pettiness


معنی: خاتوله
معانی دیگر: خردی، کوچکی

جمله های نمونه

1. The pettiness of their criticisms enraged him.
[ترجمه امیررضا] چون انتقادشان منطقی نبود، عصبانی شد.
|
[ترجمه گوگل]کوچک بودن انتقادهای آنها او را عصبانی می کرد
[ترجمه ترگمان]حقارت انتقادی خود او را خشمگین می ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was the pettiness of their arguments that irritated her.
[ترجمه گوگل]این کوچک بودن مشاجرات آنها بود که او را عصبانی می کرد
[ترجمه ترگمان]It of بود که او را به خشم می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Never had she met such spite and pettiness.
[ترجمه گوگل]او هرگز به این کینه توزی و حقارت برخورد نکرده بود
[ترجمه ترگمان]هرگز با چنین spite و حقارت روبه رو نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After three days of sniping and gratuitous pettiness, they allow Matty the very beginning of June or the very end.
[ترجمه گوگل]بعد از سه روز تک تیراندازی و خرده گیری بی دلیل، آنها به متی اجازه می دهند که در همان ابتدای ماه ژوئن یا اواخر ژوئن باشد
[ترجمه ترگمان]پس از سه روز of و بی gratuitous به متی اجازه دادند که از اول ژوئن شروع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And this pettiness made the place even rnore ordinary, no different from the plainest sleepiest hick town in the Mid-West.
[ترجمه گوگل]و این ریزه کاری باعث شد که این مکان حتی عادی شود، هیچ تفاوتی با ساده ترین شهر هیک در غرب میانه ندارد
[ترجمه ترگمان]و این پست، حتی در وسط شهر ساده و ساده hick که در غرب میانه غربی بود، تفاوتی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tom is a nice person, except for his pettiness.
[ترجمه گوگل]تام آدم خوبی است، به جز کوچک بودنش
[ترجمه ترگمان]تام آدم خوبی است، به جز for
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Raise your eyes above the pettiness and follow the path of greatness that is within you.
[ترجمه گوگل]چشمانت را بالاتر از کوچکی ها بلند کن و راه عظمتی را که در درون توست دنبال کن
[ترجمه ترگمان]چشم خود را بالا ببرید و راه بزرگی را که در درون شماست دنبال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this era characterized by too much pettiness and flightiness, it is really a miracle that we should find such imposing forcefulness and artistic excellence as shown in his works.
[ترجمه گوگل]در این دوران که با ریزه کاری و فرومایه بودن بیش از حد مشخص می شود، این واقعاً یک معجزه است که ما باید چنین اقتدار و برتری هنری تأثیرگذار را پیدا کنیم که در آثار او نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]در این دوره، بسیار much و flightiness، واقعا یک معجزه است که ما باید چنین imposing و برتری هنری را همان طور که در آثارش دیده می شود، بیابیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pettiness was incompatible not only with their personalities, but with their presences.
[ترجمه گوگل]کوچک بودن نه تنها با شخصیت آنها، بلکه با حضورشان ناسازگار بود
[ترجمه ترگمان]pettiness فقط با شخصیت آن ها مخالف بود، بلکه با وجود their
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even from you I hadn't expected such pettiness.
[ترجمه پریسا] حتی از تو هم انتظار چنین حقارتی را نداشتم.
|
[ترجمه گوگل]حتی از تو هم انتظار چنین ریزه کاری را نداشتم
[ترجمه ترگمان]حتی از تو هم انتظار چنین چیزی را نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I can't stand stupid people like Caliban, with their great deadweight of pettiness and selfishness and meanness of every kind.
[ترجمه گوگل]من نمی‌توانم آدم‌های احمقی مثل کالیبان را با وزنه‌ی بزرگشان از پستی و خودخواهی و هر نوع پستی تحمل کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم مردم احمق رو مثل کالیبنز کاورن تحمل کنم، با جسم سنگینی از pettiness و meanness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Never intolerant of individuals, he had little patience for pettiness of mind.
[ترجمه گوگل]او هرگز نسبت به افراد بی‌تحمل نبود، صبر کمی برای خرده‌کاری داشت
[ترجمه ترگمان]هرگز تحمل هیچ یک از افراد را تحمل نمی کرد، حوصله pettiness را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The negative pleasure one finds in work partakes of the poverty and banality of daily life, its pettiness.
[ترجمه گوگل]لذت منفی که فرد در کار پیدا می کند، از فقر و پیش پاافتادگی زندگی روزمره و کوچک بودن آن برخوردار است
[ترجمه ترگمان]لذت منفی در کار partakes فقر و banality زندگی روزمره و pettiness می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I will not see the Church threatened by the pettiness and jealousy of its servants.
[ترجمه گوگل]من نمی بینم که کلیسا از خرده نگری و حسادت خادمانش تهدید شود
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم که کلیسا با حقارت و حسادت خدمتکاران خود را تهدید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خاتوله (اسم)
baseness, meanness, cunning, craftiness, artfulness, turpitude, pettiness, dirtiness, infamy, ignobility, villainy, rascality

انگلیسی به انگلیسی

• trivialness, triteness, state of being concerned with insignificant issues

پیشنهاد کاربران

بپرس