peace offering

/ˈpiːsˈɒfərɪŋ//piːsˈɒfərɪŋ/

قربانی کردن و سپاسگزاری در راه خداوند، شکر گذاری، پیشنهاد صلح

جمله های نمونه

1. "A peace offering," Roberts said as he handed the box of cigars to Cohen.
[ترجمه گوگل]رابرتز در حالی که جعبه سیگار را به کوهن می داد گفت: «پیشنهاد صلح»
[ترجمه ترگمان]رابرتز در حالی که جعبه سیگار را به کوهن می داد گفت: \" یک پیشنهاد صلح \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He left a box of chocolates as a peace offering, hoping that she would forgive him.
[ترجمه گوگل]او یک جعبه شکلات به عنوان پیشکش صلح گذاشت، به این امید که او او را ببخشد
[ترجمه ترگمان]او یک جعبه شکلات را به عنوان پیشنهاد صلح ترک کرد، و امیدوار بود که او را ببخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Can I cook you dinner as a peace offering?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم برای شما شام را به عنوان پیشکش صلح بپزم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم برات شام درست کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I bought her some flowers as a peace offering.
[ترجمه گوگل]چند گل به عنوان پیشکش برایش خریدم
[ترجمه ترگمان]براش چندتا گل خریدم که پیشنهاد صلح داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A little peace offering.
[ترجمه گوگل]کمی پیشکش صلح
[ترجمه ترگمان] یه پیشنهاد صلح کوچولو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I think the present she sent you was intended as a peace offering.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم هدیه ای که برای شما فرستاده بود به عنوان پیشکش صلح بود
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم هدیه ای که اون تو رو فرستاده به عنوان پیشنهاد صلح بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mike brought in some doughnuts - I think they were a sort of peace offering.
[ترجمه گوگل]مایک مقداری دونات آورد - فکر می کنم آنها نوعی هدیه صلح بودند
[ترجمه ترگمان] مایک \"یه مقدار دونات آورد\" فکر کنم یه جور پیشنهاد صلح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Years later, when Thomas J. Watson Jr. made a peace offering of a consultant gig at IBM, Aiken refused to sign a nondisclosure agreement.
[ترجمه گوگل]سال‌ها بعد، زمانی که توماس جی واتسون جونیور پیشنهاد صلح برای یک کنسرت مشاور در IBM داد، آیکن از امضای قرارداد عدم افشای اطلاعات خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]سال ها بعد، وقتی توماس جی واتسون جونیور او با اجرای یک شرکت مشاور در IBM، از امضای قرارداد nondisclosure امتناع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He give her a box of chocolates as a peace offering.
[ترجمه گوگل]او یک جعبه شکلات به عنوان پیشکش صلح به او می دهد
[ترجمه ترگمان]او جعبه شکلات را به عنوان پیشنهاد صلح به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One male goat shall be sacrificed as a sin offering, and two yearling lambs as a peace offering.
[ترجمه گوگل]یک بز نر به عنوان قربانی گناه و دو بره یک ساله به عنوان قربانی سلامتی قربانی شود
[ترجمه ترگمان]یک بز نر به عنوان یک هدیه گناه قربانی خواهد شد و دو بچه خوک به عنوان یک پیشنهاد صلح قربانی خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• something given to obtain peace
a peace offering is something that is given or said to someone as a way of apologizing to them or ending a quarrel with them.

پیشنهاد کاربران

هدیه یا چیزی که برای دلجویی و رفع کدورت و به منظور آشتی با کسی که باهاش دعوا یا مشاجره داشتی به او داده می شود.
دوستان توجه کنن که پیشنهاد نیست ( با اینکه از لغت offering استفاده شده )
پیشنهاد آتش بس

بپرس