pair of scissors

جمله های نمونه

1. She took a pair of scissors and cut the string.
[ترجمه گوگل]او یک قیچی برداشت و رشته را برید
[ترجمه ترگمان]او قیچی را برداشت و نخ را برید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That's not the right way to hold a pair of scissors.
[ترجمه گوگل]این روش درستی برای نگه داشتن یک جفت قیچی نیست
[ترجمه ترگمان]این روش مناسبی برای نگه داشتن یک قیچی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She picked up a pair of scissors from the windowsill.
[ترجمه گوگل]او یک قیچی از طاقچه برداشت
[ترجمه ترگمان]یک قیچی از لبه پنجره برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Using a pair of scissors, cut carefully along the dotted lines.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک قیچی، خطوط نقطه چین را با دقت برش دهید
[ترجمه ترگمان]استفاده از یک جفت قیچی به دقت در امتداد خطوط نقطه چین ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Round off the corners with a pair of scissors.
[ترجمه گوگل]گوشه ها را با یک قیچی گرد کنید
[ترجمه ترگمان]با یک قیچی از گوشه و کنار می ره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The woman stabbed at her attacker with a pair of scissors.
[ترجمه گوگل]این زن با یک قیچی به مهاجم خود ضربه زد
[ترجمه ترگمان]زن با یک قیچی به مهاجم ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He took a pair of scissors and cut her hair.
[ترجمه گوگل]یک قیچی برداشت و موهایش را کوتاه کرد
[ترجمه ترگمان]یک قیچی به دست گرفت و موهایش را کوتاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This represents a pair of scissors, Holmes.
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده یک جفت قیچی است، هلمز
[ترجمه ترگمان]این یک قیچی را نشان می دهد، هولمز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We might have found the pair of scissors that killed Nicola Sharpe.
[ترجمه گوگل]شاید جفت قیچی را پیدا کرده باشیم که نیکولا شارپ را کشته است
[ترجمه ترگمان]ما ممکن است این دو قیچی را پیدا کنیم که نیکولا شارپ را کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She snipped crisp green stalks with a pair of scissors.
[ترجمه گوگل]او ساقه های سبز ترد را با یک قیچی برید
[ترجمه ترگمان]قیچی سبزی را با قیچی قیچی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She turned the pair of scissors over with her long, slim fingers and frowned.
[ترجمه گوگل]با انگشتان بلند و باریکش قیچی را برگرداند و اخم کرد
[ترجمه ترگمان]او قیچی را با انگشتان بلند و لاغرش چرخاند و اخم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Thereupon, she said a prayer, took a pair of scissors and cut it off.
[ترجمه گوگل]بعد دعا کرد و یک قیچی برداشت و قطع کرد
[ترجمه ترگمان]پس از آن دعا خواند، یک قیچی برداشت و آن را برید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lewie took out a pair of scissors and with this big smile on his face cut off my tie.
[ترجمه گوگل]لویی یک قیچی در آورد و با این لبخند بزرگ روی صورتش کراواتم را قطع کرد
[ترجمه ترگمان]Lewie یک قیچی بیرون آورد و با لبخند بزرگی که روی صورتش بود کراوات مرا قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A small pair of scissors that will cut in awkward little corners, etc. .
[ترجمه گوگل]یک جفت قیچی کوچک که در گوشه های کوچک ناجور و غیره برش می دهد
[ترجمه ترگمان]یک قیچی کوچک که در گوشه های کوچک کج و معوج فرو می رود، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• scissors

پیشنهاد کاربران

بپرس