pesticide

/ˈpestəˌsaɪd//ˈpestɪsaɪd/

معنی: زیست کش، کشنده حشرات، کشنده حشره موذی، عامل ضد طاعون، ماده ضد افت، مانع حیات
معانی دیگر: (ماده ی شیمیایی برای کشتن حشره یا گیاه هرزه) آفت کش، حشره کش، سم دفع آفات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: pesticidal (adj.)
• : تعریف: a chemical substance used to kill pests, esp. insects that harm crops.

- The crops are repeatedly treated with pesticide.
[ترجمه آیین وحیدیان] غلات به طور مکرر با آفت کش ها درمان می شوند
|
[ترجمه گوگل] محصولات به طور مکرر با آفت کش ها درمان می شوند
[ترجمه ترگمان] محصولات به طور مکرر با آفت کش ها درمان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. an airplane was spraying pesticide over the crops
یک هواپیما روی محصول سم پاشی می کند.

2. Male workers were made permanently sterile by this pesticide.
[ترجمه آیین وحیدیان] کارگران مرد توسط این آفت کش برای همیشه عقیم شدند.
|
[ترجمه وانیا شیراوند] کارگران مرد توسط آفت کش برای همیشه عقیم شدند
|
[ترجمه گوگل]کارگران مرد توسط این آفت کش برای همیشه عقیم شدند
[ترجمه ترگمان]کارگران مرد از این آفت کش به طور دائمی عقیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is claimed that current levels of pesticide do not pose a threat to health.
[ترجمه گوگل]ادعا می شود که سطوح فعلی آفت کش ها تهدیدی برای سلامتی نیست
[ترجمه ترگمان]ادعا می شود که سطوح جاری آفت کش ها تهدیدی برای سلامتی محسوب نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Traces of pesticide in the water were ten times above permissible levels.
[ترجمه گوگل]آثار سموم در آب ده برابر بیشتر از حد مجاز بود
[ترجمه ترگمان]نشانه هایی از آفت کش در آب ۱۰ برابر بالاتر از حد مجاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The pesticide was spread over the vegetable plot.
[ترجمه گوگل]سموم دفع آفات روی زمین سبزی پخش شد
[ترجمه ترگمان]آفت کش روی زمین سبزی پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Samples of the water contained pesticide.
[ترجمه گوگل]نمونه های آب حاوی آفت کش بود
[ترجمه ترگمان]نمونه های آب حاوی آفت کش ها بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This pesticide kills insects on contact .
[ترجمه گوگل]این آفت کش در تماس حشرات را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]این آفت کش به کشتن حشرات روی سطح تماس کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pesticide is lethal to all insect life.
[ترجمه گوگل]این آفت کش برای زندگی همه حشرات کشنده است
[ترجمه ترگمان]آفت کش به همه زندگی حشرات کشنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The crops are regularly sprayed with pesticide.
[ترجمه Dhf] محصولات کشاورزی به صورت منظم توسط آفت کش اسپری میشوند
|
[ترجمه گوگل]محصولات به طور مرتب با سم پاشی می شوند
[ترجمه ترگمان]محصولات به طور منظم با آفت کش پاشیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Attempts will be made to reduce pesticide use in water catchment areas.
[ترجمه گوگل]تلاش برای کاهش مصرف سموم در حوضه های آبریز انجام خواهد شد
[ترجمه ترگمان]تلاش هایی برای کاهش استفاده از آفت کش ها در مناطق آبریز آبی انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tyler recommended that pesticide tests be developed specially for hot countries.
[ترجمه گوگل]تایلر توصیه کرد که آزمایش‌های آفت‌کش‌ها به‌ویژه برای کشورهای گرم توسعه یابد
[ترجمه ترگمان]تایلر توصیه کرد که آزمایش ها آفت کش به طور ویژه برای کشورهای داغ توسعه داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The numbers of damaging insect species resistant to pesticide have multiplied from 160 to 450 since 1960.
[ترجمه گوگل]از سال 1960 تعداد گونه های حشره آسیب رسان مقاوم به آفت کش ها از 160 به 450 افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]تعداد damaging که نسبت به آفت کش مقاوم هستند از سال ۱۹۶۰ تا ۴۵۰ برابر افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Del Norte County pesticide storage area near Crescent City.
[ترجمه گوگل]منطقه ذخیره آفت کش شهرستان دل نورته در نزدیکی شهر کرسنت
[ترجمه ترگمان]منطقه ذخیره سازی pesticide دل Norte در نزدیکی شهر هلال احمر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So, what exactly is going on in the pesticide world to reduce me to such grovelling gratitude?
[ترجمه گوگل]بنابراین، دقیقاً چه چیزی در دنیای آفت‌کش‌ها می‌گذرد تا من را به چنین قدردانی ناخوشایندی کاهش دهد؟
[ترجمه ترگمان]بنابراین، دقیقا چه چیزی در جهان آفت کش روی می دهد تا من را به چنین حق شناسی grovelling کاهش دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زیست کش (اسم)
biocide, pesticide

کشنده حشرات (اسم)
pesticide

کشنده حشره موذی (اسم)
pesticide

عامل ضد طاعون (اسم)
pesticide

ماده ضد افت (اسم)
pesticide

مانع حیات (اسم)
pesticide

تخصصی

[خودرو] افت کش
[شیمی] (ماده ى شیمیایی براى کشتن حشره یا گیاه هرزه ) آفت کش، حشره کش، سم دفع آفات
[پلیمر] آفت کش

انگلیسی به انگلیسی

• chemical mixture used to kill pests and insects
pesticides are chemicals which farmers put on their crops to kill harmful insects.

پیشنهاد کاربران

act of killing pests
pesticide ( شیمی )
واژه مصوب: آفت کُش
تعریف: ماده ای که آفت های گیاهی و جانوری را از بین می برد
آفت کش ( حشرات یا گیاهان هرزه )
1 ) Pesticides play a very important role in food production
2 ) These pesticides are gradually going out of use
آفت کش
سموم آفات
حشره کش

بپرس