paycheck

/ˈpeɪˌtʃek//ˈpeɪˌtʃek/

چک حقوق ماهیانه، چک یا حواله ی دستمزد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a bank check in payment of wages or salary.

(2) تعریف: wages or salary.
مشابه: pay

جمله های نمونه

1. She deposited her paycheck every Saturday.
[ترجمه صادقی] او هر شنبه حقوق خود را واریز میکند. ( به حساب پس اندازشواریز میکند )
|
[ترجمه گوگل]او هر شنبه چک حقوق خود را واریز می کرد
[ترجمه ترگمان]او هر شنبه حقوقش را به او سپرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They've worked for about two weeks without a paycheck.
[ترجمه صادقی] انها حدود ۲ هفته بدون حقوق کارکرده اند
|
[ترجمه گوگل]آنها حدود دو هفته بدون حقوق کار کرده اند
[ترجمه ترگمان]دو هفته است که کار کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Paycheck dependency is sometimes an incurable disease.
[ترجمه گوگل]وابستگی به چک حقوق گاهی یک بیماری لاعلاج است
[ترجمه ترگمان]وابستگی Paycheck گاهی یک بیماری غیرقابل درمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many women seek automatic paycheck deductions after the court agreement, when they realize their ex-husbands are not making payments.
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان پس از توافق دادگاه، زمانی که متوجه می‌شوند شوهر سابقشان پرداختی نمی‌کنند، به دنبال کسر خودکار حقوق خود هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زنان به دنبال کسورات حقوق خود پس از توافق دادگاه هستند، زمانی که متوجه می شوند شوهران سابق آن ها پرداخت ها را انجام نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A single large paycheck had thrown into doubt not only the compensation system but also the long-standing pecking order within Salomon Brothers.
[ترجمه گوگل]تنها یک چک بزرگ حقوق نه تنها سیستم جبران خسارت، بلکه دستور نوک زدن طولانی مدت در برادران سالومون را نیز زیر سوال برده بود
[ترجمه ترگمان]یک چک حقوقی بزرگ نه تنها به سیستم جبران خسارت وارد شده بود بلکه نظم بلند پایه را نیز در بین سالومون برادرز قرار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That measly little paycheck barely covered the rent.
[ترجمه گوگل]آن چک حقوق اندک به سختی کفاف اجاره را می داد
[ترجمه ترگمان]این پول فقط اجاره رو کم می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most of my paycheck just goes to living expenses.
[ترجمه گوگل]بیشتر حقوق من صرف هزینه های زندگی می شود
[ترجمه ترگمان]بیشتر چک حقوق من صرف هزینه های زندگی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A steady paycheck also impresses serious people when you want to buy a house or own a car-or even make a trip.
[ترجمه گوگل]وقتی می خواهید خانه بخرید یا ماشین داشته باشید یا حتی سفر کنید، یک چک حقوق ثابت افراد جدی را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]چک ثابتی نیز به افراد جدی وقتی که می خواهید یک خانه بخرید یا اتومبیل خود را بخرید یا حتی یک سفر بسازید را نیز تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He pledged not to accept a paycheck until the Bears won a game.
[ترجمه گوگل]او متعهد شد تا زمانی که خرس ها در یک بازی پیروز نشوند، چک حقوقی را قبول نکند
[ترجمه ترگمان]او قول داد که چک چک را قبول نکند تا اینکه خرس ها یک بازی را برنده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Steph was accustomed to a regular paycheck.
[ترجمه گوگل]استف به حقوق و دستمزد معمولی عادت کرده بود
[ترجمه ترگمان]استف به حقوق منظمی عادت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For tomorrow the paycheck might turn to a pink slip.
[ترجمه گوگل]برای فردا ممکن است چک حقوق به یک لغزش صورتی تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]برای فردا حقوقش به صورت برگه صورتی رنگی تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All that work for this miserable paycheck!
[ترجمه گوگل]همه چیز برای این چک حقوق بدبخت!
[ترجمه ترگمان]اون همه کار واسه این چک حقوقی! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your paycheck is deposited directly into your account for greater security.
[ترجمه گوگل]چک حقوق شما برای امنیت بیشتر مستقیماً به حساب شما واریز می شود
[ترجمه ترگمان]حقوق شما به خاطر امنیت بیشتر در حساب شما قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But whatever the size of his paycheck, Wunderlich is still a professional athlete.
[ترجمه گوگل]اما واندرلیچ به هر اندازه که حقوقش باشد، همچنان یک ورزشکار حرفه ای است
[ترجمه ترگمان]اما هر چه اندازه چک حقوق او بیشتر باشد، Wunderlich هنوز یک ورزش کار حرفه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Meaningful work always pays dividends beyond the paycheck when we embrace it with energy and commitment.
[ترجمه گوگل]کار پرمعنا، زمانی که آن را با انرژی و تعهد بپذیریم، همیشه سودی فراتر از چک پرداخت می کند
[ترجمه ترگمان]کار Meaningful همیشه سود سهام فراتر از چک را می دهد زمانی که ما آن را با انرژی و تعهد در آغوش می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• salary voucher, check that is given as a salary payment

پیشنهاد کاربران

چک حقوق، چک یا حواله ی دستمزد
مثال:
They've worked for about two weeks without a paycheck.
آنها برای تقریبا دو هفته بدون چک حقوق کار کرده اند.
چک حقوقی
Noun - countable - AmE :
مقدار حقوق دریافتی هر شخص
Pay packet
فیش حقوقی
دریافت حقوق چک را بگیر رو خلاص
دریافتی یا حقوق در قالب چک
چک حقوق، چک دستمزد

بپرس