patrol boat

جمله های نمونه

1. An armed patrol boat will escort the shipment.
[ترجمه گوگل]یک قایق گشتی مسلح محموله را اسکورت می کند
[ترجمه ترگمان]یک قایق گشت مسلح محموله رو اسکورت میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A new type of patrol boat was launched from the Essex coast yesterday.
[ترجمه گوگل]دیروز نوع جدیدی از قایق های گشتی از سواحل اسکس به آب انداخته شد
[ترجمه ترگمان]دیروز نوع جدیدی از قایق گشتی از ساحل اسکس شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But lifeguards on a patrol boat sent to the area could not locate the whale.
[ترجمه گوگل]اما ناجیان غریق سوار بر قایق گشتی که به منطقه اعزام شده بودند نتوانستند مکان نهنگ را پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]اما lifeguards در یک قایق گشت که به منطقه فرستاده شود نمی توانست وال را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The big patrol boat cut its engines as it drew level, and the grey-painted military hull sank down into the water.
[ترجمه گوگل]قایق گشتی بزرگ موتورهایش را قطع کرد و بدنه نظامی با رنگ خاکستری در آب فرو رفت
[ترجمه ترگمان]قایق گشت بزرگ موتور خود را به همان سرعتی که به سمت پایین کشیده شده بود، قطع کرد و بدنه نظامی رنگ شده، در آب فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their lead over the patrol boat was down to two hundred yards.
[ترجمه گوگل]فاصله آنها با قایق گشتی تا دویست یاردی بود
[ترجمه ترگمان]سرب بر قایق گشت تا دویست یاردی پایین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The North's patrol boat crossed the disputed western sea border this morning, drawing warning shots from a South Korean navy vessel, the statement said.
[ترجمه گوگل]در این بیانیه آمده است که قایق گشتی کره شمالی صبح امروز از مرز دریای مورد مناقشه غربی عبور کرد و با شلیک هشدار از سوی یک کشتی نیروی دریایی کره جنوبی مواجه شد
[ترجمه ترگمان]در این بیانیه گفته شده است که قایق گشتی کره شمالی امروز صبح از مرز مورد مناقشه دریای غربی عبور کرده است و از یک کشتی نیروی دریایی کره جنوبی خبر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Local media reported that Chilean patrol boat "lautaro" has rushed to join "Leah Klein II" number.
[ترجمه گوگل]رسانه های محلی گزارش دادند که قایق گشتی شیلیایی "لائوتارو" برای پیوستن به شماره "لیا کلین دوم" عجله کرده است
[ترجمه ترگمان]رسانه های محلی گزارش دادند که قایق گشتی شیلی \"lautaro\" به سرعت به \"لیا کلاین II\" ملحق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And when they encountered a patrol boat during the nighttime voyage, Mestas' friend cut the engine on his boat for silence.
[ترجمه گوگل]و هنگامی که در طول سفر شبانه با یک قایق گشتی مواجه شدند، دوست مستاس موتور قایق خود را برای سکوت قطع کرد
[ترجمه ترگمان]و هنگامی که در طول سفر شبانه با یک قایق گشت زنی مصادف شد، دوست Mestas موتور را خاموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Last month, a Malaysian police patrol boat fired warning shots before arresting three Indonesian maritime officers.
[ترجمه گوگل]ماه گذشته، یک قایق گشتی پلیس مالزی قبل از دستگیری سه افسر دریایی اندونزیایی، تیر اخطار شلیک کرد
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته، یک قایق گشتی پلیس مالزی قبل از دستگیری سه مامور نیروی دریایی اندونزی به شلیک هشدار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In an incident in March, a Chinese patrol boat threatened a Philippine oil-exploration ship in the area, Mr. del Rosario said.
[ترجمه گوگل]آقای دل روزاریو گفت که در یک حادثه در ماه مارس، یک قایق گشت چینی یک کشتی اکتشاف نفت فیلیپینی در این منطقه را تهدید کرد
[ترجمه ترگمان]به گفته آقای دل روزاریو، در یک حادثه در ماه مارس، یک قایق گشتی چین یک کشتی اکتشاف نفت فیلیپین را در این ناحیه مورد تهدید قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. South Korea says the North Korean patrol boat suffered heavy damage in the exchange before retreating.
[ترجمه گوگل]کره جنوبی می گوید قایق گشتی کره شمالی قبل از عقب نشینی در مبادله خسارت سنگینی دیده است
[ترجمه ترگمان]کره جنوبی می گوید که قایق گشتی کره شمالی قبل از عقب نشینی متحمل خسارات شدیدی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A police patrol boat hailed to us to come to.
[ترجمه گوگل]یک قایق گشت پلیس از ما استقبال کرد تا بیاییم
[ترجمه ترگمان]یک قایق گشت پلیس به ما خوش آمد گفت که بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. South Korea has deployed a high-speed patrol boat armed with missiles to its disputed western maritime border with the North.
[ترجمه گوگل]کره جنوبی یک قایق گشتی تندرو مجهز به موشک در مرز دریایی مورد مناقشه غربی خود با شمال مستقر کرده است
[ترجمه ترگمان]کره جنوبی یک قایق گشتی پرسرعت به همراه موشک به مرز دریایی مورد مناقشه غرب با شمال مستقر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When a patrol boat got the hungry and shivering dog, they found no identification on her other than a brown collar.
[ترجمه گوگل]وقتی یک قایق گشتی سگ گرسنه و لرزان را گرفت، آنها هیچ شناسه ای به جز قلاده قهوه ای روی او پیدا نکردند
[ترجمه ترگمان]وقتی یک قایق گشت، سگ گرسنه و لرزان را دید، هیچ هویتی از او به جز یقه قهوه ای پیدا نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] قایق گشتی

انگلیسی به انگلیسی

• boat that patrols an area
a patrol boat is a small boat used by the navy for patrolling the coast or for small naval operations.

پیشنهاد کاربران

بپرس