oho

/oʊˈhoʊ//əʊˈhəʊ/

(ندا به شگفتی یا پیروزی یا تمسخر و غیره) آها!، هه هه !، اهو

جمله های نمونه

1. " Oho, " exclaimed George, incredulously, "I wonder what kind of houses they live in.
[ترجمه گوگل]جورج با ناباوری گفت: «اوهو، من تعجب می کنم که آنها در چه نوع خانه هایی زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]جورج با ناباوری گفت: \" اوه، تعجب می کنم که آن ها چه نوع خانه هایی زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Oho, you are a true partner.
[ترجمه گوگل]اوه، شما یک شریک واقعی هستید
[ترجمه ترگمان]اوهو، تو یک شریک واقعی هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bubbles? Oho!'said the Rat, and chirruped cheerily in an inviting sort of way.
[ترجمه گوگل]حباب ها؟ موش گفت: اوهو، و با خوشحالی به نوعی دعوت‌کننده جیغ زد
[ترجمه ترگمان]حباب؟ اوهو! موش من با خوشحالی سر تکان داد و با خوشحالی سر تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. " Oho! "said Fudge. "Not our business what he does at school, eh?
[ترجمه گوگل]فاج گفت: اوهو! "کار ما نیست که او در مدرسه چه می کند، نه؟
[ترجمه ترگمان]\" اوه! فاج گفت: \" به ما ربطی ندارد که او در مدرسه چه کار می کند، هان؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Oho . . . we ate general's dog when we were drunk last night. . .
[ترجمه گوگل]اوهو دیشب وقتی مست بودیم سگ ژنرال را خوردیم
[ترجمه ترگمان]وقتی دیشب مست بودیم سگ ژنرال رو خوردیم …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Oho! I declare he is that strange acquisition my late neighbour made, in his journey to Liverpool - a little Lascar, or an American or Spanish castaway.
[ترجمه گوگل]اوهو من اعلام می کنم که او همان خرید عجیبی است که همسایه فقید من در سفرش به لیورپول انجام داد - یک لاسکار کوچک، یا یک مرده آمریکایی یا اسپانیایی
[ترجمه ترگمان]اوهو! من اعلام می کنم که او آن قدر عجیب است که همسایه دیر من، در سفر خود به لیورپول، یک Lascar یا یک مطرود آمریکایی و اسپانیایی را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Oho, the feeling is no bad to design a new words.
[ترجمه گوگل]اوه، احساس بدی برای طراحی کلمات جدید نیست
[ترجمه ترگمان]اوه، این احساس برای طراحی یک کلمه جدید بد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oho! Today is my lucky day!
[ترجمه گوگل]اوهو امروز روز شانس من است!
[ترجمه ترگمان]اوهو! امروز روز خوش شانسیه منه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. " Oho ! " said Fudge. "Not our business what he does at school, eh? You think so?"
[ترجمه گوگل]فاج گفت: "اوه!" "کار ما نیست که او در مدرسه چه می کند، نه؟ شما اینطور فکر می کنید؟"
[ترجمه ترگمان]\" اوه! فاج گفت: \" به ما ربطی ندارد که او در مدرسه چه کار می کند، هان؟ شما این طور فکر می کنید؟ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She is here in Voronezh with her aunt. Oho !
[ترجمه گوگل]او اینجا در ورونژ با عمه اش است اوهو
[ترجمه ترگمان]او با عمه اش به وارونژ آمده اوهو!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Oho, so you've come!
[ترجمه گوگل]اوه، پس تو آمدی!
[ترجمه ترگمان]اوهو، پس آمدی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Oho, you're at it again!
[ترجمه گوگل]اوه، شما دوباره در آن هستید!
[ترجمه ترگمان]اوهو! دوباره به آن نگاه کردی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The distribution of Rare Earth contents in different parts of Ferricf lowers which grew in Bayan Oho mine was studied.
[ترجمه گوگل]توزیع محتویات خاکی کمیاب در بخش‌های مختلف فرورفتگی فریکف که در معدن بیان اوهو رشد کرده است مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]توزیع محتویات زمین نادر در بخش های مختلف of که در زبان البیان رشد کرد، مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• aha! (cry of surprise)

پیشنهاد کاربران

اوهو ( oho ) یا اوه! -
یادآوری از واژه هی!
هِی - در چکامه ها ( شعرها ) به گونه "هین" کاربرد دارد!
در اوستا: "hadha"
( ( این واژه بیشتر با زوهر بکار می رود: zaothrō - barāi: برای زوهر!
آنکه همواره به ستاینده زوهَر ( زور: نیرومند ) می بخشد و هدیه می دهد
...
[مشاهده متن کامل]

زور یا زوهر: مایع یا آبی آمیخته با شیر هست که در هنگام یَزِشن بهره می گیرند به مانند آب مقدس مسیحیان در هنگام غسل تعمید! ) )
.
معنی: غافلگیری دیدار ( همپرسگی ) ، شگفتی رویارویی، یهویی دیدن کسی -
آهای ( ahoy! ) ، لفظی هنگام درود و سلام، ندای احوالپرسی، صدایی یا آوایی برای خوشامدگویی
( ( در انگلیسی شده hi >>> همون "هِی" پارسی است! ) ) -
مُدام، یکسر، پیوسته، همواره، همیشه، در حالِ. . . -
هشدار، زِنهار ( زینهار ) ، به گوش و به هوش باش، حواس جمع
.
بخشی از بند 19 آبان یشت:
dathat ahmāi tat avat āyaptem aredvī sūra anāhita "hadha" - zaothrō - barāi aredrāi yazemnāi
jaidhyantāi dāthrish āyaptem
معنی: اَردِوی سوره آناهیتا آن موهبت را به او عطا کرد، زیرا او "در حالِ" راز و نیاز ( عبادت ) ، هدیه دادن، قربانی کردن و التماس است که او، آن نعمت را به او عطا می کند!
.
نمونه: یهو پس از چَندی ( مدتی ) ، کسی را می بینیم، بهش می گیم:
اوهو، تو اینجا چیکار می کنی؟
.
هنگامی که پس از چَندی ( مدتی ) به یکی پیام می دهیم یا خوشحال می شیم که کسی بهمون پیام داده:
اوهو، از این وَرا یا اوهو، ببین کی اینجاست!
.
هنگامی که خبر خوشی از کسی می شنویم:
ماشین خریدم! >>> اوهو، مبارک ( خُنشان! ) باشه و به شادی
.
این واژه تکیه کلام "عاطفه موسوی" هست و به آن پیشکش می کنم!

منابع• https://abadis.ir/fatofa/هی/
در زبان طبری یعنی بله

بپرس