patois

/ˈpætwɑːz//ˈpætwɑːz/

معنی: لهجه محلی، لهجه ولایتی وشهرستانی، لهجه عوام
معانی دیگر: (زبان شناسی)، بوم گویش، گویش شهرستانی یا دهاتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: patois
(1) تعریف: a rural or regional variety of a language, esp. in France, that is considered to be substandard; dialect.
مشابه: dialect, idiom, language, lingo, regionalism, speech, tongue, vernacular

(2) تعریف: the speech of a social subgroup; jargon; cant.
مترادف: argot, cant, idiom, jargon, lingo
مشابه: language, patter, slang

- the patois of computer hackers
[ترجمه Mnemon] زبان مورد استفاده توسط هکرهای کامپیوتر
|
[ترجمه گوگل] هکرهای کامپیوتری
[ترجمه ترگمان] استفاده از هکرهای کامپیوتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. In France patois was spoken in rural, less developed regions.
[ترجمه گوگل]در فرانسه patois در مناطق روستایی و کمتر توسعه یافته صحبت می شد
[ترجمه ترگمان]در فرانسه، اهالی بومی در مناطق روستایی و کم تر توسعه یافته صحبت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He speaks the local patois.
[ترجمه گوگل]او به زبان محلی پاتوآ صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]اون با لهجه محلی محلی حرف میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Latin words died, replaced by ones in patois.
[ترجمه گوگل]واژه‌های لاتین مردند و در پاتویس جایگزین آن‌ها شدند
[ترجمه ترگمان]کلمات لاتین died و با لهجه غلیظ و عوامانه جای گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His comprehension of the patois was total.
[ترجمه گوگل]درک او از پاتوآ کامل بود
[ترجمه ترگمان]درک او از لهجه محلی لهجه محلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Patois was a success for the group in so far as they used it succinctly to communicate rejection of authority.
[ترجمه گوگل]Patois برای گروه موفقیت آمیز بود تا جایی که آنها به طور خلاصه از آن برای بیان رد اقتدار استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]patois برای گروهی که تا کنون به طور مختصر از آن استفاده کرده اند برای برقراری ارتباط با قدرت موفق بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Patois cannot be neglected if we wish to study the history and languages of Macao.
[ترجمه گوگل]اگر بخواهیم تاریخ و زبان های ماکائو را مطالعه کنیم، نمی توان از Patois غافل شد
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهیم تاریخ و زبان ماکائو را مطالعه کنیم، نمی توانیم نادیده بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As a patois, or colloquial, slang is permeated with rich local color and flavor.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک پاتوآ یا محاوره ای، زبان عامیانه با رنگ و طعم غنی محلی نفوذ می کند
[ترجمه ترگمان]زبان عامیانه، یا محاوره ای، دارای رنگ محلی غنی و طعم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its leaders and managers refuse to speak a polyglot language derived from the patois of lawyers, accountants, and pop psychologists.
[ترجمه گوگل]رهبران و مدیران آن از صحبت کردن به زبان چند زبانی که برگرفته از حقایق حقوقدانان، حسابداران و روانشناسان پاپ است، امتناع می‌ورزند
[ترجمه ترگمان]رهبران و مدیران آن از صحبت کردن یک زبان چندزبانه که از زبان عامیانه مردم، حسابداران، و روانشناسان پاپ مشتق شده است، امتناع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When you actually stop and fink about what you just said, you say oh no, I slipped back into Patois.
[ترجمه گوگل]وقتی واقعاً می ایستید و در مورد چیزی که گفتید فکر می کنید، می گویی اوه نه، من دوباره به پاتوآ رفتم
[ترجمه ترگمان]وقتی که در واقع در مورد چیزی که گفتید توقف کنید، گفتید که اوه، نه، من دوباره به patois برگشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Both neighborhoods had a strong spiritual sense, a different musical culture, unique foods, and unappreciated patois.
[ترجمه گوگل]هر دو محله دارای حس معنوی قوی، فرهنگ موسیقی متفاوت، غذاهای منحصر به فرد و پاتوآهای قدردانی نشده بودند
[ترجمه ترگمان]هر دو محله دارای یک حس معنوی قوی، یک فرهنگ موسیقی متفاوت، غذاهای منحصر به فرد و زبان unappreciated unappreciated بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And then, protected against the pitfalls of this curious patois, you can book your ticket to Tokyo in complete confidence.
[ترجمه گوگل]و سپس، در برابر خطرات این پاتوآی کنجکاو محافظت می‌کنید، می‌توانید با خیال راحت بلیط خود را به مقصد توکیو رزرو کنید
[ترجمه ترگمان]و بعد، با لهجه غلیظ و عوامانه مردم، می توانید بلیط خود را با اطمینان کامل به توکیو رزرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The West Country dialect smacks as much of the farmyard as the patois of the French peasant, or the even more deliberate drawl of the Texan cattleman.
[ترجمه گوگل]گویش وست کانتری به اندازه ی حیاط مزرعه ی دهقان فرانسوی، یا حتی کشش عمدی تر گاودار تگزاسی به چشم می خورد
[ترجمه ترگمان]لهجه دهاتی غربی با لهجه غلیظ دهقانان فرانسوی و یا حتی لحن کش دار of تگزاسی، بیشتر قسمت های مزرعه را به هم می کوبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All consonants near the front vowel can be regarded as palatalized variphones to make oppositions to those near the central and back vowels in Mongolian Chakhar patois.
[ترجمه گوگل]همه صامت‌های نزدیک به مصوت جلویی را می‌توان به‌عنوان واریوفون‌های کامی‌شده در نظر گرفت تا با حروف صدادار مرکزی و پشتی در چاخار پاتوآ مغولی مخالفت کند
[ترجمه ترگمان]همه مصوت های نزدیک به مصوت اول را می توان به عنوان palatalized variphones در نظر گرفت تا تعارضات خود را با لهجه محلی و عوامانه خود در برابر صداهای داخلی و مرکزی مغولستان به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We will oversee the strategic implementation of decisions with a finely developed set of metrics, says Jones in the patois peculiar to those who spend 40 years as a leatherneck .
[ترجمه گوگل]جونز در پاتوآی که مخصوص کسانی است که 40 سال را به عنوان یک چرمی گذرانده اند، می گوید: ما بر اجرای استراتژیک تصمیمات با مجموعه ای دقیق از معیارها نظارت خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]جونز با لهجه غلیظ و عوامانه مردم که ۴۰ سال را به عنوان یک leatherneck هزینه می کنند، می گوید: ما بر اجرای استراتژیک تصمیمات با یک سری از معیارهای بسیار پیشرفته نظارت خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لهجه محلی (اسم)
brogan, brogue, patois, patter

لهجه ولایتی و شهرستانی (اسم)
patois

لهجه عوام (اسم)
patois

انگلیسی به انگلیسی

• common language, form of language used by the masses; local dialect, provincial form of language
a patois is a form of a language that is spoken by the ordinary people in a particular area of a country. it has different pronunciations, words, and grammar from more formal varieties of the language.

پیشنهاد کاربران

اصطلاحات یا زبانی که توسط گروهی از مردم استفاده میشود.

بپرس