publicly

/ˈpʌblɪkli//ˈpʌblɪkli/

در ملا عام، در انظار، آشکارا، به طور علنی، در نظر عموم، علانیه، جهرا، بنام عموم، بنام مردم، عموما

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: in a public manner; not secretively.

- They admitted their guilt publicly.
[ترجمه گوگل] آنها علنا ​​به گناه خود اعتراف کردند
[ترجمه ترگمان] آن ها احساس گناه خود را در ملا عام پذیرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: by or in a manner involving the public.

- a publicly owned skating rink
[ترجمه گوگل] یک پیست اسکیت متعلق به عموم
[ترجمه ترگمان] یه اسکیت بازی در ملا عام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. She publicly denounced the government's handling of the crisis.
[ترجمه محسنی] او آشکارا نحوه ی مدیریت بحران دولت را تقبیح نمود.
|
[ترجمه گوگل]او علناً مدیریت بحران توسط دولت را محکوم کرد
[ترجمه ترگمان]او در ملا عام رسیدگی دولت به این بحران را محکوم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There's a popular supposition that we're publicly funded but the bulk of our money comes from competitive contracts.
[ترجمه گوگل]یک فرض عمومی وجود دارد که ما از بودجه عمومی حمایت می کنیم، اما بخش عمده ای از پول ما از قراردادهای رقابتی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]یک فرض عمومی وجود دارد که ما به طور عمومی سرمایه گذاری کردیم، اما بخش اعظم پول ما از قراردادهای رقابتی ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The company was publicly rebuked for having neglected safety procedures.
[ترجمه گوگل]این شرکت به دلیل نادیده گرفتن مراحل ایمنی مورد سرزنش عمومی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این شرکت علنا به خاطر اینکه رویه های ایمنی را نادیده گرفته بودند مورد سرزنش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She publicly condemned the opposition leader.
[ترجمه گوگل]او علنا ​​رهبر مخالفان را محکوم کرد
[ترجمه ترگمان]او رهبر مخالفان را علنا محکوم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The list will be announced publicly.
[ترجمه گوگل]لیست به صورت عمومی اعلام خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این فهرست در ملا عام اعلام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The president took the extraordinary step of apologizing publicly for his behaviour!
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور در اقدامی خارق العاده از رفتار خود عذرخواهی کرد!
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور این اقدام فوق العاده را برای معذرت خواهی در ملا عام برای رفتار خود انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was publicly flogged and humiliated.
[ترجمه گوگل]علناً شلاق خورد و تحقیر شد
[ترجمه ترگمان]او را در ملا عام تازیانه می زدند و تحقیر می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lowe was publicly humiliated by his colleagues.
[ترجمه گوگل]لو علنا ​​توسط همکارانش تحقیر شد
[ترجمه ترگمان]لاو توسط همکارانش در ملا عام تحقیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was publicly denounced as a traitor.
[ترجمه گوگل]او علناً به عنوان یک خائن محکوم شد
[ترجمه ترگمان]او علنا به عنوان خائن محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He publicly left the party and denounced its treacherous leaders.
[ترجمه گوگل]او علنا ​​حزب را ترک کرد و رهبران خیانتکار آن را محکوم کرد
[ترجمه ترگمان]او علنا حزب را ترک کرد و رهبران خیانتکار خود را محکوم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He acknowledged publicly that he might have made a mistake.
[ترجمه گوگل]او علناً اعتراف کرد که ممکن است اشتباه کرده باشد
[ترجمه ترگمان]او علنا اعلام کرد که ممکن است مرتکب اشتباه شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Littman refused to discuss the case publicly.
[ترجمه گوگل]لیتمن از بحث عمومی درباره این پرونده خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]Littman از بحث در مورد این پرونده خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. By publicly condemning the terrorists he was signing his own death warrant.
[ترجمه گوگل]او با محکوم کردن علنی تروریست ها حکم اعدام خود را امضا می کرد
[ترجمه ترگمان]با محکوم کردن تروریست ها، او حکم مرگ خود را امضا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The company publicly apologized and agreed to contribute some money to charity.
[ترجمه گوگل]این شرکت علناً عذرخواهی کرد و موافقت کرد که مقداری پول به امور خیریه کمک کند
[ترجمه ترگمان]شرکت به طور عمومی معذرت خواهی کرد و موافقت کرد که مقداری پول به خیریه اختصاص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Anson was forced to eat humble pie and publicly apologise to her.
[ترجمه گوگل]آنسون مجبور شد پای فروتنی بخورد و علناً از او عذرخواهی کند
[ترجمه ترگمان]Anson مجبور شد پای humble را بخورد و در ملا عام از او عذرخواهی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• openly, overtly, in public

پیشنهاد کاربران

به صورت عمومی
مثال: The company's financial report will be released publicly next week.
گزارش مالی شرکت هفته آینده به صورت عمومی منتشر خواهد شد.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
در پیش چشم مردم
در حضور جمعیت
در حضور مردم
در پیش روی مردم
When one of his cons goes awry, his abilities publicly spiral out of control
وقتی که یکی از حقه های او طبق برنامه پیش نمی رود، توانایی های او در پیش چشم مردم از کنترل خارج می شود.
رسانه ای شدن چیزی !!
آشکارا ، به طور علنی ، علنا ، ملاعام
برای عموم مردم
عمومی
علنا
علنی. آشکار

بپرس