[ترجمه گوگل]چاپگر دوباره از کار افتاده است [ترجمه ترگمان] چاپ دوباره شروع شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. After years of dieting, Carol's metabolism was completely out of whack.
[ترجمه گوگل]پس از سال ها رژیم گرفتن، متابولیسم کارول کاملاً از بین رفت [ترجمه ترگمان]بعد از سال ها رژیم گرفتن، متابولیسم کارول به طور کامل از بین رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. And they are out of whack, Lovelock was to find out, because of the curious accumulative effects of coevolution.
[ترجمه گوگل]لاولاک میخواست متوجه شود که به دلیل تأثیرات انباشتهشدهی همتکامل، آنها از کار افتادهاند [ترجمه ترگمان]و آن ها خارج از زمین هستند، اما به خاطر تاثیرات عجیب و انباشته شده از هم تکاملی، باید کشف شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]که همه چیز به هم ریخته بود [ترجمه ترگمان] همه چیز تموم شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Here you can discover exactly how out of whack your daily holiday intake actually was.
[ترجمه گوگل]در اینجا می توانید دقیقاً متوجه شوید که میزان مصرف روزانه تعطیلات شما چقدر کم بوده است [ترجمه ترگمان]در اینجا می توانید دقیقا بدانید که میزان مصرف روزانه شما چقدر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This is 180 degrees out of whack.
[ترجمه گوگل]این 180 درجه است [ترجمه ترگمان]این برابر با ۱۸۰ درجه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]چاپگر دوباره از کار افتاده است [ترجمه ترگمان] پرینتر دوباره تموم شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. That said, many things still look out of whack.
[ترجمه گوگل]با این اوصاف، بسیاری از چیزها هنوز نامرتب به نظر می رسند [ترجمه ترگمان] اون گفت، خیلی چیزا هنوز از کتک [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Out of Whack - means to be different from usual or abnormal.
[ترجمه گوگل]Out of Whack - به معنای متفاوت از معمول یا غیر عادی بودن است [ترجمه ترگمان]خارج از Whack - وسیله ای برای متفاوت بودن از عادی یا غیر عادی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The front wheel of my bicycle is out of whack.
[ترجمه گوگل]چرخ جلوی دوچرخه من از کار افتاده است [ترجمه ترگمان]یک چرخ جلوی دوچرخه خرد شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The ecosystem will be thrown out of whack.
[ترجمه گوگل]اکوسیستم از حالت عادی خارج خواهد شد [ترجمه ترگمان]این اکو سیستم از ضربه پایین خواهد رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The things Bill does are out of whack with what he says.
[ترجمه گوگل]کارهایی که بیل انجام می دهد با آنچه او می گوید مغایرت دارد [ترجمه ترگمان] کارایی که \"بیل\" می کنه با حرفی که میزنه بیرون میان [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The weather forecast is always out of whack with the weather we actually get.
[ترجمه گوگل]پیش بینی آب و هوا همیشه با وضعیت آب و هوایی که ما واقعاً داریم متفاوت است [ترجمه ترگمان]پیش بینی آب و هوا همیشه با شرایط آب و هوایی که ما واقعا به دست آورده ایم از بین می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Hey, you know what makes me feel all out of whack?
[ترجمه گوگل]هی، میدونی چه چیزی باعث میشه من احساس بدی کنم؟ [ترجمه ترگمان]هی، می دونی چی باعث میشه احساس کنم که همه چی رو خراب کنم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I think my left eye is out of whack a little. Maybe I need glasses.
[ترجمه گوگل]فکر کنم چشم چپم کمی خراب شده است شاید من به عینک نیاز دارم [ترجمه ترگمان] فکر کنم چشم چپم یکم قاطی کرده شاید به عینک نیاز داشته باشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• low-spirited, in a bad mood
پیشنهاد کاربران
درب و داغون، خراب، داغون، له و لورده، له
سر در نیاوردن
درست کار نکردن و اینکه یدونه از جمله ها دوباره تکرار شده بود 😐🙄 و جناب figure بهتره " قاریشتریب " معنی کنیم 🤗😉
نامیزان ناجور ناهماهنگ نامتعادل درست کار نمیکنه تنظیم نیست از تنظیم خارج شده برنامه اش به هم خورده ( قارشئب به ترکی ) . Our kitchen scale is out of whack