overburdened

جمله های نمونه

1. Insurance companies are already overburdened with similar claims.
[ترجمه گوگل]شرکت های بیمه در حال حاضر با مطالبات مشابهی مواجه هستند
[ترجمه ترگمان]شرکت های بیمه در حال حاضر بیش از حد تحت فشار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The city's hospitals are overburdened by casualties.
[ترجمه گوگل]بیمارستان‌های این شهر با تلفات بیش از حد سنگین است
[ترجمه ترگمان]بیمارستان های شهر تحت فشار تلفات قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He did not appear to be overburdened with guilt.
[ترجمه جواد آسوده] به نظر نمیرسه که تحت فشار گناه شده باشد.
|
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسید که او بیش از حد بار گناه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسید که از احساس گناه مبرا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Chief Inspector disliked being overburdened with insignificant detail.
[ترجمه گوگل]بازرس ارشد دوست نداشت که با جزئیات ناچیز بیش از حد سنگین شود
[ترجمه ترگمان]رئیس دادگاه با جزئیات ناچیز مخالف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Health services have been overburdened and are unable to care for many older people.
[ترجمه گوگل]خدمات بهداشتی بیش از حد سنگین بوده و قادر به مراقبت از بسیاری از افراد مسن نیستند
[ترجمه ترگمان]خدمات بهداشتی بیش از حد تحت فشار قرار گرفته و قادر به مراقبت از افراد سالمند زیادی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ship overburdened with cargoes should not be allowed to set sail.
[ترجمه گوگل]کشتی پر بار بیش از حد نباید اجازه به حرکت درآورد
[ترجمه ترگمان]بارگیری کشتی با کالا نباید مجاز به تنظیم بادبان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The remaining people would become overburdened trying to plug the gaps.
[ترجمه گوگل]افراد باقیمانده در تلاش برای پر کردن شکاف‌ها دچار بار سنگینی می‌شوند
[ترجمه ترگمان]بقیه افراد تحت فشار قرار خواهند گرفت تا شکاف را مسدود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Is it the fault of an overburdened teaching force, for whom full time class teaching is the norm?
[ترجمه گوگل]آیا تقصیر یک نیروی آموزشی پر بار است که تدریس کلاس تمام وقت برای آنها عادی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این گناه یک نیروی آموزش بیش از حد تحت فشار بیش از حد است، چرا که تدریس یک کلاس تمام وقت، هنجار است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Overburdened support personnel rushed from one temporary work assignment to another, their ranks dangerously depleted by a recent company-wide restructuring.
[ترجمه گوگل]پرسنل پشتیبانی پربار از یک مأموریت موقت به کار دیگر هجوم بردند، در حالی که رتبه آنها به طور خطرناکی به دلیل تجدید ساختار اخیر در سراسر شرکت کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]پرسنل پشتیبانی overburdened از یک تکلیف کار موقت به یک دیگر منتقل شدند، در حالی که صفوف آن ها به طور خطرناکی توسط یک تغییر ساختار گسترده شرکت کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Public health systems are already overburdened by patients with no insurance.
[ترجمه گوگل]سیستم های بهداشت عمومی در حال حاضر توسط بیماران بدون بیمه تحت فشار هستند
[ترجمه ترگمان]سیستم بهداشت عمومی پیش از این بیش از پیش تحت فشار بیمارانی است که بیمه ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He certainly didn't appear to be overburdened with guilt about leaving the rest of his crew to do all the work.
[ترجمه گوگل]مطمئناً به نظر نمی رسید که او بیش از حد بار گناهی داشته باشد که بقیه خدمه خود را برای انجام همه کارها ترک کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید از اینکه بقیه اعضای گروهش همه کارها را انجام بدهند، شدیدا احساس گناه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ministers are too overburdened with engagements to think out effectively what they want to do.
[ترجمه گوگل]وزرا بیش از حد درگیر تعهدات هستند که نمی توانند به طور مؤثر فکر کنند که چه کاری می خواهند انجام دهند
[ترجمه ترگمان]وزرا برای فکر کردن به آنچه که می خواهند انجام دهند بیش از حد سنگین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They say poor judgments by overburdened and undertrained caseworkers have reunited some irrevocably dysfunctional families.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند قضاوت های ضعیف توسط کارکنان پرونده که بیش از حد تحت فشار قرار گرفته اند و آموزش دیده اند، برخی از خانواده های غیرقابل بازگشت را با هم متحد کرده است
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که قضاوت های ضعیف توسط overburdened و undertrained caseworkers برخی از خانواده های ناکارآمد را دوباره به هم متصل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Often at night that hot summer the new overburdened power plants would give up and die.
[ترجمه گوگل]غالباً در شب آن تابستان گرم، نیروگاه‌های جدید پربار تسلیم می‌شوند و می‌میرند
[ترجمه ترگمان]اغلب شب ها در تابستان داغ، کارخانه های برق آبی جدید تسلیم خواهند شد و خواهند مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if you are overburdened with something such as work or problems, you have more of it than you can cope with.

پیشنهاد کاربران

بسیار پر مشغله
خیلی گرفتار در کار، دارای مشغله زیاد، تحت فشار زیاد کاری

بپرس