معنی: بناز پروردن، متنعم کردنمعانی دیگر: لوس کردن، ننر کردن، ناز نازی بار آوردن، ناز پرورده کردن، برآورده کردن، اقناع کردن، سیراندن، (در اصل) به حد اشباع خوراندن یا اقناع کردن، (از چیزی) زده کردن
• : تعریف: to treat or please with an uncommon or excessive amount of care, attention, or indulgence; coddle. • مترادف: baby, coddle, indulge • متضاد: chasten, neglect • مشابه: cater, cosset, dote, favor, mollycoddle, overindulge, overprotect, please, spoil
- She loves to pamper her dog with special treats.
[ترجمه گلی افجه ] او دوست دارد با رفتار خاص سگش را لوس کند
|
[ترجمه گوگل] او دوست دارد سگش را با غذاهای خاص نوازش کند [ترجمه ترگمان] اون دوست داره سگش رو با غذاهای مخصوص pamper تر کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- If you continue to pamper that child, he'll grow up spoiled and lazy.
[ترجمه گلی افجه ] اگر به لوس کردن ان بچه ادامه دهی تنبل و بدرد نخور بار می اید
|
[ترجمه گوگل] اگر به نوازش کردن آن کودک ادامه دهید، او خراب و تنبل بزرگ می شود [ترجمه ترگمان] اگر به پرورش آن کودک ادامه دهی، فاسد و تنبل خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I wanted to pamper myself after my difficult week, so I got an hour-long massage.
[ترجمه عرفانه] میخواستم بعد از یه هفته ی سختی که داشتم به خودم یه صفایی بدم، بخاطر همین یه ماساژ یه ساعته گرفتم
|
[ترجمه گوگل] می خواستم بعد از هفته سختم، خودم را نوازش کنم، بنابراین یک ساعت ماساژ گرفتم [ترجمه ترگمان] می خواستم بعد از این هفته سخت خودم رو لوس کنم واسه همین یه ماساژ ساعتی وقت گرفتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. being a travelling salesman has allowed him to pamper his wanderlust
فروشنده ی سیار بودن به او اجازه داده است که سفر دوستی خود را اقناع کند.
2. Pamper yourself with our new range of beauty treatments.
[ترجمه گوگل]خود را با طیف جدید درمان های زیبایی ما نوازش کنید [ترجمه ترگمان]خودتان را با دامنه جدید درمان زیبایی مجهز کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Pamper yourself with our luxury gifts.
[ترجمه گلی افجه ] با هدایای تجملی ما نازپرورده شوید
|
[ترجمه Rojan] با هدیه های ما خودتون رو لوس کنید
|
[ترجمه گوگل]خود را با هدایای لوکس ما نوازش کنید [ترجمه ترگمان]خودتان را با هدایای تجملی خود مقایسه کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Pamper yourself with a stay in one of our luxury hotels.
[ترجمه گلی افجه ] با اقامت در یکی از هتل های لوکس ما خود را ناز پرورده کنید
|
[ترجمه گوگل]خود را با اقامت در یکی از هتل های مجلل ما نوازش کنید [ترجمه ترگمان]خودتان را در یکی از هتل های لوکس خود نگه دارید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Why not pamper yourself after a hard day with a hot bath scented with oils?
[ترجمه گوگل]چرا بعد از یک روز سخت، خود را با یک حمام گرم معطر با روغنها نوازش نکنید؟ [ترجمه ترگمان]چرا بعد از یک روز سخت با یک حمام داغ که بوی روغن داغ می داد، خودت را لوس نکن؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Pamper him with a shave, facial, massage, pedicure, manicure and more!
[ترجمه گوگل]او را با اصلاح، صورت، ماساژ، پدیکور، مانیکور و موارد دیگر، نوازش کنید! [ترجمه ترگمان]با ریش تراشی، ماساژ صورت، مانیکور، مانیکور، مانیکور، ناخن و بیشتر! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I coddle the beets, radishes, and yellow squash, pamper the chives and basil; overindulge the tomatoes.
[ترجمه گوگل]من چغندر، تربچه و کدو زرد را می نوازم، پیازچه و ریحان را ناز می کنم در مصرف گوجه فرنگی زیاده روی کنید [ترجمه ترگمان]من چغندر، تربچه، و اسکواش زرد را نوازش می کنم، ریحان و ریحان را ناز پرورده، و tomatoes را overindulge [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Pamper a friend with a natural beauty product by post.
[ترجمه گوگل]با پست، دوست خود را با یک محصول زیبایی طبیعی نوازش کنید [ترجمه ترگمان]دوستی با یک محصول با زیبایی طبیعی به وسیله پست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And, this Valentines Day, pamper yourself.
[ترجمه گوگل]و در این روز ولنتاین، خود را ناز کنید [ترجمه ترگمان]و این روز Valentines، خودت رو لوس کردی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Opportunities to pamper yourself may unfold.
[ترجمه گوگل]فرصت هایی برای نوازش کردن خود ممکن است آشکار شود [ترجمه ترگمان]فرصت هایی برای لوس کردن خودتان ممکن است آشکار شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You need to pamper yourself and let your charm come through.
[ترجمه گوگل]شما باید خود را نوازش کنید و اجازه دهید جذابیت شما از بین برود [ترجمه ترگمان]تو باید خودت رو لوس کنی و بذاری your بیاد تو [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Why don't you let your mother pamper you for a while?
[ترجمه گوگل]چرا نمیذاری مادرت یه مدت تورو نوازش کنه؟ [ترجمه ترگمان]چرا به مادرت اجازه نمیدی چند وقت تو رو لوس کنه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Wade was afraid but I didn't pamper him.
[ترجمه گوگل]وید می ترسید اما من او را نازش نمی کردم [ترجمه ترگمان]وید می ترسید، اما من او نو لوس نمی کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Don't pamper damp scamp tramps that camp under ramp lamps.
[ترجمه گوگل]ولگردهای مرطوبی را که زیر لامپ های سطح شیب دار کمپ می زنند، نوازش نکنید [ترجمه ترگمان]tramps لوس damp رو لوس نکن که زیر نور چراغ برق اردو زده باشن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. This is the best way to pamper myself.
[ترجمه گوگل]این بهترین راه برای نوازش خودم است [ترجمه ترگمان]این بهترین راهه که خودم رو لوس کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بناز پروردن (فعل)
pet, pamper
متنعم کردن (فعل)
pamper
انگلیسی به انگلیسی
• disposable diaper, diaper that is designed for a single use spoil, indulge someone's desires, coddle, treat with extreme kindness if you pamper someone, you treat them too kindly and do too much for them.
پیشنهاد کاربران
● ناز نازی بار آوردن، به طور ویژه با کسی رفتار کردن ● حال دادن
I like to pamper myself دوست دارم به خودم برسم
( فعل ) به ناز و متنعم پروردن
با توجه به موقعیت و معنی کلی جمله، ناز کشی کردن و منت کشی کردن هم معنی میده