prevalence

/ˈprevələns//ˈprevələns/

معنی: شیوع، تفوق، پخش، نفوذ، رواج، غلبه، درجه شیوع
معانی دیگر: شیوع، پخش، نفوذ، تفوق، درجه شیوع، رواج

جمله های نمونه

1. They were very surprised by the prevalence of anti - government sentiments.
[ترجمه موسی] آنها از رواج ( تداول ) احساسات ضد دولتی بسیار متعجب ( شگفت زده ) شدند.
|
[ترجمه گوگل]آنها از رواج احساسات ضد دولتی بسیار شگفت زده شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها از شیوع احساسات ضد دولتی بسیار شگفت زده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In fact, East Anglia's sickness prevalence rate is 6 higher than the predicted 18 namely 20
[ترجمه موسی] در حقیقت ، میزان شیوع بیماری East Anglia 6 بیشتر از 18 پیش بینی شده یعنی 20 است.
|
[ترجمه گوگل]در واقع، نرخ شیوع بیماری در شرق آنگلیا 6 بیشتر از 18 پیش بینی شده یعنی 20 است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، نرخ شیوع بیماری Anglia شرقی ۶ برابر بیشتر از میزان پیش بینی شده ۱۸ به ۲۰ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In inner cities the prevalence of depression among mothers of young children is even greater.
[ترجمه موسی] در شهرهای داخلی، شیوع افسردگی در مادران کودکان خردسال حتی بیشتر است.
|
[ترجمه گوگل]در داخل شهرها شیوع افسردگی در بین مادران کودکان خردسال حتی بیشتر است
[ترجمه ترگمان]در درونشهرها، شیوع افسردگی در میان مادران کودکان بزرگ تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Consequently, it was forecast that the prevalence of heroin use might also begin to fall from 1988-
[ترجمه موسی] در نتیجه پیش بینی شد که شیوع مصرف هروئین نیز ممکن است از سال 1988 شروع به کاهش کند.
|
[ترجمه گوگل]در نتیجه، پیش‌بینی می‌شد که شیوع مصرف هروئین نیز از سال 1988 شروع به کاهش کند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه پیش بینی شد که شیوع مصرف هروئین هم ممکن است از سال ۱۹۸۸ شروع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Main outcome measures - Prevalence at birth and prevalence after prevention in 73 congenital abnormality types or groups.
[ترجمه گوگل]معیارهای پیامد اصلی - شیوع در بدو تولد و شیوع پس از پیشگیری در 73 نوع یا گروه ناهنجاری مادرزادی
[ترجمه ترگمان]معیارهای پیامد اصلی - شیوع در تولد و شیوع بعد از جلوگیری از ۷۳ نوع ناهنجاری مادرزادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Psychiatric symptoms Further data concerning the prevalence of a variety of psychiatric symptoms are available from the health and lifestyle survey.
[ترجمه گوگل]علائم روانپزشکی اطلاعات بیشتر در مورد شیوع انواع علائم روانپزشکی از بررسی سلامت و سبک زندگی در دسترس است
[ترجمه ترگمان]علائم اختلالات روانی نیز در ارتباط با شیوع انواع علائم روانی ناشی از بررسی سلامت و سبک زندگی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Prevalence of obesity Obesity appears to be related to cultural practice as it varies according to class.
[ترجمه گوگل]شیوع چاقی به نظر می رسد چاقی با عملکرد فرهنگی مرتبط باشد زیرا بر اساس طبقه بندی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که رواج چاقی چاقی به فعالیت های فرهنگی مربوط می شود چون با توجه به کلاس فرق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One was the prevalence of nomadic, pastoral life, as in Arabia.
[ترجمه گوگل]یکی رواج زندگی عشایری و شبانی مانند عربستان بود
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها شیوع زندگی کوچ نشینی و روستایی مانند عربستان سعودی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Our findings can not explain the higher overall prevalence of simple renal cysts in men.
[ترجمه گوگل]یافته های ما نمی تواند شیوع کلی بالاتر کیست های ساده کلیه را در مردان توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]یافته های ما نمی تواند شیوع کلی بالاتر کیست renal ساده را در مردان توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The prevalence and clinical significance of inflammatory cells in diseased tissue is controversial.
[ترجمه گوگل]شیوع و اهمیت بالینی سلول های التهابی در بافت بیمار بحث برانگیز است
[ترجمه ترگمان]شیوع و اهمیت بالینی سلول های التهابی در بافت بیمار، بحث برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yet paradoxically, so did the prevalence of HIV infection.
[ترجمه گوگل]با این حال، به طرز متناقضی، شیوع عفونت HIV نیز چنین بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، paradoxically، شیوع بیماری ایدز را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The prevalence of this dimension of psychiatric disturbance in institutions has not been reported.
[ترجمه گوگل]شیوع این بعد از اختلالات روانپزشکی در موسسات گزارش نشده است
[ترجمه ترگمان]شیوع این بعد اختلالات روانی در موسسات گزارش نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The prevalence of conflict in Gascony during this period reflects the vulnerability of minors to the political ends of their elders.
[ترجمه موسی] رواج درگیری در گاسکونی در این دوره نشان دهنده آسیب پذیری افراد زیر سن قانونی از اهداف سیاسی بزرگان آنها است.
|
[ترجمه گوگل]شیوع درگیری در گاسکونی در این دوره نشان دهنده آسیب پذیری خردسالان در برابر اهداف سیاسی بزرگانشان است
[ترجمه ترگمان]رواج درگیری ها در گاسکونی در طی این دوره بازتاب آسیب پذیری افراد خردسال به اهداف سیاسی ریش سفیدان خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Will the prevalence of heroin use increase, decline or become stable?
[ترجمه موسی] آیا شیوع مصرف هروئین افزایش ، کاهش یا پایدار خواهد ماند؟
|
[ترجمه گوگل]آیا شیوع مصرف هروئین افزایش، کاهش یا پایدار خواهد شد؟
[ترجمه ترگمان]آیا شیوع مصرف هروئین افزایش می یابد، کاهش می یابد یا پایدار می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Iron deficiency anemia, as evidenced by a high prevalence of low hemoglobin levels, was a widespread problem.
[ترجمه موسی] کم خونی ناشی از فقر آهن ، همانطور که با شیوع بالای سطح هموگلوبین پایین مشهود است ، یک مشکل گسترده ( شایع ) بود.
|
[ترجمه گوگل]کم خونی فقر آهن، همانطور که با شیوع بالای سطوح پایین هموگلوبین مشهود است، یک مشکل گسترده بود
[ترجمه ترگمان]کم خونی ناشی از کمبود آهن، که در شیوع بالای هموگلوبین کم دیده می شود، یک مشکل گسترده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیوع (اسم)
accession, prevalence, outbreak, spread, rampancy, burst, break-out

تفوق (اسم)
prevalence, influence, advantage, excellence, superiority, supremacy, predominance, domination, ascendancy, vantage, ascendency, hegemony, headship, predominancy, pre-emimence

پخش (اسم)
release, prevalence, allotment, propagation, dispensation, broadcast, distribution, diffusion, dissemination, effluence

نفوذ (اسم)
influx, prevalence, force, influence, authority, leading, penetration, infiltration, permeation, dominance, importance, transpiration, transudation, insinuation, seepage, prestige

رواج (اسم)
prevalence, propagation, circulation, currency, vogue

غلبه (اسم)
win, prevalence, victory, conquest, predominance, domination, winning, dominance, prepotency

درجه شیوع (اسم)
prevalence

تخصصی

[بهداشت] شیوع

انگلیسی به انگلیسی

• commonness, state of being widespread, currentness, predominance
the prevalence of something is the fact that it is widespread and occurs commonly.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : prevail
اسم ( noun ) : prevalence
صفت ( adjective ) : prevailing / prevalent
قید ( adverb ) : _
بروز
🔴 تعریف / Definition
◀️ مثال / Example
🟩 واژه نامه ی Cambridge 🟩
🔴 the fact that something is very common or happens often
◀️the prevalence of smoking among teenagers
◀️The prevalence of the disease is higher in some families
...
[مشاهده متن کامل]

◀️ Doctors are seeing an increase in the prevalence of obesity
There is concern is over the prevalence of fine dust as an air◀️ pollutant
There are many misconceptions about the prevalence and◀️ treatment of depression
🟩 Vocabulary. com 🟩
Prevalence means there is a lot of something. If you get a bad grade on a paper for having a prevalence of typos, you need to proofread your work more carefully
The word prevalence comes from the Latin praevalere, meaning "condition of being widespread or general. " The word is often used to describe a phenomenon that is widespread in a community, like the prevalence of a disease across a country. Prevalence is another word for "commonness. " If there's a prevalence of thefts in your neighborhood, that means the likelihood of your house getting robbed is pretty high
1. 🔴 the quality of prevailing generally; being widespread
◀️ “he was surprised by the prevalence of optimism about the future”
Types : Currency / Generality
2. 🔴 a superiority in numbers or amount
🟩 گوگل 🟩
🔴 the fact or condition of being prevalent; commonness
◀️ "the prevalence of obesity in adults"
گسترگی - رواج - عمومیت - شیوع - پخش

prevalence ( پزشکی )
واژه مصوب: شیوع
تعریف: تعداد کل موارد جدید و قدیم ابتلا به بیماری یا وقوع رویدادی در یک جامعه در یک دورۀ زمانی مشخص
استفاده مکرر
مترادف frequent use
رواج , شیوع
# The prevalence of smoking amongst teenagers
# The prevalence of American slang in British speech
# Populations with a high prevalence of the virus
متداول شدن، فراگیر شدن، فراگیری
prevalence ( noun ) = شیوع، شیوع بیماری، رواج، عمومیت، نفوذ، پخش، غلبه، استیلا، تداول، همه گیر ، فراوانی
prevalence rate = میزان شیوع
contamination prevalence = شیوع آلودگی
نسبت درگیر شدن به موضوع مورد نظر در جمعیت هدف
انتشار و شیوع بیماری
تداول
شیوع

شیوع
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس