protectively


بطور حفاظی، بمنظور جلوگیری، از لحاظ تشویق و ترویج صنایع درونی

جمله های نمونه

1. Simon drove me to the airport and protectively told me to look after myself.
[ترجمه گوگل]سایمون مرا به فرودگاه برد و با محافظت به من گفت که مراقب خودم باشم
[ترجمه ترگمان](سیمون)مرا به طرف فرودگاه راند و با حالتی محافظه کارانه به من گفت که مراقب خودم باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He put an arm around her shoulder protectively.
[ترجمه گوگل]دستی را به صورت محافظ دور شانه‌اش گذاشت
[ترجمه ترگمان]او با حالتی تدافعی به دور شانه او حلقه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She pulled her shawl about her protectively.
[ترجمه گوگل]شالش را به صورت محافظ به اطرافش کشید
[ترجمه ترگمان]با حالتی مدافعانه شالش را بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They closed protectively round Flora in their red, green and blue dresses.
[ترجمه گوگل]آنها دور فلورا را در لباس‌های قرمز، سبز و آبی‌شان به‌صورت محافظ می‌پوشیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای دور کردن گرد فلورا در لباس های قرمز، سبز و آبی شان بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It stood over her body protectively for several hours, unmoving.
[ترجمه گوگل]چندین ساعت روی بدنش ایستاده بود و بی حرکت بود
[ترجمه ترگمان]برای چند ساعت، بی حرکت روی بدن او ایستاد، بی حرکت ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She clutched her bag protectively.
[ترجمه گوگل]کیفش را به صورت محافظ در دست گرفت
[ترجمه ترگمان]او با حالتی محافظه کارانه کیفش را چنگ زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These BP levels "seemed to be protectively associated with approximately 50% of these kidney disease-related outcomes at the population level, " the investigators report.
[ترجمه گوگل]محققان گزارش می دهند که این سطوح BP "به نظر می رسد که از نظر محافظتی با تقریبا 50٪ از این پیامدهای مرتبط با بیماری کلیوی در سطح جمعیت مرتبط باشد "
[ترجمه ترگمان]محققان گزارش می دهند که چنین به نظر می رسید که این سطوح BP در ارتباط با حدود ۵۰ درصد از این نتایج مربوط به بیماری های کلیوی در سطح جمعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He bent protectively over the woman.
[ترجمه گوگل]با حالت محافظ روی زن خم شد
[ترجمه ترگمان]او برای حمایت از زن خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His arm draped protectively over Megan's shoulders, he said, "She isn't catching on like the other kids are.
[ترجمه گوگل]بازویش به صورت محافظی روی شانه های مگان قرار گرفت، او گفت: «او مثل بچه های دیگر به او گیر نمی دهد
[ترجمه ترگمان]دستش را روی شانه های مگان انداخته بود و گفت: اون مثل بقیه بچه ها رفتار نمی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wrapped protectively in a blanket, this is the first glimpse of Joe and Carly Cole since the arrival of their baby daughter.
[ترجمه گوگل]این اولین نگاه اجمالی جو و کارلی کول از زمان به دنیا آمدن دختر بچه شان است که به صورت محافظ در یک پتو پیچیده شده است
[ترجمه ترگمان]این اولین باری است که جو و کارلی کل را می بینیم که دختر بچه شان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The biological effect of protectively applied nitrogen on nodulation N-fixing activity, nitrogen forms in Xyloid liquid, and amount of assimilated nitrogen in soybean were studied.
[ترجمه گوگل]اثر بیولوژیکی نیتروژن اعمال شده به صورت محافظ بر فعالیت تثبیت N ندولاسیون، اشکال نیتروژن در مایع Xyloid و مقدار نیتروژن جذب شده در سویا مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر بیولوژیکی نیتروژن بکاررفته در فعالیت ثابت کنندگی N - تثبیت کننده نیتروژن، اشکال نیتروژن در مایع Xyloid، و مقدار نیتروژن جذب شده در سویا مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Two long, white hands shot out protectively in front of me, and the van shuddered to a stop a foot from my face, the large hands fitting providentially into a deep dent in the side of the van's body.
[ترجمه گوگل]دو دست بلند و سفید به صورت محافظ از جلوی من بیرون زدند، و ون در یک قدمی صورتم به لرزه در آمد، دست‌های بزرگ به طور مشروط در یک فرورفتگی عمیق در کنار بدنه ون قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]دو دست سفید و سفید با حالتی تدافعی به جلوی من شلیک کردند، و ون از روی یک پایی از صورت من ایستاد، دست های بزرگ به طرز providentially به درون یک فرورفتگی عمیق در قسمت بدن ون فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A student teacher then threw herself protectively in front of a student. Kretschmer shot her dead, the paper said.
[ترجمه گوگل]پس از آن یک دانش آموز معلم خود را به صورت محافظ در مقابل یک دانش آموز پرتاب کرد روزنامه می‌گوید کرچمر او را با شلیک گلوله کشته است
[ترجمه ترگمان]معلم دانش آموز پس از آن خود را با حالتی محافظه کارانه در مقابل یک دانش آموز انداخت روزنامه گفت که Kretschmer او را به ضرب گلوله کشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The body tenses, the neck hunches and the eyes close protectively.
[ترجمه گوگل]بدن منقبض می شود، گردن قوز می کند و چشم ها به طور محافظ بسته می شوند
[ترجمه ترگمان]بدن منقبض می شود، قوز گردن و چشمانش حالتی تدافعی به خود می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a protective manner, defensively

پیشنهاد کاربران

به منظور مراقبت، به نشانه ی حمایت
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : protect
اسم ( noun ) : protection / protectiveness
صفت ( adjective ) : protective
قید ( adverb ) : protectively
به منظور مراقبت
به قصد حمایت

بپرس