osculation

/ˌɒskjʊˈleɪʃən//ˌɒskjʊˈleɪʃən/

معنی: برخورد، بوسه، تماس، اشتراک صفات
معانی دیگر: بوسه، برخورد، تماس، اشتراک صفات

جمله های نمونه

1. With high-tech company and scientific research units' osculation cooperation obtain strong technology support for company.
[ترجمه گوگل]با همکاری osculation شرکت با فناوری پیشرفته و واحدهای تحقیقاتی علمی، پشتیبانی فناوری قوی را برای شرکت به دست آورید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از شرکت های فن آوری پیشرفته و واحدهای تحقیق علمی، هم کاری با فن آوری اطلاعات قوی برای شرکت به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cooperate with mining engineer very osculation.
[ترجمه گوگل]همکاری با مهندس معدن بسیار osculation
[ترجمه ترگمان]هم کاری با مهندس معدن بسیار دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cognitive flexibility has osculation relation with the schoolwork achievements of the students.
[ترجمه گوگل]انعطاف‌پذیری شناختی با دستاوردهای تکالیف دانش‌آموزان رابطه انعقادی دارد
[ترجمه ترگمان]انعطاف پذیری شناختی دارای ارتباط osculation با دستاوردهای تکالیف آموزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Osculation value method is a good method to evaluate the quality of the public place sanitation because its principle is clear and results acquired from the method are accurate and reliable.
[ترجمه گوگل]روش ارزش اسکولاسیون روش مناسبی برای ارزیابی کیفیت سرویس بهداشتی اماکن عمومی است، زیرا اصل آن واضح است و نتایج به دست آمده از روش دقیق و قابل اعتماد است
[ترجمه ترگمان]روش ارزش Osculation روشی مناسب برای ارزیابی کیفیت خدمات بهداشت عمومی است، چرا که اصل آن شفاف بوده و نتایج به دست آمده از این روش صحیح و قابل اعتماد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The shearing strength have an osculation relation with the uprightness stress and geometry parameter.
[ترجمه گوگل]استحکام برشی با پارامتر تنش قائم و هندسه رابطه ارتعاشی دارد
[ترجمه ترگمان]مقاومت برشی دارای رابطه osculation با فشار uprightness و پارامتر هندسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The concept of band osculation is presented by analyzing surface contact types.
[ترجمه گوگل]مفهوم osculation باند با تجزیه و تحلیل انواع تماس سطح ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]مفهوم باند osculation با تحلیل انواع تماس سطح ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Living water is an element in human's life, it osculation with everyone in the world.
[ترجمه گوگل]آب زنده عنصری در زندگی انسان است که با همه مردم دنیا در جریان است
[ترجمه ترگمان]آب زنده یک عنصر در زندگی انسان است و با همه در جهان ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So it can say the "urban" and "water" concerning an osculation.
[ترجمه گوگل]بنابراین می تواند "شهری" و "آب" را در مورد انقباض بگوید
[ترجمه ترگمان]بنابراین می توان گفت که \"آب\" و \"آب\" مربوط به یک osculation است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the development of social economy and culture, and the osculation of the relationship among nationalities, the nationality of languages weakens gradually, but the sociality strengthens.
[ترجمه گوگل]با توسعه اقتصاد و فرهنگ اجتماعی و تیره شدن روابط بین ملیت ها، ملیت زبان ها به تدریج ضعیف می شود، اما اجتماعی بودن تقویت می شود
[ترجمه ترگمان]با توسعه اقتصاد و فرهنگ اجتماعی و توسعه روابط بین ملیت ها، ملیت زبان ها به تدریج تضعیف می شود، اما the تقویت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Abstract:Against the context of process of economic globalization, the economic, social, and cultural communication between Shanghai and global city are becoming more and more osculation.
[ترجمه گوگل]چکیده: در برابر شرایط فرآیند جهانی شدن اقتصادی، ارتباطات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بین شانگهای و شهر جهانی روز به روز بیشتر در حال انقباض است
[ترجمه ترگمان]چکیده: در مقابل بافت فرآیند جهانی سازی اقتصادی، ارتباط فرهنگی، اجتماعی، و فرهنگی بین شانگهای و شهر جهانی بیشتر و بیشتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As the development of our country's economic and urban agglomeration, the relation among the cities is more and more osculation.
[ترجمه گوگل]با توسعه تراکم اقتصادی و شهری کشورمان، ارتباط بین شهرها بیشتر و بیشتر می شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که توسعه اقتصادی و اقتصادی کشور ما، رابطه میان این شهرها بیشتر و بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Brand dispute problem resolving mechanism, problem being that a osculation important, brand - new, reasoning with practice combines.
[ترجمه گوگل]مکانیسم حل مشکل اختلاف برند، مشکل این است که یک انقباض مهم، کاملاً جدید، استدلال با تمرین ترکیب می شود
[ترجمه ترگمان]مشکل حل مساله، حل مشکل، مساله این است که یک برند مهم، کاملا جدید، و استدلال با هم ترکیب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The evaluating criterion of nerve root canal osteat cubage reduces manipulate error evidence and nerve root canal osculation is correlation with intervertebral disc and nerve root.
[ترجمه گوگل]معيار ارزيابي كانال ريشه عصب استئات، شواهد خطاي دستكاري را كاهش مي دهد و انقباض ريشه عصب با ديسك بين مهره اي و ريشه عصب همبستگي دارد
[ترجمه ترگمان]معیار ارزیابی کانال ریشه عصبی osteat cubage، دستکاری شواهد خطا و کانال ریشه عصبی را کاهش می دهد که همبستگی با دیسک intervertebral و ریشه عصبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To great degree, mastering English well is due to a great deal osculation to this language.
[ترجمه گوگل]تا حد زیادی، تسلط خوب به زبان انگلیسی به دلیل توجه زیاد به این زبان است
[ترجمه ترگمان]استاد زبان انگلیسی تا درجه بسیار زیادی به این زبان اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برخورد (اسم)
smash, strike, reception, conflict, affection, meeting, collision, encounter, clash, incidence, confluence, conflux, greeting, tilt, osculation, contact, contiguity

بوسه (اسم)
buss, kiss, osculation

تماس (اسم)
impact, osculation, communication, contact, contiguity, tangency, contingence, going-on

اشتراک صفات (اسم)
osculation

تخصصی

[ریاضیات] بوسیدن

انگلیسی به انگلیسی

• kissing; touching of a curved surface

پیشنهاد کاربران

بپرس