poop

/ˈpuːp//puːp/

معنی: ادم احمق، کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی، تمام شدن، قورت دادن، گوزیدن، تفنگ در کردن، صدای بوق ایجاد کردن، باعقب کشتی تصادم کردن، از نفس افتادن، باد و گاز معده را خالی کردن
معانی دیگر: (کشتی بادبان دار) تختگاه یا سکوب عقب (که گاهی بام یک کابین است و به آن poop deck هم می گویند)، (در اصل) پاشنه ی کشتی، بخش عقب کشتی، عرشه ی عقب (stern هم می گویند)، (خودمانی - معمولا به صورت صیغه ی مجهول) کاملا خسته کردن، از رمق انداختن، از توان انداختن، (از زور خستگی) وامانده کردن، عن، گه، که که، ریدن، عن کردن، (خودمانی) آدم احمق و قابل تحقیر، فریفتن، خسته ومانده شدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the superstructure on the stern of a ship.

(2) تعریف: the deck on the top of this structure; poop deck.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: poops, pooping, pooped
عبارات: poop out
• : تعریف: (informal) to cause to become exhausted.
مشابه: exhaust, fatigue, tire

- The long run pooped us.
[ترجمه گوگل] طولانی مدت ما را مدفوع کرد
[ترجمه ترگمان] راه طولانی ما رو خسته کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) reliable information.
اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) feces; excrement.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: poops, pooping, pooped
• : تعریف: to defecate.

جمله های نمونه

1. poop out
1- خسته شدن،از رمق افتادن 2- از کار افتادن

2. the old poop talks all the time
مردیکه خر همه اش حرف می زند.

3. the captain stood on the poop and addressed the sailors
ناخدا روی سکوب پاشنه ایستاد و ناویان را مخاطب قرار داد.

4. Have you got the poop sheets ready for the press conference?
[ترجمه گوگل]آیا برگه های مدفوع را برای کنفرانس مطبوعاتی آماده کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]برگه های شماره دو رو برای کنفرانس مطبوعاتی آماده کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Did you get the poop on all the candidates?
[ترجمه گوگل]آیا شما مدفوع همه نامزدها را گرفتید؟
[ترجمه ترگمان]شماره دو the رو گیر آوردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The huge seas are beginning to poop the ship badly.
[ترجمه گوگل]دریاهای بزرگ به شدت کشتی را مدفوع می کنند
[ترجمه ترگمان]دریاهای بزرگ کم کم کشتی را بد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I just poop out if I stay up too late.
[ترجمه گوگل]فقط اگر تا دیر وقت بیدار بمانم بیرون می ریزم
[ترجمه ترگمان] اگه دیر بیدار بمونم، مدفوع می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The flinty little synthetic poop poop music runs around in my head from last time.
[ترجمه گوگل]موسیقی مدفوع مصنوعی چخماق کوچک از دفعه قبل در ذهنم می چرخد
[ترجمه ترگمان]از آخرین باری که صدای موسیقی به گوشم رسید، صدای موسیقی در سرم به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Devices like this poop scoop are better suited for domestic use.
[ترجمه گوگل]دستگاه هایی مانند این مدفوع برای مصارف خانگی مناسب ترند
[ترجمه ترگمان]وسایلی مثل این قاشق poop برای استفاده خانگی مناسب تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They claim to dutifully scoop their own poop, and carefully keep the animals civil towards other park users.
[ترجمه گوگل]آن‌ها ادعا می‌کنند که مدفوع خود را با وظیفه‌شناسی جمع‌آوری می‌کنند و با احتیاط حیوانات را نسبت به سایر کاربران پارک حفظ می‌کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها ادعا می کنند که وظیفه خود را به دوش دارند و به دقت حیوانات را نسبت به دیگر کاربران پارک نگاه می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But when he was ready to poop he just did it.
[ترجمه گوگل]اما وقتی آماده بود مدفوع کند، این کار را انجام داد
[ترجمه ترگمان] ولی وقتی آماده بازی کردن بود، همین کارو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Oh, poop, eat your carrots.
[ترجمه گوگل]اوه، مدفوع، هویج خود را بخور
[ترجمه ترگمان] آی، پی پی \"، هویج هات رو بخور\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some young dogs and puppies will eat poop as a novelty.
[ترجمه گوگل]برخی از سگ ها و توله سگ های جوان مدفوع می خورند
[ترجمه ترگمان]بعضی از سگ ها و طوله سگ ها رو به عنوان یه چیز تازه مصرف میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She gave me all the poop on the company party.
[ترجمه گوگل]او تمام مدفوع را در مهمانی شرکت به من داد
[ترجمه ترگمان] اون همه poop های شرکت رو بهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم احمق (اسم)
fool, galoot, birdbrain, snipe, zombie, dromedary, zombi, bufflehead, dotterel, poop, featherbrain, featherhead, softhead

کشتیدم (اسم)
stern, poop

صدای قلپ (اسم)
poop

صدای کوتاه (اسم)
poop

قسمت بلند عقب کشتی (اسم)
poop

تمام شدن (فعل)
pass, finish, end, expire, go, give out, spend, poop

قورت دادن (فعل)
engulf, feed, gobble, gulp, poop, ingest

گوزیدن (فعل)
poop, fart

تفنگ در کردن (فعل)
poop

صدای بوق ایجاد کردن (فعل)
poop

باعقب کشتی تصادم کردن (فعل)
poop

از نفس افتادن (فعل)
wind, use up, poop

باد و گاز معده را خالی کردن (فعل)
poop

انگلیسی به انگلیسی

• raised structure at the stern of a ship; deck that is the highest and furthest aft in a ship; (slang) shit, feces, excrement; defecation
wash over the stern of a ship (as by a wave); be washed over the stern of the ship; (slang) make tired, leave breathless; (slang) defecate, excrete feces, empty one's bowels
the poop of an old-fashioned sailing ship is the raised structure at the back end of it.

پیشنهاد کاربران

مدفوع کردن
اصن معنی اینارو نمیده من عکسش رو زدم اون موقعی که معنیش رو نمیدونستم گوه اومد پس نتیجه میگیریم معنیش یعنی چی که خودتون میدونید
peepee
poop ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: پاشنه‏گاه
تعریف: قسمت زبرین و پسین کشتی|||متـ . پاشنه
گه_ پیپی_ریدن_ چیزی که توی دستشویی میکنن_
poop: شاشیدن ، گه، پهن، ریدن، عنیدن
خسته شدن.
ادم احمق، کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی، تمام شدن، قورت دادن، گوزیدن، تفنگ در کردن، صدای بوق ایجاد کردن، باعقب کشتی تصادم کردن، از نفس افتادن، باد و گاز معده را خالی کردن
معانی دیگر: ( کشتی بادبان دار ) تختگاه یا سکوب عقب ( که گاهی بام یک کابین است و به آن poop deck هم می گویند ) ، ( در اصل ) پاشنه ی کشتی، بخش عقب کشتی، عرشه ی عقب ( stern هم می گویند ) ، ( خودمانی - معمولا به صورت صیغه ی مجهول ) کاملا خسته کردن، از رمق انداختن، از توان انداختن، ( از زور خستگی ) وامانده کردن، عن، گه، که که، ریدن، عن کردن، ( خودمانی ) آدم احمق و قابل تحقیر، فریفتن، خسته ومانده شدن
...
[مشاهده متن کامل]

یعنی چیزی که در دستشویی می کنن
کود

بپرس