pinchbeck

/ˈpɪntʃbek//ˈpɪntʃbek/

آمیزه ی مس و روی (که در جواهرات بدلی به جای طلا به کار می رود)، زر ساختگی، زرنما، مسبار، صلای مشاقی، تقلبی، بدل، قلب

جمله های نمونه

1. Although website of business of illegal and pinchbeck certificate is rampant, illegal Jian on the net active, but should discern its real features actually not difficult.
[ترجمه گوگل]اگر چه وب سایت کسب و کار گواهی غیر قانونی و pinchbeck شایع است، جیان غیرقانونی در شبکه فعال است، اما باید ویژگی های واقعی آن را در واقع دشوار نیست
[ترجمه ترگمان]هر چند وب سایت تجارت گواهی ازدواج غیر قانونی و بدل شایع است، اما جیان غیر قانونی در اینترنت فعال هستند اما باید ویژگی های واقعی آن را تشخیص دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The 3rd, " Pinchbeck Qiaobusi " rich guest has made clear mark to be " Forbes website ", and true identity of Lyons is well-known.
[ترجمه گوگل]سومین مهمان ثروتمند "Pinchbeck Qiaobusi" به وضوح نشان داده است که "وب سایت فوربس" است و هویت واقعی لیون کاملاً شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، مهمان ثروتمند \"Pinchbeck Qiaobusi\" علامت واضحی به \"وب سایت فوربس\" داده است، و هویت واقعی لیون شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Job of staff of a few pinchbeck remove furniture is coarse, throw bad furniture electric equipment.
[ترجمه گوگل]کار کارکنان از چند pinchbeck حذف مبلمان درشت است، پرتاب مبلمان بد تجهیزات الکتریکی
[ترجمه ترگمان]کار کارکنان یک دسته کوچک بدل به زر، خشن است، وسایل برقی اسباب و اثاثیه بد را به دور می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. " Pinchbeck masses remove furniture " be full of search engine, consumer is deceived ceaselessly, this lets company of card masses remove furniture is very indignant.
[ترجمه گوگل]"انبوه Pinchbeck حذف مبلمان" پر از موتور جستجو باشد، مصرف کننده بی وقفه فریب خورده است، این اجازه می دهد تا شرکت توده کارت حذف مبلمان بسیار خشمگین است
[ترجمه ترگمان]\"انبوه کردن انبوه مبلمان\" پر از موتور جستجو است، مصرف کننده دایم فریب می خورد، و این اجازه می دهد تا افراد کارت های بازی مبلمان را حذف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Buy a brand to prevent " pinchbeck " .
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از "پیچ بک" یک مارک بخرید
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از \"بدل\" یک برند بخرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Add: Who is " pinchbeck Qiaobusi "?
[ترجمه گوگل]اضافه کنید: " pinchbeck Qiaobusi " کیست؟
[ترجمه ترگمان]اضافه کنید: چه کسی \"Qiaobusi pinchbeck\" است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is additionally, if the website of the other side does not have ICP, put on record date, perhaps put on record date is false pinchbeck perhaps, had better not buy in that.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اگر وب سایت طرف مقابل ICP ندارد، تاریخ ثبت قرار داده شده است، شاید قرار دادن در تاریخ رکورد اشتباهی باشد، شاید بهتر است در آن خرید نکنید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اگر وب سایت طرف دیگر ICP را نداشته باشد، تاریخ ثبت را به تعویق بیاندازد، شاید تاریخ ضبط آن اشتباه خواهد بود، شاید بهتر است آن را خریداری نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Walk into village head small shop, qing Dynasty of smoke wine, flavour, soy waits pinchbeck fake a moment not little, as to confectionery candy, beverage, mouth. . .
[ترجمه گوگل]راه رفتن به سر روستا مغازه کوچک، چینگ سلسله شراب دودی، طعم، سویا منتظر pinchbeck جعلی یک لحظه نه کمی، به عنوان به شیرینی آب نبات، نوشیدنی، دهان
[ترجمه ترگمان]در حال راه رفتن به سمت یک مغازه کوچک، دودمان qing از شراب دودی، بوی و بوی سویا و بدل کردن یک لحظه به شیرینی شیرینی، نوشیدنی و دهان شیرینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The collars were made of silver and gold and—for the less wealthy families—bronze, pinchbeck, and even copper which had to be worn over a neckpiece so it would not darken the skin.
[ترجمه گوگل]یقه‌ها از نقره و طلا و - برای خانواده‌های کمتر ثروتمند - برنز، قیچی و حتی مس ساخته می‌شد که باید روی گردن پوشیده می‌شد تا پوست تیره نشود
[ترجمه ترگمان]یقه ها از نقره و طلا ساخته شده بودند - برای خانواده های ثروتمند - برنزی، بدل، و حتی مس که باید بر روی یک neckpiece پوشید تا پوست تیره نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It might be argued that in their version the pinchbeck became gold, the flamboyant was identified as 'poesie pure '.
[ترجمه گوگل]ممکن است استدلال شود که در نسخه آنها، pinchbeck طلایی شد، و پر زرق و برق به عنوان "poesie pure" شناخته شد
[ترجمه ترگمان]ممکن است اینطور استدلال شود که در نسخه آن ها بدل طلا به طلا تبدیل شده است، زرق و برق به عنوان poesie خالص شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What are called honors and dignities, and even dignity and honor, are generally of pinchbeck.
[ترجمه گوگل]آنچه به نام کرامات و کرامت ها و حتی حیثیت و شرافت گفته می شود، عموماً از نوع پینچبک است
[ترجمه ترگمان]چیزی که افتخار و مقام و حتی شرافت و شرافت نامیده می شود معمولا بدل به بدل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• artificial gold; alloy of copper and zinc used to imitate gold
fake, counterfeit, not genuine

پیشنهاد کاربران

بپرس