prevaricate

/prɪˈværɪkeɪt//prɪˈværɪkeɪt/

معنی: طفره رفتن، دروغ گفتن، دوپهلو حرف زدن، زبان بازی کردن
معانی دیگر: دروه گفتن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: prevaricates, prevariacting, prevaricated
مشتقات: prevarication (n.), prevaricator (n.)
• : تعریف: to lie, mislead, or conceal the truth deliberately.
مشابه: deceive, equivocate, falsify, lie

- The police officer believed that the suspect's husband was prevaricating in order to protect her.
[ترجمه امیر ختایی] افسر پلیس بر این باور بود که شوهر مظنون برای حفاظت از همسرش حقیقت را پنهان می کند ( دروغ میگوید )
|
[ترجمه گوگل] افسر پلیس بر این باور بود که شوهر مظنون برای محافظت از او دست به دست می شود
[ترجمه ترگمان] افسر پلیس بر این باور بود که شوهر این مظنون به منظور حفاظت از وی دستگیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Tell us exactly what happened and don't prevaricate.
[ترجمه آرش] دقیقا به ما بگو چه اتفاقی افتاده و طفره نرو.
|
[ترجمه گوگل]دقیقاً به ما بگویید چه اتفاقی افتاده است و زیاده‌روی نکنید
[ترجمه ترگمان]دقیقا به ما بگو چه اتفاقی افتاد و انکار نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Didn't prevaricate but answered forthrightly and honestly.
[ترجمه گوگل]حرفی نزد اما صریح و صادقانه پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]از دوپهلو و صادقانه جواب نداد و صادقانه جواب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. British ministers continued to prevaricate.
[ترجمه گوگل]وزرای بریتانیا به مخالفت خود ادامه دادند
[ترجمه ترگمان]وزیران انگلیسی به prevaricate ادامه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Without a text to assist them they may prevaricate too long before facing the brutal truth.
[ترجمه گوگل]بدون متنی که به آنها کمک کند، ممکن است قبل از رویارویی با حقیقت بی رحمانه، مدت زیادی دست از کار بکشند
[ترجمه ترگمان]بدون یک متن برای کمک به آن ها، ممکن است بسیار پیش از مواجهه با حقیقت وحشیانه، انکار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He loudly opposes torture while his Republican colleagues prevaricate.
[ترجمه گوگل]او با صدای بلند با شکنجه مخالفت می کند در حالی که همکاران جمهوری خواهش مخالفت می کنند
[ترجمه ترگمان]وی با شدت مخالف شکنجه است در حالی که همکاران جمهوریخواه او از prevaricate استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tell us exactly what happened and do not prevaricate.
[ترجمه گوگل]دقیقاً به ما بگویید چه اتفاقی افتاده است و حرفی نزنید
[ترجمه ترگمان]دقیقا به ما بگو چه اتفاقی افتاد و انکار نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its leaders cannot prevaricate over diplomacy for ever; ditching their anti - Semitic charter would help too.
[ترجمه گوگل]رهبران آن نمی توانند برای همیشه بر دیپلماسی غلبه کنند کنار گذاشتن منشور ضد یهود آنها نیز کمک خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]رهبران آن نمی توانند در مورد دیپلماسی برای همیشه انکار کنند؛ رهایی از منشور ضد یهودی آن ها نیز کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Instead of admit his guilt, he prevaricate.
[ترجمه گوگل]او به جای اعتراف به گناه خود، تقصیر می کند
[ترجمه ترگمان]به جای آن که به گناه خود اعتراف کند، از انکار ناپذیری طفره می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lu some prevaricate a few words hanged the phone.
[ترجمه گوگل]لو برخی از چند کلمه چند کلمه آویزان تلفن
[ترجمه ترگمان]چند کلمه ای که چند واژه را انکار می کرد، تلفن را به دار آویختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There will be no point telling speakers they are using prevaricate wrongly, because usage is the main criterion for meaning.
[ترجمه گوگل]هیچ فایده‌ای ندارد که به سخنرانان بگوییم که از پیش‌واژه به اشتباه استفاده می‌کنند، زیرا کاربرد معیار اصلی معنا است
[ترجمه ترگمان]هیچ نقطه ای وجود ندارد که به speakers بگوید از prevaricate اشتباه استفاده می کنند چون کاربرد معیار اصلی معنا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Whenever "devil" asked about China's natural childbirth, I always with "my child is natural labor" to avoid embarrassing prevaricate painstakingly digital.
[ترجمه گوگل]هر زمان که "شیطان" در مورد زایمان طبیعی در چین می پرسد، من همیشه با "فرزندم زایمان طبیعی است" برای جلوگیری از شرم آور و پر زحمت دیجیتالی صحبت می کنم
[ترجمه ترگمان]هر وقت که \"شیطان\" از زایمان طبیعی چین پرسیده می شود، من همیشه با \"فرزندم کار طبیعی\" برای اجتناب از prevaricate embarrassing که به سختی دیجیتال هستند، کار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Chuang Wei smiles unusually flirtatiously and kissed close Yang Tian's lips, "etc. you to can make 200 Fus prevaricate to assist of time, I assist your instinct. "
[ترجمه گوگل]چوانگ وی به طرز غیرمعمولی لبخند می زند و لب های یانگ تیان را بوسید، "و غیره
[ترجمه ترگمان]وی \"وی وی\"، به طور غیر معمول لبخند می زند و لب های یانگ یانگ را بوسید و غیره و غیره شما می توانید از prevaricate fus برای کمک به زمان استفاده کنید، من به غریزه شما کمک می کنم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We now know that Rupert just might be a doddering old fool, that his son can prevaricate with the best of them, and that Wendi Deng has clearly been put on edge by the whole experience.
[ترجمه گوگل]ما اکنون می دانیم که روپرت ممکن است یک احمق مسن باشد، که پسرش می تواند با بهترین آنها مخالفت کند، و اینکه وندی دنگ به وضوح از کل این تجربه عصبانی شده است
[ترجمه ترگمان]اکنون می دانیم که روپرت تنها ممکن است یک احمق doddering باشد، که پسرش می تواند با بهترین آن ها prevaricate کند، و وندی دنج به وضوح توسط تمام این تجربه کنار گذاشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طفره رفتن (فعل)
dodge, avoid, elude, evade, shirk, jink, prevaricate, equivocate, parry, put by

دروغ گفتن (فعل)
lie, belie, gab, fib, prevaricate, weasel, whiff, equivocate, lay to

دوپهلو حرف زدن (فعل)
prevaricate, equivocate

زبان بازی کردن (فعل)
quibble, prevaricate, equivocate, palter

تخصصی

[حقوق] سوء استفاده از منصب دولتی یا وکالت، کتمان با قلب کردن واقعیت (بالاخص از طریق شهادت دو پهلو و مبهم)

انگلیسی به انگلیسی

• lie, make false statements; speak half-truth, embellish the truth; deceive, intentionally mislead
if you prevaricate, you avoid doing something that you should do, or you avoid giving a direct answer or a firm decision about something.

پیشنهاد کاربران

prevaricated = طفره رو ، دو پهلو ، دروغگو
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : prevaricate
✅️ اسم ( noun ) : prevarication
✅️ صفت ( adjective ) : prevaricative
✅️ قید ( adverb ) : _
❗️نکته: صفت prevaricative بسیار کم کاربرد است اما فعل و اسم آن به طور کاملا رایج استفاده می شوند
طفره رفتن از گفتن حقیقت
خودمونی بخوام بگم میشه "پیچوندن : ) ) "

بپرس