردمک چشم
• (1)تعریف: a smooth, hard, glossy deposit, valued as a gem, that is formed inside the shells of oysters and some other mollusks to cover an irritant object such as a grain of sand.
• (2)تعریف: the nacreous deposit that lines the insides of some mollusks' shells; mother-of-pearl.
• (3)تعریف: a person or thing considered to be beautiful or valuable. • مشابه: gem, jewel, treasure
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: pearls, pearling, pearled
• : تعریف: to ornament with or as if with pearls.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• (1)تعریف: to dive for or seek pearls.
• (2)تعریف: to form into beads that resemble pearls.
[ترجمه گوگل]این یک مروارید واقعی است، نه یک تقلید [ترجمه ترگمان] این یه مروارید واقعیه، نه تقلیدی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The police are looking into the pearl robbery.
[ترجمه گوگل]پلیس در حال بررسی سرقت مروارید است [ترجمه ترگمان]پلیس داره به سرقت مروارید نگاه می کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. "You don't need to do that," said Pearl assertively.
[ترجمه گوگل]پرل با قاطعیت گفت: "نیازی به انجام این کار ندارید " [ترجمه ترگمان]پرل assertively می گوید: \" لازم نیست این کار را بکنی \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There was something about Pearl that mes-merised her.
[ترجمه گوگل]چیزی در مورد پرل وجود داشت که او را مجذوب خود کرد [ترجمه ترگمان] یه چیزی در مورد \"پیرل\" بود که ازش محافظت کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Franklin D. Roosevelt described the bombing of Pearl Harbor in 1947 as 'a day that will live in infamy'.
[ترجمه گوگل]فرانکلین دی روزولت بمباران پرل هاربر در سال 1947 را به عنوان "روزی که در بدنامی زندگی خواهد کرد" توصیف کرد [ترجمه ترگمان]فرانکلین دی روزولت بمب گذاری پرل هاربر را در سال ۱۹۴۷ به عنوان روزی توصیف کرد که در رسوایی به سر می برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Pearl Harbor was the principal American bastion in the Pacific.
[ترجمه گوگل]پرل هاربر سنگر اصلی آمریکا در اقیانوس آرام بود [ترجمه ترگمان]بندرگاه پرل یکی از استحکامات اصلی آمریکا در اقیانوس آرام بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He bought his girlfriend a pearl necklace.
[ترجمه گوگل]او برای دوست دخترش یک گردنبند مروارید خرید [ترجمه ترگمان] اون دوست دخترش یه گردن بند مرواریدی خریده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The pearl, valued at £75 000, is so big that it has been described as a freak of nature.
[ترجمه گوگل]این مروارید به ارزش 75000 پوند به قدری بزرگ است که از آن به عنوان یک عجیب و غریب از طبیعت یاد شده است [ترجمه ترگمان]این مروارید که به ارزش ۷۵ هزار پوند ارزش دارد به قدری بزرگ است که به عنوان یک عجیب الخلقه طبیعی توصیف شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The ski resort is known as the Pearl of the Alps.
[ترجمه گوگل]این پیست اسکی به مروارید آلپ معروف است [ترجمه ترگمان]پیست اسکی به مروارید کوه های آلپ مشهور است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• white shiny bead commonly used for jewelry; beloved person search for pearls, dive for pearls; extract pearls a pearl is a hard, shiny white ball which grows inside the shell of some oysters. pearls are used for making jewellery.
پیشنهاد کاربران
مروارید نام رودخانه ای در چین هم هست
قرص ژله ای مروارید مانند
Pearl harbor: بندرگاه مروارید مکانی از خاک آمریکا که ژاپن به آن حمله نظامی کرد
pearl – a small round bead, usually white in color, that is often used for jewelry * A small white pearl hung on the delicate chain necklace.
pearl 2 ( n ) ( also mother - of - pearl ) =the hard, smooth, shiny substance in various colors that forms a layer inside the shells of some types of shellfish, e. g. pearl buttons.
pearl 1 ( n ) ( pərl ) =a small, hard, shiny, white ball that forms inside the shell of an oyster and is of great value as a jewel, e. g. a string of pearls. a pearl necklace.
مروارید
مثال: Pearls Of Admonition معنی : نصیحت ها ، موعظه ها
Pearl of wisdom=important advice
مروارید a brooch set with rubies and pearls
مروارید
پرل شیشه ای ، glass pearl برای انجام بعضی آزمایش ها مجاز به استفاده از ماده های ضد انعقادی معمول در آزمایشگاه نیستیم با این حال باید از منعقد شدن خون جلوگیری کنیم MEHDI . KHAJEH پرل شیشه ای ، glass pearl ... [مشاهده متن کامل]
گوی های کوچک شیشه ای هستند که در آزمایشگاه های تشخیص طبی برای دِفییرنه کردن با فیبرین زدایی و در نهایت برای جلوگیری از لخته شدن خون مورد استفاده قرار می گیرد در آزمایشگاه تشخیص طبی تعداد 20 عدد پرل شیشه ای را داخل یک ارلن مناسب می ریزند در ادامه به ارلن 10 سی سی خون بیمار اضافه می کنند محتوی ارلن را به مدت نیم ساعت حرکت دورانی یا چرخشی می دهند. فیبرین ها به دور پرل ها می پیچند در نتیجه از انعقاد خون جلوگیری به عمل می آید برای انجام آزمایش از این خون استفاده می شود. پرل ها همراه با فیبرین ارزشی ندارد دور ریخته می شودMEHDI . KHAJEH