oiliness


چربى، نرمى

جمله های نمونه

1. Wright was speaking an old-pol language whose oiliness, in the emerging era of brutal Newt-speak, seemed to exude culpability.
[ترجمه گوگل]رایت به زبانی قدیمی صحبت می‌کرد که به نظر می‌رسید چرب بودن آن، در عصر نوظهور نیوت‌زبانی بی‌رحمانه، مقصر بود
[ترجمه ترگمان]رایت در حال صحبت کردن با زبانی old بود که oiliness، در دوران نوظهور نیوت brutal، با گناه از خود می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The paper discusses the application of synthetic fibre oiliness improver in textile industries.
[ترجمه گوگل]این مقاله کاربرد بهبود دهنده چربی الیاف مصنوعی در صنایع نساجی را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی کاربرد الیاف مصنوعی الیاف مصنوعی در صنایع نساجی پرداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The developed drawing oil contains some oiliness additive, extreme - pressure additive antirust additive and cleanout additive.
[ترجمه گوگل]روغن کشش توسعه یافته حاوی مقداری افزودنی روغنی، افزودنی ضد زنگ افزاینده فشار شدید و افزودنی پاک کننده است
[ترجمه ترگمان]روغن طراحی توسعه یافته حاوی برخی از additive افزودنی، افزودنی، افزودنی، افزودنی و افزودنی cleanout است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The emulsibility, emulsifying stability, and holding oiliness of the ester were also studied and compared with those of monoglyceride .
[ترجمه گوگل]امولسیون پذیری، پایداری امولسیون کنندگی و روغنی بودن استر نیز مورد بررسی قرار گرفت و با مونوگلیسرید مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]The، پایداری emulsifying، و نگه داشتن oiliness در استر نیز مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفتند و در مقایسه با آن monoglyceride مورد مقایسه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Synthetic esters were tested as oiliness additives and were compared with palm oil.
[ترجمه گوگل]استرهای مصنوعی به عنوان افزودنی های روغنی مورد آزمایش قرار گرفتند و با روغن پالم مقایسه شدند
[ترجمه ترگمان]استره ای مصنوعی به عنوان افزودنی های oiliness مورد آزمایش قرار گرفتند و با روغن نخل مقایسه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The process that oiliness wastewater into water disappears as time goes on is called water self - purification.
[ترجمه گوگل]فرآیندی که پساب های چرب در آب از بین می روند با گذشت زمان، خود تصفیه آب نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]فرآیندی که آب آلوده به آب را به صورت زمانی ناپدید می کند که زمان به آن تصفیه آب خوانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The lubricity of oiliness & EP agent in oil is different from that in emulsion.
[ترجمه گوگل]روانکاری عامل روغنی و EP در روغن با امولسیون متفاوت است
[ترجمه ترگمان]The عامل EP oiliness & in در نفت متفاوت از امولسیون کننده امولسیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It has been reported that fatty acid hydroxylamine soaps with special structures have better oiliness as well as better anti-wear performance.
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که صابون های اسید چرب هیدروکسیل آمین با ساختارهای ویژه، دارای چربی بهتر و همچنین عملکرد ضد سایش بهتری هستند
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که صابون های معطر acid با ساختارهای خاص خاصیت oiliness بهتری دارند و عملکرد wear بهتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And it gets better. . . They also claim Jaborandi extract (everyone's favorite!) and 0% salt helps control hair oiliness.
[ترجمه گوگل]و بهتر می شود آنها همچنین ادعا می کنند عصاره جابورندی (مورد علاقه همه!) و نمک 0 درصد به کنترل چربی مو کمک می کند
[ترجمه ترگمان]و این هم بهتر می شود آن ها همچنین ادعا می کنند که عصاره Jaborandi (هر فرد مورد علاقه هر فرد است!) و ۰ درصد نمک به کنترل مو کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Main detected the egg's moisture, salt content, viscosimet, and vitelline oiliness, vitelline exponential, vitelline coloring matter grade and so on.
[ترجمه گوگل]Main رطوبت تخم مرغ، محتوای نمک، ویسکوزیمت، و روغنی بودن ویتلین، نمایی ویتلین، درجه ماده رنگی ویتلین و غیره را تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]اصلی، رطوبت تخم، مقدار نمک، viscosimet و vitelline oiliness، vitelline نمایی، درجه رنگی و غیره را شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Humectants trap water stratum corneum, making It'softer and smoother without adding oiliness or shine.
[ترجمه گوگل]مرطوب کننده ها لایه شاخی آب را به دام می اندازند و بدون افزودن چربی یا درخشندگی آن را نرم تر و صاف تر می کنند
[ترجمه ترگمان]تله کالاییشدن stratum water stratum، making It and smoother oiliness oiliness or or or or shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It argues the demarcations of the liquid property, and then judge the oiliness levels from geochemistry data. These explanation models of gasometry, geochemistry, rock fragment and etc are set up.
[ترجمه گوگل]در مورد مرزبندی خاصیت مایع بحث می کند و سپس سطوح روغنی بودن را از روی داده های ژئوشیمی قضاوت می کند این مدل های توضیحی گازومتری، ژئوشیمی، قطعه سنگ و غیره تنظیم شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله the ویژگی مایع را مورد بحث قرار داده و سپس سطح oiliness را از داده های ژئوشیمی انتخاب می کند این توضیحات شامل مدل های gasometry، ژئوشیمی، rock و غیره تنظیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• degree of oil in a substance

پیشنهاد کاربران

بپرس