panhandle

/ˈpænˌhændl̩//ˈpænhændl̩/

معنی: دسته ماهی تابه، زمین باریکه، تکدی کردن
معانی دیگر: دسته ی ماهیتابه، (عامیانه) گدایی کردن، دریوزگی کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the handle of a pan.

(2) تعریف: (often cap.) a long narrow strip of territory, not a peninsula, that extends from and is part of a larger area, esp. a state.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: panhandles, panhandling, panhandled
• : تعریف: (informal) to beg for money on the street.
مشابه: beg
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: panhandler (n.)
• : تعریف: (informal) to obtain by begging.
مشابه: beg

- He panhandled a quarter from me.
[ترجمه گوگل] او یک ربع از من فاصله گرفت
[ترجمه ترگمان] اون یه سکه رو از من گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. About half the wheat grown in the Texas Panhandle is used for cattle grazing.
[ترجمه گوگل]حدود نیمی از گندم کشت شده در پانهندل تگزاس برای چرای گاو استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در حدود نیمی از گندم کشت شده در تگزاس برای چریدن گاو مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I had to panhandle two bits for the bus.
[ترجمه گوگل]مجبور شدم دو بیت برای اتوبوس بچرخانم
[ترجمه ترگمان]باید برای اتوبوس دو تکه زمین می دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It stretches from here up through the Texas panhandle to Kansas all the way up to South Dakota.
[ترجمه گوگل]از اینجا به بالا و از طریق پنهندل تگزاس تا کانزاس و تا داکوتای جنوبی امتداد دارد
[ترجمه ترگمان]از اینجا تا طرف داکوتای جنوبی از باریکه تگزاس تا کانزاس کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Panhandle was the butt end of the underbelly of the city, and was lucky to have plumbing.
[ترجمه گوگل]Panhandle انتهای زیر شکم شهر بود و خوش شانس بود که لوله کشی داشت
[ترجمه ترگمان]این Panhandle در قسمت زیرین قسمت زیرین شهر بود و خوش شانس بود که لوله کشی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Large numbers of the homeless panhandle on the eastern edge of the park.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از بی‌خانمان‌ها در لبه‌ی شرقی پارک می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از باریکه homeless در حاشیه شرقی پارک قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Kindergartners sometimes panhandle for food money outside grocery stores.
[ترجمه گوگل]مهدکودک‌ها گاهی اوقات بیرون از خواربارفروشی‌ها پول غذا را می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات panhandle برای پول غذا در خارج از فروشگاه های خواربار توزیع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Panhandle is where Golden Gate Park narrows to the width of a single block.
[ترجمه گوگل]پانهندل جایی است که پارک گلدن گیت به عرض یک بلوک باریک می شود
[ترجمه ترگمان]The جایی است که پارک گلدن گیت به عرض یک بلوک محدود می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Not much happens in this Panhandle oil town.
[ترجمه گوگل]اتفاق زیادی در این شهر نفتی پانهندل نمی افتد
[ترجمه ترگمان]در این شهر oil، چندان زیاد اتفاق نمی افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The storm spawned a tornado near the Florida panhandle town of Santa Rosa Beach.
[ترجمه گوگل]طوفان باعث ایجاد گردبادی در نزدیکی شهر ساحلی سانتا روزا فلوریدا شد
[ترجمه ترگمان]طوفان در نزدیکی شهر باریکه فلوریدا در نزدیکی شهر سانتا روزا رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wheeling is located in the northern panhandle of west virginia.
[ترجمه گوگل]ویلینگ در قسمت شمالی ویرجینیا غربی واقع شده است
[ترجمه ترگمان]Wheeling در باریکه شمال غربی virginia واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wheeling is located in the northern panhandle of West Virginia.
[ترجمه گوگل]Wheeling در قسمت شمالی ویرجینیای غربی واقع شده است
[ترجمه ترگمان]Wheeling در باریکه شمال غربی ویرجینیا واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Homeless people forced to panhandle in subway stations.
[ترجمه گوگل]بی خانمان ها مجبور به تردد در ایستگاه های مترو می شوند
[ترجمه ترگمان]افراد بی خانمان که مجبور به panhandle در ایستگاه های مترو شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the western panhandle of Texas is a small town named Texline. It had an ostentatious beginning in the late 1800s as a thriving center along a new railroad line.
[ترجمه گوگل]در پنهندل غربی تگزاس شهر کوچکی به نام Texline قرار دارد در اواخر دهه 1800 به عنوان یک مرکز پر رونق در امتداد یک خط راه آهن جدید، شروعی متظاهر داشت
[ترجمه ترگمان]باریکه غربی تگزاس شهری کوچک به نام Texline است این جشن در اواخر دهه ۱۸۰۰ به عنوان یک مرکز پیشرفته در امتداد خط راه آهن جدید آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The capital of Alaska, in the Panhandle northeast of Sitka.
[ترجمه گوگل]پایتخت آلاسکا، در پانهندل در شمال شرقی سیتکا
[ترجمه ترگمان]مرکز ایالت آلاسکا در شمال شرقی of واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I knew I couldn't panhandle.
[ترجمه گوگل]می‌دانستم که نمی‌توانم دست به کار شوم
[ترجمه ترگمان]می دانستم که نمی توانستم گدایی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دسته ماهیتابه (اسم)
panhandle

زمین باریکه (اسم)
panhandle

تکدی کردن (فعل)
panhandle

انگلیسی به انگلیسی

• portion of a pan that one grips or holds; narrow piece of land that is mostly surrounded by the territory of one or more other countries (or states, cities, etc.)
beg for money, ask for charity, request handouts
a panhandle is a narrow strip of land which extends from one state into another; used in american english.
to panhandle means to stop people in the street and ask them for money or food; an informal use; used in american english.

پیشنهاد کاربران

{عامیانه} گدایی کردن. دسته ماهی تابه
مثال:
Homeless people forced to panhandle in subway stations.
مردم بی خانمان مجبور به گدایی کردن در ایستگاه های مترو شدند.
گدایی
دالان
panhandle
برامدگی باریک یه سرزمین که مانند دسته ماهی تابه هست مثل پن هندل فلوریدا در امریکا
وادی

بپرس