1. The snake uses its venom to stun or paralyze its victims.
[ترجمه گوگل]این مار از سم خود برای بیهوش کردن یا فلج کردن قربانیان خود استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]مار از زهر خود برای گیج کردن یا فلج کردن قربانیان استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The net effect is to paralyze the organization in the present.
[ترجمه گوگل]اثر خالص فلج کردن سازمان در زمان حال است
[ترجمه ترگمان]اثر خالص آن است که سازمان را در حال حاضر فلج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But Sadat did not let those memories paralyze her, she recalled in a recent visit here.
[ترجمه گوگل]اما سادات نگذاشت آن خاطرات او را فلج کند، او در یک بازدید اخیر از اینجا به یاد می آورد
[ترجمه ترگمان]اما سادات اجازه نداد که این خاطرات او را فلج کنند، او در دیدار اخیرش از اینجا به خاطر می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The drivers threatened to paralyze the country wharfs to fight against President Li which is not welcomed.
[ترجمه گوگل]رانندگان تهدید به فلج کردن اسکله های کشور برای مبارزه با رئیس جمهور لی کردند که مورد استقبال قرار نگرفت
[ترجمه ترگمان]رانندگان تهدید کردند که کشور را فلج کرده اند تا علیه رئیس جمهور لی که مورد استقبال قرار نمی گیرد، مبارزه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The fear of getting it wrong can paralyze a leader.
[ترجمه گوگل]ترس از اشتباه گرفتن می تواند یک رهبر را فلج کند
[ترجمه ترگمان]ترس از اشتباه گرفتن می تواند یک رهبر را فلج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Objective: The decrease false ball to paralyze sufferer again and again the aspiration pneumonitis occurrence.
[ترجمه گوگل]هدف: کاهش توپ کاذب باعث فلج شدن دوباره و دوباره بروز پنومونیت آسپیراسیون در فرد مبتلا می شود
[ترجمه ترگمان]هدف: کاهش توپ کاذب ممکن است بار دیگر بیمار را فلج کرده و بار دیگر آرزوی وقوع را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Strict regulations that paralyze economic activity.
[ترجمه گوگل]مقررات سختگیرانه ای که فعالیت های اقتصادی را فلج می کند
[ترجمه ترگمان]مقرراتی محکم و شدید که فعالیت اقتصادی را فلج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Chances are they will only scatter and paralyze your thinking.
[ترجمه گوگل]این احتمال وجود دارد که آنها فقط تفکر شما را پراکنده و فلج کنند
[ترجمه ترگمان]احتمال داره که اونا فقط پراکنده بشن و فکر تو رو فلج کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. So friend, your low confidence will limit and paralyze you.
[ترجمه گوگل]پس دوست، اعتماد به نفس کم شما را محدود و فلج می کند
[ترجمه ترگمان]پس دوست، اعتماد به نفس کم شما را محدود می کند و فلج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. LIFELife's challenges are not supposed paralyze you, they're supposed to help your discover who you are.
[ترجمه گوگل]قرار نیست چالش های LIFELife شما را فلج کند، آنها قرار است به شما کمک کنند تا بفهمید که هستید
[ترجمه ترگمان]چالش های LIFELife نباید شما را فلج کنند، آن ها قرار است به شما کمک کنند تا به شما کمک کنند که شما چه کسی هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Tackle your fears Pressure doesn't paralyze you, fear does.
[ترجمه گوگل]با ترس های خود مقابله کنید فشار شما را فلج نمی کند، ترس فلج می کند
[ترجمه ترگمان]اما فشار ترس تو باعث فلج شدن تو نمی کنه، ترس هم باعث فلج شدن تو نمیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Even the smallest slip could permanently paralyze the patient.
[ترجمه گوگل]حتی کوچکترین لغزش می تواند بیمار را برای همیشه فلج کند
[ترجمه ترگمان]حتی کوچک ترین لغزشی می توانست بیمار را فلج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They use their stings to paralyze prey, usually insects or small rodents, or may deliver a painful sting to incautious persons.
[ترجمه گوگل]آنها از نیش خود برای فلج کردن طعمه، معمولاً حشرات یا جوندگان کوچک استفاده می کنند، یا ممکن است نیش دردناکی را به افراد بی احتیاط منتقل کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از نیش خود برای فلج کردن طعمه استفاده می کنند، معمولا حشرات یا جوندگان کوچک را فلج می کنند و یا ممکن است یک نیش دردناک را به افراد incautious تحویل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Treatment includes medications that paralyze or kill intestinal parasitic worms, such as albendazole or mebendazole.
[ترجمه گوگل]درمان شامل داروهایی است که کرمهای انگلی روده را فلج میکنند یا از بین میبرند، مانند آلبندازول یا مبندازول
[ترجمه ترگمان]درمان شامل داروهایی است که کرم انگل روده را فلج می کنند یا می کشند، مانند albendazole یا mebendazole
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. If unsolved, the problem will sooner or later paralyze our strategy and our foreign policy.
[ترجمه گوگل]اگر این مشکل حل نشود دیر یا زود استراتژی و سیاست خارجی ما را فلج خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اگر حل نشده، مشکل دیر یا زود استراتژی ما و سیاست خارجی ما را فلج خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید