pamper

/ˈpæmpər//ˈpæmpə/

معنی: بناز پروردن، متنعم کردن
معانی دیگر: لوس کردن، ننر کردن، ناز نازی بار آوردن، ناز پرورده کردن، برآورده کردن، اقناع کردن، سیراندن، (در اصل) به حد اشباع خوراندن یا اقناع کردن، (از چیزی) زده کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: pampers, pampering, pampered
مشتقات: pamperer (n.)
• : تعریف: to treat or please with an uncommon or excessive amount of care, attention, or indulgence; coddle.
مترادف: baby, coddle, indulge
متضاد: chasten, neglect
مشابه: cater, cosset, dote, favor, mollycoddle, overindulge, overprotect, please, spoil

- She loves to pamper her dog with special treats.
[ترجمه گلی افجه ] او دوست دارد با رفتار خاص سگش را لوس کند
|
[ترجمه گوگل] او دوست دارد سگش را با غذاهای خاص نوازش کند
[ترجمه ترگمان] اون دوست داره سگش رو با غذاهای مخصوص pamper تر کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- If you continue to pamper that child, he'll grow up spoiled and lazy.
[ترجمه گلی افجه ] اگر به لوس کردن ان بچه ادامه دهی تنبل و بدرد نخور بار می اید
|
[ترجمه گوگل] اگر به نوازش کردن آن کودک ادامه دهید، او خراب و تنبل بزرگ می شود
[ترجمه ترگمان] اگر به پرورش آن کودک ادامه دهی، فاسد و تنبل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I wanted to pamper myself after my difficult week, so I got an hour-long massage.
[ترجمه عرفانه] میخواستم بعد از یه هفته ی سختی که داشتم به خودم یه صفایی بدم، بخاطر همین یه ماساژ یه ساعته گرفتم
|
[ترجمه گوگل] می خواستم بعد از هفته سختم، خودم را نوازش کنم، بنابراین یک ساعت ماساژ گرفتم
[ترجمه ترگمان] می خواستم بعد از این هفته سخت خودم رو لوس کنم واسه همین یه ماساژ ساعتی وقت گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. being a travelling salesman has allowed him to pamper his wanderlust
فروشنده ی سیار بودن به او اجازه داده است که سفر دوستی خود را اقناع کند.

2. Pamper yourself with our new range of beauty treatments.
[ترجمه گوگل]خود را با طیف جدید درمان های زیبایی ما نوازش کنید
[ترجمه ترگمان]خودتان را با دامنه جدید درمان زیبایی مجهز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pamper yourself with our luxury gifts.
[ترجمه گلی افجه ] با هدایای تجملی ما نازپرورده شوید
|
[ترجمه Rojan] با هدیه های ما خودتون رو لوس کنید
|
[ترجمه گوگل]خود را با هدایای لوکس ما نوازش کنید
[ترجمه ترگمان]خودتان را با هدایای تجملی خود مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pamper yourself with a stay in one of our luxury hotels.
[ترجمه گلی افجه ] با اقامت در یکی از هتل های لوکس ما خود را ناز پرورده کنید
|
[ترجمه گوگل]خود را با اقامت در یکی از هتل های مجلل ما نوازش کنید
[ترجمه ترگمان]خودتان را در یکی از هتل های لوکس خود نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why not pamper yourself after a hard day with a hot bath scented with oils?
[ترجمه گوگل]چرا بعد از یک روز سخت، خود را با یک حمام گرم معطر با روغن‌ها نوازش نکنید؟
[ترجمه ترگمان]چرا بعد از یک روز سخت با یک حمام داغ که بوی روغن داغ می داد، خودت را لوس نکن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pamper him with a shave, facial, massage, pedicure, manicure and more!
[ترجمه گوگل]او را با اصلاح، صورت، ماساژ، پدیکور، مانیکور و موارد دیگر، نوازش کنید!
[ترجمه ترگمان]با ریش تراشی، ماساژ صورت، مانیکور، مانیکور، مانیکور، ناخن و بیشتر!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I coddle the beets, radishes, and yellow squash, pamper the chives and basil; overindulge the tomatoes.
[ترجمه گوگل]من چغندر، تربچه و کدو زرد را می نوازم، پیازچه و ریحان را ناز می کنم در مصرف گوجه فرنگی زیاده روی کنید
[ترجمه ترگمان]من چغندر، تربچه، و اسکواش زرد را نوازش می کنم، ریحان و ریحان را ناز پرورده، و tomatoes را overindulge
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pamper a friend with a natural beauty product by post.
[ترجمه گوگل]با پست، دوست خود را با یک محصول زیبایی طبیعی نوازش کنید
[ترجمه ترگمان]دوستی با یک محصول با زیبایی طبیعی به وسیله پست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And, this Valentines Day, pamper yourself.
[ترجمه گوگل]و در این روز ولنتاین، خود را ناز کنید
[ترجمه ترگمان]و این روز Valentines، خودت رو لوس کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Opportunities to pamper yourself may unfold.
[ترجمه گوگل]فرصت هایی برای نوازش کردن خود ممکن است آشکار شود
[ترجمه ترگمان]فرصت هایی برای لوس کردن خودتان ممکن است آشکار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You need to pamper yourself and let your charm come through.
[ترجمه گوگل]شما باید خود را نوازش کنید و اجازه دهید جذابیت شما از بین برود
[ترجمه ترگمان]تو باید خودت رو لوس کنی و بذاری your بیاد تو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Why don't you let your mother pamper you for a while?
[ترجمه گوگل]چرا نمیذاری مادرت یه مدت تورو نوازش کنه؟
[ترجمه ترگمان]چرا به مادرت اجازه نمیدی چند وقت تو رو لوس کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wade was afraid but I didn't pamper him.
[ترجمه گوگل]وید می ترسید اما من او را نازش نمی کردم
[ترجمه ترگمان]وید می ترسید، اما من او نو لوس نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't pamper damp scamp tramps that camp under ramp lamps.
[ترجمه گوگل]ولگردهای مرطوبی را که زیر لامپ های سطح شیب دار کمپ می زنند، نوازش نکنید
[ترجمه ترگمان]tramps لوس damp رو لوس نکن که زیر نور چراغ برق اردو زده باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This is the best way to pamper myself.
[ترجمه گوگل]این بهترین راه برای نوازش خودم است
[ترجمه ترگمان]این بهترین راهه که خودم رو لوس کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بناز پروردن (فعل)
pet, pamper

متنعم کردن (فعل)
pamper

انگلیسی به انگلیسی

• disposable diaper, diaper that is designed for a single use
spoil, indulge someone's desires, coddle, treat with extreme kindness
if you pamper someone, you treat them too kindly and do too much for them.

پیشنهاد کاربران

● ناز نازی بار آوردن، به طور ویژه با کسی رفتار کردن
● حال دادن
I like to pamper myself
دوست دارم به خودم برسم
( فعل ) به ناز و متنعم پروردن
با توجه به موقعیت و معنی کلی جمله، ناز کشی کردن و منت کشی کردن هم معنی میده
لوس کردن کسی
به عبارتی بیش از اندازه مهربون بودن
لوس کردن. توجه زیاد به کسی کردن
حال دادن - لوس کردن
تحویل گرفتن
لوس کردن

بپرس