(فلسفه) آد (نیروی فرضی که در خواب های مغناطیسی و جذبه ی اشخاص و غیره متجلی است)، (خودمانی - مخفف: overdose) مسمومیت (در اثر استعمال مواد مخدر)، مسموم شدن، مخفف: چشم راست، مخفف: دکتر دید سنجی و عینک سازی، سوگند ملایم، بخدا
[ترجمه گوگل]پسرش یک معتاد بود، بچه ای که یک سال پیش OD'd [ترجمه ترگمان]پسرش یه معتاد بود، یه سال پیش اوردوز کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. "I had a friend died of an OD," she said.
[ترجمه حسین کتابدار] او گفت "من دوستی داشتم که از بیش مصرفی مواد فوت کرد".
|
[ترجمه گوگل]او گفت: "من دوستی داشتم که بر اثر OD فوت کرد " [ترجمه ترگمان]او گفت: \" من دوست داشتم که از سازمانی جان سالم به در ببرد \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Nothing more for me, thanks. I think I OD'd on chocolate cake.
[ترجمه گوگل]چیزی بیشتر برای من نیست، ممنون فکر می کنم کیک شکلاتی را دوست داشتم [ترجمه ترگمان] چیز بیشتری برای من نیست، ممنون فکر کنم کیک شکلاتی مصرف کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She OD'd on heroin and died.
[ترجمه عااااه] او بخاطر مصرف زیاد هروئین مرد
|
[ترجمه Diaco] او وقتی زیاد کوکایین مصرف کرد ، مرد .
|
[ترجمه گوگل]او هروئین مصرف کرد و مرد [ترجمه ترگمان]مصرف هروئین مصرف می کرد و می مرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Calling to Lizzie to put the kettle oD, she hurried out to the hammock and spread herself there to wait.
[ترجمه گوگل]لیزی را صدا کرد تا کتری را بگذارد، با عجله به سمت بانوج رفت و خودش را در آنجا پخش کرد تا منتظر بماند [ترجمه ترگمان]او به لیزی زنگ زد تا ک تری را بگذارد و با عجله به طرف ننو رفت و خودش را در آنجا جمع کرد تا منتظر بماند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He OD'd on sleeping tablets.
[ترجمه S.M.D] او بر اثر مصرف قرصهای خواب آور، اُوردوز کرد
|
[ترجمه گوگل]او در قرص های خواب OD'd [ترجمه ترگمان]قرص های خواب آور مصرف کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Brody OD'd on a mixture of cocaine and heroin.
[ترجمه گوگل]برودی از مخلوطی از کوکائین و هروئین استفاده کرد [ترجمه ترگمان]برودی با مخلوطی از کوکائین و هروئین مصرف کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. How about all these teenyboppers OD-ing on the roof.
[ترجمه گوگل]در مورد همه این teenyboppers OD-ing روی پشت بام [ترجمه ترگمان]نظرت راجع به این teenyboppers که روی پشت بوم افتاده چیه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The purpose and methods of discursive OD were analysed.
[ترجمه گوگل]هدف و روش های OD گفتمانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت [ترجمه ترگمان]هدف و روش های توسعه سازمانی تحلیل شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And you're sure the machine won't let her OD?
[ترجمه گوگل]و مطمئن هستید که دستگاه به او اجازه OD نمی دهد؟ [ترجمه ترگمان]و تو مطمئنی که دستگاه اجازه نمیده اوردوز کنه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A complete set od wireoline drill tools include:core barrel assembly. overshot assembly, drill rods, holding dog, hoisting plug, circle wrench rtc.
[ترجمه گوگل]مجموعه کاملی از ابزارهای مته سیمی عبارتند از: مونتاژ بشکه هسته مونتاژ اورشات، میله های مته، سگ نگهدارنده، پلاگین بالابر، آچار دایره ای rtc [ترجمه ترگمان]مجموعه کاملی از ابزارهای مته wireoline od شامل: مونتاژ بشکه اصلی از assembly، میله مته، سگ در دست نگه داری، آچار دایره ای، آچار پیچ دار [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Reamer OD tolerance is influenced by many factors.
[ترجمه گوگل]تحمل ریمر OD تحت تأثیر عوامل بسیاری قرار می گیرد [ترجمه ترگمان]تحمل سازمانی توسط عوامل زیادی تحت تاثیر قرار می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Un basstto od un levriero, voglio un cane, un cane vero.
[ترجمه گوگل]Un basstto od un levriero، voglio un cane، un cane vero [ترجمه ترگمان]به بیت یک چوب زیر بغل گرفت و عصا قورت داد و عصای خیزران خود را به دست گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Equip with precision testing feedback system to ensure OD precision so as to reduce the cost.
[ترجمه گوگل]مجهز به سیستم بازخورد تست دقیق برای اطمینان از دقت OD به منظور کاهش هزینه [ترجمه ترگمان]انطباق با سیستم بازخورد دقیق برای اطمینان از دقت توسعه سازمانی به گونه ای که هزینه را کاهش دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Normal call center system an od carries into practice mainly by SPC exchange meeting CTI, which constitutes d lumping structure.
[ترجمه گوگل]سیستم معمولی مرکز تماس عمدتاً توسط جلسه تبادل SPC CTI، که ساختار تودهای را تشکیل میدهد، عملی میشود [ترجمه ترگمان]سیستم مرکز تماس عادی، یک od انجام می دهد که عمدتا توسط جلسه تبادل SPC به اجرا در می آید، که ساختار lumping را تشکیل می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
کلمات اختصاری
عبارت کامل: right eye موضوع: پزشکی چشم راست
انگلیسی به انگلیسی
• take excessive dose (of pills or alcohol); attempt suicide by ingesting an excess of pills (slang) excessive dose (of pills or alcohol); attempt at suicide by the ingestion of an excess of pills (slang) right eye
پیشنهاد کاربران
اوردوز سنکوپ
در نسخه:یک بار در روز once daily
an overdose of a narcotic هم اسم هم فعل/ اوردوز/ بیش مصرفی مواد ( کردن ) She OD'd on heroin and died