معنی: بارگران، گران بار شدن، بیش از حد بار کردنمعانی دیگر: (بیش از حد) زیر بار یا فشار قرار دادن، زیاده بر دوش کسی بار گذاشتن، گرانبار کردن، بار سنگین، سربار
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: overburdens, overburdening, overburdened
• : تعریف: to place an excessive burden, responsibility, or work load upon. • مشابه: overcharge, overweight, overwhelm, tax
اسم ( noun )مشتقات: overburdened (adj.)
• : تعریف: soil or rock that overlies either bedrock or a deposit of coal or other useful material.
جمله های نمونه
1. At times, without ill intent, we overburden ourselves.
[ترجمه mohammadali] بعضی وقت ها، بدون اینکه قصد بدی داشته باشیم، خودمان را تحت فشار قرار می دهیم.
|
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، بدون نیت بد، ما بیش از حد بر خودمان سنگینی می کنیم [ترجمه ترگمان]گاه، بی آن که قصد خود را نشان دهم، خود را فریب می دهیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Finally, I think the tests will simply overburden an already hard-pressed system, and prove unworkable.
[ترجمه گوگل]در نهایت، من فکر میکنم که آزمایشها به سادگی سیستمی را که از قبل به سختی تحت فشار قرار گرفته بود، سنگین میکند و غیرقابل اجرا بودن را ثابت میکند [ترجمه ترگمان]در نهایت، من فکر می کنم که این تست ها به سادگی یک سیستم سخت تحت فشار را به بار می آورند و unworkable را ثابت می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Resist the temptation to overburden your notes with too much information.
[ترجمه گوگل]در برابر وسوسه پر کردن یادداشت های خود با اطلاعات بیش از حد مقاومت کنید [ترجمه ترگمان]در برابر وسوسه سربار کردن notes با اطلاعات بسیار زیاد مقاومت کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The overburden reduces the moisture content of the peat.
[ترجمه گوگل]اضافه بار باعث کاهش رطوبت ذغال سنگ نارس می شود [ترجمه ترگمان]مقادیر سربار مقدار رطوبت of را کاهش می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Compaction of the sediments under very high overburden pressure has caused appreciable porosity reduction.
[ترجمه گوگل]تراکم رسوبات تحت فشار روبار بسیار بالا باعث کاهش قابل ملاحظه تخلخل شده است [ترجمه ترگمان]کاهش رسوبات تحت فشار مقادیر بسیار بالا باعث کاهش تخلخل قابل توجهی شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The overburden pressure is calculated accurately and normal trend line equations are determined during the prediction.
[ترجمه گوگل]فشار روباره به طور دقیق محاسبه می شود و معادلات خط روند عادی در طول پیش بینی تعیین می شود [ترجمه ترگمان]فشار بار به صورت دقیق محاسبه می شود و معادلات حالت جریان نرمال در طول پیش بینی تعیین می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Microbial oxidation of ores, tailings, and overburden contribute s to ARD.
[ترجمه گوگل]اکسیداسیون میکروبی سنگهای معدنی، باطلهها و روبارهها به ARD کمک میکنند [ترجمه ترگمان]اکسیداسیون Microbial سنگ معدن، tailings، و مقادیر سربار به ARD ها کمک می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What can be done if the overburden is hard rock?
[ترجمه گوگل]اگر روباره سنگ سخت باشد چه کاری می توان انجام داد؟ [ترجمه ترگمان]اگر سربار سنگین باشد، چه کاری می تواند انجام شود؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Soil survey should be adopted in such soil overburden areas.
[ترجمه گوگل]بررسی خاک باید در چنین مناطقی با سربار خاک انجام شود [ترجمه ترگمان]بررسی خاک باید در چنین سطوح سربار خاک مورد استفاده قرار گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The overburden strata movement is a complicated time and space process.
[ترجمه گوگل]حرکت لایه های روباره یک فرآیند زمانی و مکانی پیچیده است [ترجمه ترگمان]لایه های سربار، زمان و فرآیند پیچیده ای هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. For every tonne of kaolin there are 6 tonnes of sand, 1 tonne of secondary mica and 1 tonne of overburden.
[ترجمه گوگل]به ازای هر تن کائولن 6 تن ماسه، 1 تن میکای ثانویه و 1 تن روباره وجود دارد [ترجمه ترگمان]برای هر تن of، ۶ تن ماسه، ۱ تن میکا و ۱ تن بار سطحی وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Uplift of this magnitude could have occurred during Hercynian times with the stripping of considerable amounts of Carboniferous overburden.
[ترجمه گوگل]بالا آمدن این بزرگی میتوانست در دوران هرسینی با برداشتن مقادیر قابلتوجهی از روباره کربونیفر رخ دهد [ترجمه ترگمان]Uplift این بزرگی می تواند در طول زمان Hercynian با کاهش مقادیر قابل توجهی از مقادیر بار Carboniferous رخ دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But on the other hand, it turns out to overburden the food supply of the world.
[ترجمه گوگل]اما از سوی دیگر، معلوم می شود که این امر بر عرضه غذای جهان سنگینی می کند [ترجمه ترگمان]اما از سوی دیگر، برای بار کردن تامین مواد غذایی جهان رو به پایین می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These mechanics parameters were the base of dynamic simulation of mining overburden.
[ترجمه گوگل]این پارامترهای مکانیکی مبنای شبیهسازی دینامیکی روباره معدن بودند [ترجمه ترگمان]این پارامترهای مکانیکی پایه و اساس شبیه سازی دینامیکی مقادیر سربار معدنی بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بارگران (اسم)
overburden
گران بار شدن (فعل)
overburden
بیش از حد بار کردن (فعل)
overburden
تخصصی
[عمران و معماری] لایه سربار - مواد رویی - مصالح رویی - روبار [زمین شناسی] روباره ،لایه سربار، مواد پوشان، مواد سطحی، روبار - - برداشت خاک بالا یا پایین در فرایند باز کردن یا گسترده ساختن یک quarry یا معدن . - لایه هایی از خاک و سنگ که رگه زغال سنگ را می پوشاند . لایه های پوشاننده قبل از معدنکاری سطحی برداشته می شوند . - در زمین شناسی اقتصادی، روباره، مواد سنگی نابارور و عقیمی (فاقد کانی یا کانه های ارزشمند) که در قالب موادی سست یا متراکم به روی یک نهشته معدنی قرار گرفته اند و پیش از استخراج و جهت رسیدن به ماده معدنی، باید آنها را حذف کرد. - مترادف: top در کانسار؛ baring. Caprock در زمین شناسی اقتصادی و capping نیز مترادفهای واژه مزبورند که البته معمولاً برای روباره های متراکم به کار می روند. - در رسوب شناسی،الف) بخش فوقانی یک نهشته رسوبی که باعث فشرده شدن و تراکم مواد تحتانی آن می شوند. ب) مواد سست و نامتراکمی چون خاک، سیلت، ماسه و قلوه سنگ های نامتراکم که بر روی سنگ بستر، قرار گرفته اند. چنین موادی می توانند از مکانهای دیگر به محل مورد نظر منتقل شده و یا در همان مکان، به وجود آمده باشند، رگولیت. [معدن] روباره (نگهداری) [خاک شناسی] رونهشته - بالاسری [آب و خاک] روباره، بار اضافه، سر باره
انگلیسی به انگلیسی
• burden excessively with weight or worry
پیشنهاد کاربران
overburden ( باستانشناسی ) واژه مصوب: روباره 2 تعریف: خاک یا شنی که روی لایه های باستانی را پوشانده است