on thin ice


(عامیانه) در وضع خطرناک یا ناپایدار

جمله های نمونه

1. His firm is just on thin ice of bankruptcy.
[ترجمه گوگل]شرکت او فقط روی یخ نازک ورشکستگی است
[ترجمه ترگمان]شرکت او فقط در آستانه ورشکستگی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Love are treading on thin ice, but the pain ruyingsuixing.
[ترجمه گوگل]عشق روی یخ نازک پا می گذارند، اما درد در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]عشق بر روی یخ نازک قدم می گذارد، اما درد ruyingsuixing
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's skating on thin ice by lying to the police.
[ترجمه نغمه] او با دروغ گفتن به پلیس در مخمصه است
|
[ترجمه گوگل]او با دروغ گفتن به پلیس روی یخ نازک اسکیت می کند
[ترجمه ترگمان]با دروغ گفتن به پلیس روی یخ نازک اسکیت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was on thin ice, and I knew it.
[ترجمه پروین] من در موقعیت خطرناکی بودم و این را می دانستم
|
[ترجمه گوگل]من روی یخ نازک بودم و این را می دانستم
[ترجمه ترگمان]روی یخ باریک بودم و می دانستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was on thin ice before.
[ترجمه فاطمه فدایی] او قبل از آن در خطر بود .
|
[ترجمه گوگل]او قبلاً روی یخ نازک بود
[ترجمه ترگمان]قبلا روی یخ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You're skating on thin ice, showing up late for work every day.
[ترجمه فاطمه فدایی] شما داری به مخمصه میفتی که هرروز دیر سرو کله ت پیدا میشه.
|
[ترجمه گوگل]شما روی یخ نازک اسکیت می کنید و هر روز دیر سر کار حاضر می شوید
[ترجمه ترگمان]تو روی یخ نازک اسکیت می کنی و هر روز برای کار کردن دیر می رسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Without some facts to support you, you're on thin ice with that argument.
[ترجمه گوگل]بدون برخی از حقایق برای حمایت از شما، شما در یخ نازک با این استدلال هستید
[ترجمه ترگمان]بدون برخی واقعیات برای حمایت از شما، شما با این بحث بر روی یخ نازک هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. OPEC is still skating on thin ice.
[ترجمه گوگل]اوپک همچنان روی یخ نازک اسکیت می کند
[ترجمه ترگمان]opec هنوز روی یخ نازک اسکیت بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Otherwise, simple, hasty decision will only make yourself on thin ice.
[ترجمه فاطمه فدایی] به هرحال ؛ تصمیم عجولانه و خام شما را در مخمصه قرار خواهد داد .
|
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، یک تصمیم ساده و عجولانه فقط روی یخ نازک خواهید گرفت
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، تصمیم عجولانه و عجولانه تنها باعث می شود که خودتان روی یخ نازک قرار بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is dangerous to walk on thin ice.
[ترجمه گوگل]راه رفتن روی یخ نازک خطرناک است
[ترجمه ترگمان]رفتن روی یخ نازک خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is walking on thin ice.
[ترجمه گوگل]او روی یخ نازک راه می رود
[ترجمه ترگمان]داره روی یخ باریک راه میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yes, they are on thin ice now.
[ترجمه گوگل]بله، آنها در حال حاضر روی یخ نازک هستند
[ترجمه ترگمان]بله، همین الان روی یخ نازکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'd be tread on thin ice.
[ترجمه گوگل]من روی یخ نازک پا می گذارم
[ترجمه ترگمان]روی یخ نازک قدم می زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is dangerous to walk on thin ice in a lake.
[ترجمه گوگل]راه رفتن روی یخ نازک در دریاچه خطرناک است
[ترجمه ترگمان]راه رفتن بر روی یخ نازک در دریاچه خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• on a thin wire, in a delicate or dangerous situation

پیشنهاد کاربران

On probation. If you make another mistake, there will be trouble
On probation
روی هوا بودن، حالت تعلیق داشتن، وضعیت ناپایدار داشتن
To be in a dangerous position =To be temporarily on somebody , s bad side
در موقعیت خطرناک و نا پایدار
در خطر بودن
در موقعیت خطرناک بودن
روی لبه تیغ راه رفتن
شرایط بد و پر مخاطره
ce
skating on thin ice
یعنی در وضعیت ناپایدار و خطرناک بودن
on thin ice with somebody
یعنی با کسی مشکل داشتن /قهر بودن
توی ی وضعیت بد قرار داشتن
لبه تیغ قرار داشتن
You're on thin ice تو تو وضعیت بدی قرار داری
تو تو لبه تیغی ( وضعیتت خیلی بده )
در خطر افتادن ؛ به مخمصه دچار شدن
روی لبه ی تیغ راه رفتن
در موقعیت خطرناک قرار گرفتن
در وضعیت قرمز بودن

بپرس