1. He left the phone off the hook so that he wouldn't be disturbed.
[ترجمه رضا شیخلو] او تلفن را قطع کرد تا مزاحمتی برایش ایجاد نشود|
[ترجمه نیلوفر مرادی] او تلفن رو بد گذاشت تا کسی مزاحمش نشه.|
[ترجمه گوگل]گوشی را کنار گذاشت تا مزاحم نشود[ترجمه ترگمان]تلفن را قطع کرد تا کسی مزاحمش نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I wasn't prepared to let her off the hook that easily.
[ترجمه گوگل]من آماده نبودم که او را به این راحتی از قلاب خارج کنم
[ترجمه ترگمان]من آماده نبودم که او را به این راحتی رها کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من آماده نبودم که او را به این راحتی رها کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His opponents have no intention of letting him off the hook until he agrees to leave office immediately.
[ترجمه Metis] مخالفانش تا زمانی که بپذیرد بلافاصله دفتر را ترک کند دست از سر او برنمی دارند.|
[ترجمه گوگل]مخالفان او قصد ندارند او را از قلاب کنار بگذارند تا زمانی که او موافقت کند که فوراً دفتر را ترک کند[ترجمه ترگمان]مخالفان او قصد ندارند او را رها کنند تا اینکه موافقت کند دفتر را فورا ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The phone has been ringing off the hook with offers of help.
[ترجمه learner] تلفن با ( به دلیل ) پیشنهادهای کمک مرتب در حال زنگ زدن بوده|
[ترجمه گوگل]تلفن با پیشنهادات کمکی زنگ می زند[ترجمه ترگمان]تلفن با پیشنهاد کمک تلفن را قطع کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He left the phone off the hook as he didn't want to be disturbed.
[ترجمه گوگل]چون نمیخواست مزاحمش شود، تلفن را کنار گذاشت
[ترجمه ترگمان]همان طور که نمی خواست کسی مزاحمش بشود، تلفن را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همان طور که نمی خواست کسی مزاحمش بشود، تلفن را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He counted on his friends to get him off the hook.
[ترجمه Fatemeh] او بر روی دوستانش حساب کرده بود تا او را از دردسر خارج کنند.|
[ترجمه گوگل]او روی دوستانش حساب می کرد تا او را از قلاب خارج کنند[ترجمه ترگمان]روی دوستانش حساب کرده بود که او را از قلاب خارج کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She must have left the phone off the hook.
[ترجمه گوگل]او حتما گوشی را رها کرده است
[ترجمه ترگمان]احتمالا تلفن رو قطع کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احتمالا تلفن رو قطع کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Morrissey took the phone off the hook and retreated to a London flat.
[ترجمه گوگل]موریسی تلفن را از روی قلاب برداشت و به آپارتمانی در لندن عقب نشینی کرد
[ترجمه ترگمان]اولیور پای تلفن را قطع کرد و به آپارتمان لندن رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولیور پای تلفن را قطع کرد و به آپارتمان لندن رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She took the phone off the hook, and threw herself into her hurt.
[ترجمه گوگل]او گوشی را از روی قلاب برداشت و خودش را به دردش انداخت
[ترجمه ترگمان]تلفن را قطع کرد و به او صدمه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تلفن را قطع کرد و به او صدمه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A change of clothing also lets you off the hook.
[ترجمه گوگل]تغییر لباس نیز باعث میشود از قلاب خارج شوید
[ترجمه ترگمان]یه تغییر لباس هم باعث شده که تو از اون خلاص بشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه تغییر لباس هم باعث شده که تو از اون خلاص بشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He'd thrown the receiver off the hook, but she was haranguing the empty line, demanding he reply.
[ترجمه گوگل]او گیرنده را از روی قلاب انداخته بود، اما او خط خالی را مخفی می کرد و از او می خواست که پاسخ دهد
[ترجمه ترگمان]او گوشی را از قلاب دور کرده بود، اما برای یک خط خالی نطق می کرد و از او خواسته بود که جواب بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او گوشی را از قلاب دور کرده بود، اما برای یک خط خالی نطق می کرد و از او خواسته بود که جواب بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It could even, in a pinch, get him off the hook for the nightly walk to the monument.
[ترجمه گوگل]حتی میتوانست او را برای پیادهروی شبانه به سمت بنای یادبود از قلاب خارج کند
[ترجمه ترگمان]حتی می توانست در یک نیشگون، او را از قلاب شبانه برای گردش شبانه به بنای یادبود ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی می توانست در یک نیشگون، او را از قلاب شبانه برای گردش شبانه به بنای یادبود ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I must have left it off the hook this morning.
[ترجمه گوگل]باید امروز صبح آن را کنار گذاشته باشم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The phone was ringing off the hook here all weekend.
[ترجمه learner] آخر هفته تلفن مرتب در حال زنگ زدن بود|
[ترجمه گوگل]تمام آخر هفته اینجا تلفن در حال زنگ زدن بود[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید