[ترجمه گوگل] او همیشه مراقب مزاحمان است [ترجمه ترگمان] همیشه مراقب intruders است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Two soldiers must be on guard all night.
[ترجمه کوروش شفیعی] دو سرباز بایستی تمام شب را پاس/نگهبانی بدهند.
|
[ترجمه گوگل]دو سرباز باید تمام شب نگهبان باشند [ترجمه ترگمان]دو نفر باید تمام شب کشیک بدهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Put none but Americans on guard tonight.
[ترجمه گوگل]امشب جز آمریکایی ها کسی را نگهبان نگذارید [ترجمه ترگمان] امشب به جز آمریکایی ها کاری نداشته باش [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Several police officers were on guard outside the factory.
[ترجمه گوگل]چند افسر پلیس بیرون کارخانه نگهبانی می دادند [ترجمه ترگمان]چندین افسر پلیس در خارج از این کارخانه نگهبانی می دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Who was on guard the night the fire broke out?
[ترجمه گوگل]شبی که آتش گرفت چه کسی نگهبانی داشت؟ [ترجمه ترگمان]کی نگهبان شب بود که آتش خاموش شد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He is constantly on guard against any threat of humiliation.
[ترجمه گوگل]او دائماً در برابر هرگونه تهدید تحقیر آمیز مراقب است [ترجمه ترگمان]او پیوسته در مقابل هرگونه تهدید و تحقیر قرار می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The rancher must always be on guard against the dangers that nature can create.
[ترجمه گوگل]دامدار باید همیشه مراقب خطراتی باشد که طبیعت می تواند ایجاد کند [ترجمه ترگمان]The باید همواره مراقب خطراتی باشد که طبیعت می تواند ایجاد کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Anyway after that he put Raimundo on guard with a gun.
[ترجمه گوگل]به هر حال پس از آن او رایموندو را با اسلحه نگهبانی داد [ترجمه ترگمان]به هر حال، بعد از آن، با یک تفنگ به او حمله کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Two sentries armed with sword and halberd stood on guard.
[ترجمه گوگل]دو نگهبان مسلح به شمشیر و هالبرد در نگهبانی ایستادند [ترجمه ترگمان]دو نگهبان مسلح با شمشیر و halberd به نگهبانی ایستاده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The lone, unarmed, constable on guard could only close the polling station.
[ترجمه گوگل]پاسبان تنها، غیرمسلح و نگهبان فقط توانست حوزه رای گیری را ببندد [ترجمه ترگمان]تنها یک پاسبان تنها و غیر مسلح تنها می توانست محل رای گیری را ببندد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Eleven thousand policeman and five thousand soldiers are on guard throughout the city for the duration.
[ترجمه گوگل]یازده هزار پلیس و پنج هزار سرباز در سراسر شهر در طول مدت نگهبانی دارند [ترجمه ترگمان]یازده هزار مامور پلیس و پنج هزار سرباز برای مدت کوتاهی در سراسر شهر نگهبانی می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Itsukushima On guard against the harbour fish, a dozen anglers line the quay.
[ترجمه گوگل]Itsukushima در حال مراقبت از ماهی بندر، دوازده ماهیگیر در اسکله صف کشیده اند [ترجمه ترگمان]در مقابل ماهی های بندر، دوازده نفر از line اسکله فاصله داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Women in particular should be on guard against apologizing for themselves indirectly by this sort of tentative behaviour.
[ترجمه گوگل]به ویژه زنان باید مراقب باشند که از عذرخواهی غیرمستقیم خود با این نوع رفتارهای آزمایشی جلوگیری کنند [ترجمه ترگمان]به ویژه زنان باید در برابر عذرخواهی از خودشان به طور غیر مستقیم از طریق این رفتار آزمایشی محافظت کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Hogan was on guard the night the prisoners escaped.
[ترجمه گوگل]شبی که زندانیان فرار کردند هوگان نگهبان بود [ترجمه ترگمان]ون شبی که زندانی ها فرار کردن ون هوگان نگهبان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Soldiers were placed on guard outside newspapers and broadcasting offices.
[ترجمه گوگل]سربازان در بیرون روزنامه ها و دفاتر صدا و سیما نگهبانی داده شدند [ترجمه ترگمان]سربازان برای نگهبانی در خارج از روزنامه ها و دفاتر پخش مستقر شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
پیشنهاد کاربران
✍️ بیدار، مراقب و آماده برای پاسخ دادن به خطرات یا تهدیدات احتمالی. این اصطلاح از شمشیر بازی نشأت گرفته است، جایی که به عنوان دستوری برای آماده شدن شمشیر زن برای عمل استفاده می شود. ✍️✍️به طور نمادین، این اصطلاح نماد احتیاط، مراقبت و آمادگی برای هر وضعیت یا چالش غیر منتظره است. ... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ Vigilant, alert, watchful, ready, cautious. مثال؛ Security: "The security guards were always on guard, ensuring the safety of the premises. " 🚨👮 Personal Safety: "She felt on guard walking home alone at night. " 🌃🚶♀️ Mental Alertness: "During the meeting, he was on guard, ready to answer any tough questions. " 📝💬
Antonym : off guard Catch somebody off guard : کسی را غافلگیر کردن