outsize

/ˈaʊtˌsaɪz//ˈaʊtsaɪz/

معنی: اندازه غیر معمولی، اندازه متفاوت با عادی
معانی دیگر: (کالا و غیره) بزرگتر از معمول، قناس، ناجور، بی قواره (outsized هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: of a garment, an uncommon size, esp. an extraordinarily large size.
صفت ( adjective )
مشتقات: outsized (adj.)
• : تعریف: larger than the usual or standard size, weight, or extent.

جمله های نمونه

1. She's not really outsize just well-built.
[ترجمه گوگل]او واقعا بزرگ نیست فقط خوش اندام است
[ترجمه ترگمان]او واقعا خوب ساخته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An outsize cotton shoes was mounted on a huge float and paraded through the main street.
[ترجمه گوگل]یک کفش نخی بزرگ روی یک شناور بزرگ نصب شده بود و در خیابان اصلی رژه می رفت
[ترجمه ترگمان]یک جفت کفش کتانی outsize بر فراز یک شناور بزرگ سوار شده بود و در خیابان اصلی رژه می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The scarves sag, the whistles wheeze, one last outsize banana droops.
[ترجمه گوگل]روسری‌ها آویزان می‌شوند، سوت‌ها خس خس می‌کنند، آخرین موز بزرگ‌تر آویزان می‌شود
[ترجمه ترگمان]The sag، the خس خس کنان، آخرین موز banana موز را به صدا در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Outsize hands loose on a knee. where did she find him, this no-account sitting in the corner?
[ترجمه گوگل]دست های بزرگتر روی زانو شل شوند او را از کجا پیدا کرد، این بی حساب که در گوشه ای نشسته است؟
[ترجمه ترگمان]دست های outsize روی زانو سست شده اند او را از کجا پیدا کرد، این هیچ حساب در گوشه اتاق ننشسته است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A younger woman with outsize spectacles behind them periodically gave a slight nod of her head.
[ترجمه گوگل]زن جوان‌تری که عینک‌های بزرگ‌تری پشت آن‌ها داشت، مرتب سرش را تکان می‌داد
[ترجمه ترگمان]زن جوانی با عینک outsize پشت سرشان سری تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She headed for the outsize black car that was parked opposite.
[ترجمه گوگل]او به سمت ماشین مشکی بزرگی که روبروی آن پارک شده بود حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]به سمت اتومبیل سیاه outsize که در مقابل آن پارک شده بود می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They specialize in outsize clothes.
[ترجمه گوگل]آنها در لباس های بزرگ و بزرگ تخصص دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها در لباس های outsize تخصص دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A plumbers' convention, Renwick noted from the outsize announcement propped on a gilded easel.
[ترجمه گوگل]رنویک در یک کنوانسیون لوله کش ها از اعلان بزرگی که بر روی سه پایه طلاکاری شده است، اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]مجمع plumbers که از اعلامیه outsize که روی سه پایه طلایی نصب شده بود، دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was wearing outsize boots without laces.
[ترجمه گوگل]چکمه های سایز بزرگ و بدون بند پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]چکمه های براقش بدون بند کفش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Outsize bonuses at big banks and securities firms have never been more controversial.
[ترجمه گوگل]پاداش های بزرگ در بانک های بزرگ و شرکت های اوراق بهادار هرگز به این اندازه بحث برانگیز نبوده است
[ترجمه ترگمان]اعطای پاداش به بانک های بزرگ و شرکت های اوراق بهادار هرگز بحث برانگیز نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Carments in large, extra large, and outsize ( are ) available here.
[ترجمه گوگل]ماشین‌های بزرگ، بسیار بزرگ و بزرگ ( ) در اینجا موجود هستند
[ترجمه ترگمان]Carments به صورت بزرگ، بزرگ و outsize (در اینجا)موجود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The islands are meant to rival and outsize those in the rivers of other cities, such as the Murinsel, featured here, and the Floating Garden in Rostock, Germany.
[ترجمه گوگل]این جزایر برای رقابت و بزرگتر از جزایر موجود در رودخانه های شهرهای دیگر، مانند مورینسل، و باغ شناور در روستوک، آلمان، ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]هدف این جزایر این است که در رودخانه های شهرهای دیگر، مانند Murinsel که در اینجا، و باغ شناور در روستوک آلمان حضور دارند، رقابت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Has such a Outsize fool, Cherishes you devotedly, Hooting.
[ترجمه گوگل]چنین احمق بزرگی دارد، شما را فداکار گرامی می دارد، هوتینگ
[ترجمه ترگمان]عجب احمقی است که شما را از صمیم قلب از هم جدا کرده اند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An outsize portion of sales, for example, came from the 180 Imax theaters playing the movie.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بخش بزرگی از فروش از 180 سینمای ایمکس که فیلم را پخش می‌کنند، به دست آمد
[ترجمه ترگمان]برای مثال بخش outsize از فروش، از ۱۸۰ سینما Imax که در حال پخش فیلم بودند، حاصل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اندازه غیر معمولی (اسم)
outsize

اندازه متفاوت با عادی (اسم)
outsize

انگلیسی به انگلیسی

• unusual or irregular size (especially a very large size)
of an unusual or irregular size (especially much larger than normal)
outsize or outsized things are much larger than usual.

پیشنهاد کاربران

[لباس، شخص] : فوق العاده بزرگ - ایکس لارج
بیش از حد

بپرس