paramecium

/ˌperəˈmiːsiəm//ˌperəˈmiːsiəm/

(جانورشناسی) پرا دراز (جنس paramecium از مژکداران باریک آبهای شیرین)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: paramecia, parameciums
• : تعریف: any of several one-celled protozoans that move by means of cilia and have a large oral groove.

جمله های نمونه

1. The structure of the cortical surface of Paramecium bursaria is studied. On the whole surface of Paramecium, there is a network formed by the convex of the pellicle.
[ترجمه گوگل]ساختار سطح قشر پارامسیوم بورساریا مورد مطالعه قرار گرفته است در کل سطح پارامسیوم، شبکه ای وجود دارد که از محدب ریزدانه تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار سطح cortical of bursaria مورد مطالعه قرار گرفته است در کل سطح of، یک شبکه متشکل از محدب of وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The fine structure of Chlorella -bearing Paramecium bursaria and Chlorella -free Paramecium bursaria were studied with transmission electron microscopy.
[ترجمه گوگل]ساختار ریز پارامسیوم بورساریای حاوی کلرلا و پارامسیوم بورساریای بدون کلرلا با میکروسکوپ الکترونی عبوری مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ساختار ظریف of - bursaria و Paramecium آزاد chlorella bursaria با میکروسکوپ الکترونی ترانسمیشن مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To wit: Paramecium Pond, (pictured) edging a rich, botanical garden through which travels a stream fed by nearby waterfall.
[ترجمه گوگل]نکته جالب: حوض پارامسیوم، (تصویر) لبه باغی غنی و گیاه شناسی که از طریق آن نهری می گذرد که از آبشار مجاور تغذیه می شود
[ترجمه ترگمان]برای هوش: Paramecium پوند (تصویر شده)یک باغ بزرگ گیاهی و گیاهی را که طی آن جویباری از آبشار نزدیک به آن تغذیه می شود را طی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The yield of outdoor culture of Paramecium aurelia closely related to the temperature, illumination and diet.
[ترجمه گوگل]عملکرد کشت در فضای باز Paramecium aurelia ارتباط نزدیکی با دما، نور و رژیم غذایی دارد
[ترجمه ترگمان]بازده فرهنگ در فضای باز of مربوط به دما، روشنایی و رژیم غذایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is found that the fecundity of paramecium and the energy of enzyme descend with the increasing of density of CdCl2after dealing with paramecium by CdCl2of different density.
[ترجمه گوگل]مشخص شد که باروری پارامسیوم و انرژی آنزیم با افزایش چگالی CdCl2 پس از برخورد با پارامسیوم توسط CdCl2 با چگالی های مختلف کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]مشخص شده است که باروری paramecium و انرژی آنزیم با افزایش تراکم of در برخورد با paramecium با چگالی متفاوت CdCl۲of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That means that under the right conditions, you might be able to see an ameoba proteus, a human egg, and a paramecium without using magnification.
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که در شرایط مناسب، ممکن است بتوانید یک آمئوبا پروتئوس، یک تخم انسان و یک پارامسیوم را بدون استفاده از بزرگنمایی ببینید
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که تحت شرایط مناسب، شما ممکن است قادر به دیدن یک ameoba، یک تخم انسان، و یک paramecium بدون استفاده از بزرگنمایی باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An automatic counting system was developed to count the ciliate, such as paramecium, and obtained more accurate and efficient results as compared to the manual counting method.
[ترجمه گوگل]یک سیستم شمارش خودکار برای شمارش مژه‌داران مانند پارامسیوم توسعه داده شد و نتایج دقیق‌تر و کارآمدتری در مقایسه با روش شمارش دستی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]یک سیستم شمارش اتوماتیک برای شمارش the، مانند paramecium، توسعه داده شد و نتایج دقیق تر و کارآمدتر را در مقایسه با روش شمارش دستی بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The teaching scheme can not only present the living materials for the observation of paramecium and hydra, but also cultivate and raise students' professional interests and synthetic abilities.
[ترجمه گوگل]طرح آموزشی نه تنها می تواند مواد زنده را برای مشاهده پارامسیوم و هیدرا ارائه دهد، بلکه می تواند علایق حرفه ای و توانایی های مصنوعی دانش آموزان را پرورش داده و افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]طرح تدریس نه تنها می تواند مواد زنده را برای مشاهده of و hydra، بلکه همچنین پرورش و پرورش منافع حرفه ای و توانایی های مصنوعی، ارائه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For some lower animals, movement is undirected and random, such as a Paramecium blundering about its environment.
[ترجمه گوگل]برای برخی از حیوانات پایین تر، حرکت بدون جهت و تصادفی است، مانند اشتباه پارامسیوم در مورد محیط خود
[ترجمه ترگمان]برای برخی حیوانات پایین تر، حرکت بدون جهت و تصادفی است، مانند a که در مورد محیط آن اشتباه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When I watched a tiny zebra fish for over three hours through a confocal microscope, waiting for it to feed on paramecium, the patience needed for research became apparent.
[ترجمه گوگل]هنگامی که بیش از سه ساعت از طریق میکروسکوپ کانفوکال یک گورخر ماهی کوچک را تماشا کردم و منتظر بود تا از پارامسیوم تغذیه کند، صبر مورد نیاز برای تحقیق آشکار شد
[ترجمه ترگمان]زمانی که ماهی کوچک گورخر را دیدم که بیش از سه ساعت از طریق میکروسکوپ confocal به مدت بیش از سه ساعت در انتظار آن بود تا به paramecium برسد، صبر لازم برای تحقیق آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And unlike all of those other so-called heroes, who battle the bad guys come hell or high water, Paramecium is a fleer not a fighter.
[ترجمه گوگل]و بر خلاف تمام آن به اصطلاح قهرمانان دیگر، که با آدم های بد به جهنم یا آب بالا می جنگند، پارامسیوم یک فراری است نه یک جنگنده
[ترجمه ترگمان]و بر خلاف همه آن همه - قهرمانان معروف که در جنگ به جهنم یا آب بالا می روند، Paramecium است که یک جنگجو نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of single-celled organism

پیشنهاد کاربران

بپرس