outsell

/aʊtˈsel//ˌaʊtˈsel/

بیشتر فروش کردن، فروش بیشتری داشتن، مرغوب تر بودن، بیشتر یا بهتر فروختن از، بهتر فروش رفتن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: outsells, outselling, outsold
• : تعریف: to sell more than (another).

جمله های نمونه

1. i am going to outsell him
از او بیشتر فروش خواهم کرد.

2. The Japanese can outsell any competitor in the market.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] ژاپنی می توانند از هر رقیبی در بازار بیشتر فروش کنند
|
[ترجمه گوگل]ژاپنی ها می توانند از هر رقیبی در بازار فروش بیشتری داشته باشند
[ترجمه ترگمان]ژاپنی ها هم می توانند هیچ رقیبی را در بازار پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It may outsell his previous novels.
[ترجمه گوگل]ممکن است از رمان های قبلی او بیشتر بفروشد
[ترجمه ترگمان]شاید رمان های قبلی او را تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. CDs soon began to outsell records.
[ترجمه گوگل]سی دی ها خیلی زود شروع به فروش بیشتر از رکوردها کردند
[ترجمه ترگمان]سی دی های به زودی شروع به بایگانی کردن اسناد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She said the newer, non-traditional flags outsell country and state flags by more than 50 percent.
[ترجمه گوگل]او گفت پرچم‌های جدیدتر و غیرسنتی بیش از 50 درصد از پرچم‌های کشور و ایالت‌ها بیشتر می‌فروشند
[ترجمه ترگمان]او گفت پرچم های سنتی و غیرسنتی کشور و پرچم کشور را بیش از ۵۰ درصد مسدود کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I outsell all other salesmen for the factory.
[ترجمه گوگل]من از همه فروشندگان دیگر برای کارخانه بیشتر می فروشم
[ترجمه ترگمان]من همه فروشنده های کارخونه رو استخدام کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The team's products easily outsell those of other American baseball clubs overseas.
[ترجمه گوگل]محصولات این تیم به راحتی از سایر باشگاه های بیسبال آمریکایی خارج از کشور فروش بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]محصولات این تیم به راحتی از دیگر باشگاه های بیسبال آمریکا خارج از کشور استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I see her yet; her pretty action did outsell her gift, and yet enriched it too.
[ترجمه گوگل]من او را هنوز می بینم؛ اقدام زیبای او بیشتر از هدیه او فروخت و در عین حال آن را نیز غنی کرد
[ترجمه ترگمان]هنوز او را می بینم، کاره ای قشنگ او به او هدیه داده بود و هنوز هم آن را غنی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Laptops outsell desktops for the first time in the United States.
[ترجمه گوگل]لپ تاپ ها برای اولین بار در ایالات متحده فروش بیشتری از رایانه های رومیزی داشتند
[ترجمه ترگمان]Laptops outsell desktops برای اولین بار در ایالات متحده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The company is easily outsell its competitor.
[ترجمه گوگل]این شرکت به راحتی از رقیب خود پیشی می گیرد
[ترجمه ترگمان]شرکت به راحتی رقیب خود را انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By the early 1900s, gasoline cars started to outsell all other types of motor vehicles.
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1900، اتومبیل های بنزینی شروع به فروش بیشتر از سایر وسایل نقلیه موتوری کردند
[ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۱۹۰۰، اتومبیل های بنزینی شروع به outsell انواع دیگر وسایل نقلیه موتوری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The easy-to-use phone will outsell the hard-to-use phone. All else being equal.
[ترجمه گوگل]تلفن با استفاده آسان از تلفن سخت فروش بیشتر خواهد بود بقیه مساوی بودن
[ترجمه ترگمان]استفاده از تلفن آسان برای استفاده از تلفن آسان است همه چیز برابر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our product outsell theirs by a ratio of two to one.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] محصول ما به نسبت دو به یک از آنها بیشتر فروش دارد
|
[ترجمه گوگل]فروش محصول ما نسبت به آنها دو به یک بیشتر است
[ترجمه ترگمان]محصول ما با نسبت of به یکی از آن ها مقایسه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's a sort of goodwill thing that Bonn puts out for the Allied forces; it doesn't outsell Playboy.
[ترجمه گوگل]این نوعی حسن نیت است که بن برای نیروهای متفقین انجام می دهد فروش بیشتری نسبت به Playboy ندارد
[ترجمه ترگمان]این یک جور حسن نیت است که بن به خاطر نیروهای متفقین از بین می رود، این که پلی بوی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• exceed in sales; sell faster than
if a product outsells another product, it is sold faster or in larger quantities than the other product.

پیشنهاد کاربران

To sell more of a product or service than a competitor. “Outsell” suggests that one company or individual has achieved higher sales figures or revenue.
فروختن بیشتر یک محصول یا خدمات نسبت به یک رقیب.
...
[مشاهده متن کامل]

"Outsell" نشان می دهد که یک شرکت یا فرد به ارقام فروش یا درآمد بالاتری دست یافته است.
مثال؛
I consistently outsell my colleagues every month.
In a comparison of two smartphone brands, someone might say, “Apple has consistently outsold Android in recent years. ”
A business owner might analyze their sales data and conclude, “Our new marketing strategy helped us outsell our competitors in the last quarter. ”

بیشتر فروش کردن ( verb )

بپرس