puppet government


دولت پوشالی، دولت دست نشانده

جمله های نمونه

1. A puppet government was installed as the occupying forces withdrew.
[ترجمه حمید] با براندازی نیروهای اشغالگر٬ یک دولت دست نشانده منصوب شد.
|
[ترجمه گوگل]با عقب نشینی نیروهای اشغالگر، یک دولت دست نشانده روی کار آمد
[ترجمه ترگمان]یک دولت دست نشانده به عنوان نیروهای اشغالگر منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The occupying forces set up a puppet government .
[ترجمه گوگل]نیروهای اشغالگر یک دولت دست نشانده تشکیل دادند
[ترجمه ترگمان]نیروهای اشغالگر یک دولت دست نشانده برپا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In 1290, Edward I set up a puppet government in the Scottish lowlands.
[ترجمه گوگل]در سال 1290، ادوارد اول یک دولت دست نشانده در مناطق پست اسکاتلند راه اندازی کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۲۹۰ میلادی، ادوارد یک دولت دست نشانده در زمین های پست اسکاتلند تاسیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They set up a puppet government in the conquered territory.
[ترجمه گوگل]آنها در سرزمین فتح شده یک دولت دست نشانده راه اندازی کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک دولت دست نشانده در قلمرو تسخیر شده تاسیس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A puppet government was moved in behind the Russian tanks.
[ترجمه گوگل]یک دولت دست نشانده در پشت تانک های روسی جابجا شد
[ترجمه ترگمان]یک دولت دست نشانده در پشت تانک های روسی به حرکت درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Western powers have been accused of trying to establish a puppet government/regime in the divided country.
[ترجمه گوگل]قدرت های غربی متهم به تلاش برای ایجاد یک حکومت/رژیم دست نشانده در کشور تقسیم شده شده اند
[ترجمه ترگمان]قدرت های غربی متهم به تلاش برای ایجاد یک حکومت دست نشانده دولت در کشور تقسیم شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. 1940 - Sino-Japanese War: Japan declares Nanking to be the capital of a new Chinese puppet government, nominally controlled by Wang Ching-wei.
[ترجمه گوگل]1940 - جنگ چین و ژاپن: ژاپن نانکینگ را پایتخت یک دولت دست نشانده جدید چینی اعلام کرد که اسماً توسط وانگ چینگ وی کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]۱۹۴۰ - جنگ چین و ژاپن: ژاپن اعلام کرد که پایتخت دولت دست نشانده چین است که اسما by وی را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thence began a series of strange conflicts over control of the puppet government of the shogunate.
[ترجمه گوگل]از آنجا یک سری درگیری های عجیب بر سر کنترل دولت دست نشانده شوگونات آغاز شد
[ترجمه ترگمان]در آنجا مجموعه ای از درگیری های عجیب و غریب بر سر کنترل دولت دست نشانده the آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Our headquarters was still in no position to sponsor a puppet government.
[ترجمه گوگل]ستاد ما هنوز در موقعیتی برای حمایت از یک دولت دست نشانده نبود
[ترجمه ترگمان]ستاد فرماندهی ما هنوز در موقعیتی نبود که حامی یک دولت خیمه شب بازی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• negative nickname for a government in a conquered country, government that is controlled by a foreign agent

پیشنهاد کاربران

بپرس