معنی: لباس خواب، پیژامه، لباس خواب مردانهمعانی دیگر: (از ریشه ی فارسی: پای جامه)، جامه ی خواب، شلوار گشاد، جامه گشاد که در خانه یا هنگام خوابیدن می پوشند
[ترجمه گوگل]اون پیژامه ها رو بذار کنار [ترجمه ترگمان] اون pajamas رو بذار کنار [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I have two pairs of pajamas.
[ترجمه سام امیری] من دو جفت پیژامه دارم
|
[ترجمه Fatemeh] من دو جفت لباس خواب دارم
|
[ترجمه گوگل]من دو جفت پیژامه دارم [ترجمه ترگمان]من دوتا جفت پیژامه دارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She tried to kick the pajamas loose, but they were tangled in the satin sheet.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد لباس خواب را گشاد کند، اما آنها در ملحفه ساتن گیر کرده بودند [ترجمه ترگمان]سعی کرد لباس خوابش را شل کند، اما در ملحفه ساتن دست و پا گیر کرده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She rushed out of the room with her pajamas, when snow was spitting.
[ترجمه گوگل]او با لباس خوابش از اتاق بیرون رفت، وقتی برف داشت آب می ریخت [ترجمه ترگمان]او با لباس خواب بیرون دوید و وقتی برف آب دهانش را تف کرد، از اتاق بیرون رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I really expected to see the black pajamas, conical hats, and the small children scatter and expose the gunner.
[ترجمه گوگل]واقعاً انتظار داشتم پیژامههای مشکی، کلاههای مخروطی شکل و بچههای کوچک را ببینم که تفنگچی را پراکنده و آشکار میکنند [ترجمه ترگمان]واقعا انتظار داشتم که پیژامه سیاه و کلاه های مخروطی ببینم و بچه های کوچک هم پراکنده شوند و توپچی را آشکار کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Peasants in black pajamas and conic straw hats had flowed in from nearby villages to mingle with merchants and mandarins.
[ترجمه گوگل]دهقانانی با لباس خواب سیاه و کلاه های حصیری مخروطی از روستاهای مجاور سرازیر شده بودند تا با بازرگانان و نارنگی ها درآمیختند [ترجمه ترگمان]روستاییان با پیژامه سیاه و کلاه های حصیری از دهکده های اطراف به بیرون سرازیر شده بودند تا با تجار و mandarins مخلوط شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was barefoot, and still in his pajamas and a bathrobe, though it was late afternoon.
[ترجمه گوگل]او پابرهنه بود و هنوز لباس خواب و لباس حمام به تن داشت، هرچند که اواخر بعد از ظهر بود [ترجمه ترگمان]او پابرهنه بود و هنوز پیژامه پوشیده بود و حمام داشت، گرچه بعد از ظهر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Black pajamas and conical hats piled out of the trucks and hurried purposefully off in all directions while the boss yelled orders.
[ترجمه گوگل]پیژامههای مشکی و کلاههای مخروطی شکل از کامیونها بیرون آمدند و با عجله به همه جهات رفتند در حالی که رئیس دستور میداد [ترجمه ترگمان]پیژامه به لک و کلاه های مخروطی شکلی از کامیون ها بیرون آمده بود و با عجله از روی عمد با عجله به طرف دیگر حرکت می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I am seeing you wear your last pajamas.
[ترجمه Sanay] میبینم که لباس خواب قبلی ات را پوشیدی
|
[ترجمه گوگل]دارم میبینم که آخرین پیژامه ات رو میپوشی [ترجمه ترگمان] می بینم که pajamas رو پوشیدی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Mattie wiggled out of the bottom of her pajamas and dropped them on the floor.
[ترجمه گوگل]متی از زیر لباس خوابش بیرون آمد و آنها را روی زمین انداخت [ترجمه ترگمان]ماتی از ته شلوارش بیرون آمد و آن ها را روی زمین انداخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Jack was wide awake, in his red silk pajamas and red silk robe.
[ترجمه گوگل]جک کاملاً بیدار بود، با لباس خواب ابریشمی قرمز و لباس ابریشمی قرمز [ترجمه ترگمان]جک کاملا بیدار بود، با لباس خواب ابریشمی و پیراهن ابریشمی قرمز [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He looked down to see if his pajamas were sticking out of his trousers.
[ترجمه گوگول] او پایین را نگاه کرد که ببیند لباس خواب ا و بیرون از لباسش است ؟
|
[ترجمه گوگل]به پایین نگاه کرد تا ببیند لباس خوابش از شلوارش بیرون زده یا نه [ترجمه ترگمان]به پایین نگاه کرد تا ببیند pajamas از شلوارش بیرون زده است یا نه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
لباس خواب (اسم)
dressing gown, pajamas, sleepwear, nightdress, nightclothes, night robe
پیژامه (اسم)
pajamas, nightgown, pyjamas
لباس خواب مردانه (اسم)
pajamas, pyjamas
تخصصی
[نساجی] لباس خواب
انگلیسی به انگلیسی
• bed clothes, clothes worn while sleeping; loose-fitting pants that are made of cotton or silk and are worn by men and women in countries such as india and turkey
پیشنهاد کاربران
pajamas ( n ) ( pəˈdʒ�məz ) ( informal jammies ) =a loose jacket and pants worn in bed, e. g. a pair of pajamas.
معنی: لباس خواب جمله پیشنهادی:I bought a new pajamas at the Dipartment Store
لباس خواب ( اسم ) dressing gown, pajamas, sleepwear, nightdress, nightclothes, night robe پیژامه ( اسم ) pajamas, nightgown, pyjamas لباس خواب مردانه ( اسم ) pajamas, pyjamas
پیژامه لباس خواب لباس راحتی
لباس شب خواب
کلمه ای که ریشه آن در اصل فارسی بوده و از کلمه فارسی پاجامه گرفته شده. پاجامه لباسی بوده که در دوران قدیم، به هنگام خواب استفاده میشده و هم اکنون بیشتر با نام پیژامه شناخته میشود.