paddy wagon


(امریکا - خودمانی) اتومبیل گشتی پلیس، patrolwagon : اتومبیل پلیس

جمله های نمونه

1. They arrested the peaceful marchers, put them in paddy wagons, and charged them with disorderly conduct.
[ترجمه گوگل]آنها راهپیمایان مسالمت آمیز را دستگیر کردند، آنها را در واگن های شالیزاری گذاشتند و آنها را به رفتار بی نظم متهم کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها راهپیمایی کنندگان صلح آمیز را دستگیر کردند، آن ها را در گاری ها قرار دادند و آن ها را به طرز رفتار غیر قانونی متهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It had been an honest mistake, though, the paddy wagon men believing he was dead or dying.
[ترجمه گوگل]با این حال، این یک اشتباه صادقانه بود، مردان واگن بر این باور بودند که او مرده یا در حال مرگ است
[ترجمه ترگمان]به هر حال، این یک اشتباه صادقانه بود، ولی کارگران خیال می کردند که او مرده یا مرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. During one trip in the paddy wagon, she was photographed sticking her tongue out.
[ترجمه گوگل]در یک سفر در واگن شالیزاری، از او عکس گرفته شد که زبانش را بیرون آورده بود
[ترجمه ترگمان]در طول یک سفر در گاری خاکستری، عکس او را از زبانش بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The police threw the demonstrators into the paddy wagon.
[ترجمه گوگل]پلیس تظاهرکنندگان را داخل واگن شلواری انداخت
[ترجمه ترگمان]پلیس تظاهر کنندگان را به داخل واگن برنج پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The teenagers quit fighting when five squad cars and a paddy wagon pulled up.
[ترجمه گوگل]وقتی پنج ماشین جوخه و یک واگن شالیزاری کنار هم ایستادند، نوجوانان از جنگ دست کشیدند
[ترجمه ترگمان]نوجوون ها وقتی ۵ تا ماشین پلیس و یه ماشین استیشن داشتند از هم جدا میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All of them put us in jail and put us in the paddy wagon.
[ترجمه گوگل]همه ما را به زندان انداختند و در واگن شالیزار گذاشتند
[ترجمه ترگمان]همشون ما رو به زندان انداختند و ما رو توی واگن برقی گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tan Qing Rui instanter the buck come forward deliming, and that small car engine driver the resultant force commit suicide a said the female save down, and settle it to the paddy wagon inside.
[ترجمه گوگل]تان چینگ روئی فوراً جفتک انداخته جلو می‌آید و آن راننده موتور ماشین کوچک، نیروی حاصله خودکشی می‌کند و می‌گوید زن نجات می‌دهد و آن را به واگن شالی‌کاری داخل می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]\"تن کینگ\" به \"Tan کینگ\" دستور داد به جلو بیاید، و راننده آن ماشین کوچک، نیروی حاصل از آن خودکشی را انجام داد و گفت که زن در حال کاهش است و آن را به گاری paddy داخل آن تقسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Would the Paris police allow Gallimard and Song Liling alone together in a paddy wagon?
[ترجمه گوگل]آیا پلیس پاریس اجازه می دهد گالیمار و سونگ لیلینگ با هم در واگن شالیزار تنها باشند؟
[ترجمه ترگمان]آیا پلیس پاریس اجازه می دهد آواز و آواز دسته جمعی با هم در گاری paddy با هم تنها باشند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس