projecting


معنی: طرح ریزی
معانی دیگر: تولید نمایش گرافیکى دو بعدى از یک صفحه سه بعدى، تصویر کامپیوتر : طرح ریزى

جمله های نمونه

1. his toes were projecting out of his torn socks
انگشتانش از جوراب پاره اش بیرون زده بودند.

2. help from the privates sector is also important in projecting school building programs
در برنامه ریزی ساختمان مدارس کمک بخش خصوصی نیز اهمیت دارد.

3. The government had been projecting a 5% consumer price increase for the entire year.
[ترجمه گوگل]دولت برای کل سال 5 درصد افزایش قیمت مصرف کننده را پیش بینی کرده بود
[ترجمه ترگمان]دولت ۵ درصد افزایش قیمت مصرف کننده را برای کل سال پیش بینی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You're projecting your insecurity onto me.
[ترجمه گوگل]تو داری ناامنی خودت رو به من القا میکنی
[ترجمه ترگمان] داری insecurity رو به من نشون میدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You are projecting again, but I'm not angry with you.
[ترجمه گوگل]شما دوباره فرافکنی می کنید، اما من از دست شما عصبانی نیستم
[ترجمه ترگمان]تو دوباره داری نقاشی می کنی، اما من از دستت عصبانی نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I caught my coat on a loose brick projecting from the wall.
[ترجمه گوگل]کتم را روی آجر گشادی که از دیوار بیرون زده بود گرفتم
[ترجمه ترگمان]کتم را روی یک آجر loose که از دیوار بیرون زده بود گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They were projecting a new waterworks.
[ترجمه گوگل]آنها در حال طرح یک آبرسانی جدید بودند
[ترجمه ترگمان] دارن a جدیدی رو ترسیم می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I wouldn't go projecting off into the woods alone.
[ترجمه گوگل]من به تنهایی به داخل جنگل نمی روم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواستم تک و تنها به جنگل برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You can not do this without projecting the effect of what you write upon an imagined reader.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید این کار را بدون نشان دادن تأثیر آنچه می نویسید بر خواننده خیالی انجام دهید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید این کار را بدون ترسیم یک خواننده تصور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. School officials are projecting a rise in student numbers next semester.
[ترجمه گوگل]مسئولان مدرسه پیش بینی می کنند تعداد دانش آموزان ترم آینده افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]مقامات مدرسه در ترم آینده افزایش تعداد دانشجویان را اعلام کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The gas-jet projecting from the wall above the fireplace filled the room with a greenish glow.
[ترجمه گوگل]جت گازی که از دیوار بالای شومینه بیرون می‌آمد، اتاق را با درخششی مایل به سبز پر کرد
[ترجمه ترگمان]چراغ های گاز روی دیوار بالای شومینه، اتاق را با نور سبز رنگی پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They consist of ridges of shingle and sand projecting above high water level and generally lying a few kilometres offshore.
[ترجمه گوگل]آنها متشکل از پشته هایی از شن و ماسه هستند که از سطح آب بالا بیرون زده و معمولاً در چند کیلومتری ساحل قرار دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل ridges از شن و ماسه هستند که بالاتر از سطح بالای آب قرار دارند و عموما چند کیلومتر دورتر از ساحل قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Educators may help by projecting hope and by scrupulously avoiding lectures about the future consequences of not completing work.
[ترجمه گوگل]مربیان ممکن است با ایجاد امید و اجتناب دقیق از سخنرانی در مورد عواقب آینده عدم تکمیل کار کمک کنند
[ترجمه ترگمان]معلمان ممکن است با برنامه ریزی امید و با دقت فراوان از سخنرانی ها در مورد عواقب بعدی عدم تکمیل کار، به آن ها کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many of these would produce the vertical projecting stripes that ran down the four faces of the building.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اینها نوارهای برآمدگی عمودی را ایجاد می کنند که از چهار وجه ساختمان می گذرد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها خطوط راه راه عمودی را تولید می کردند که چهار چهره ساختمان را پایین کشیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طرح ریزی (اسم)
skeleton, sketching, scheming, planning, projecting

تخصصی

[عمران و معماری] بیرون زده - بیرون زدن
[کامپیوتر] طرح ریزی، تصویر، سه بعدی، تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه .
[زمین شناسی] بیرون زده، بیرون زدن
[ریاضیات] عمل تصویر کردن

انگلیسی به انگلیسی

• protruding, sticking out, bulging

پیشنهاد کاربران

برآمده
پیش آمده
تحمیل عقیده
ب نمایش گذاشتن، ب تصویر کشیدن
پرتاب کردن
بیرون زده
[معماری] محدب
منتقل کردن
برق الکترونیک = طراحی
فرا فکنی کردن
تولید نمایش گرافیکى دو بعدى از یک صفحه سه بعدى ، تصویر
کامپیوتر : طرح ریزى
رسا صحبت کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس